انتخابات پارلمانی در کشور عراق و پیام رجوی
ش. مِهرور (اسم مستعار) / سایت دیدگاه
اطلاعیّه خانم مریم رجوی به مناسبت انتخابات پارلمانی در کشور عراق جای فکر دارد. شاید گفتگوی زیر که چندان هم فرضی نیست، برخی پرسش ها را برجسته کند:
ــ اصلاً واسه چی به خودت اجازه میدی در مورد پیام رئیس جمهور برگزیده، به ذهنت سئوال بزنه و چون و چرا کنی؟ حیا هم خوب چیزیه…
ــ یعنی چی ؟ باید دربست همه چیز را پذیرفت؟
ــ بابا صلاحیتی گفتند ، بالاخره الکی که خواهر مریم نفرمودند «گسترش دموکراسی از تهران تا دمشق» لابد یک چیزی هست که ما خبر نداریم. شما اگر راست میگی فکرت را به کار بیانداز که دلائل درستی ِ نظر ایشان را دریابی، نه اینکه چون و چرا کنی…
ــ والله مجاهدین کمتر در مورد این که « در کشورهای دیگر، جه باید کرد» ـ صحبت می کردند امّا حالا انگار ورق برگشته…
ــ خب حالا صحبت کردند. تو خودت را بسپار و دیگه غمت نباشه. لازم نیست اینقدر فکر کنی و شک. خودسپاری یعنی همین. اتصال به نقطه خارج از خود یعنی درک صلاحیت رهبری.
ــ لطفاً با این توضیح که «یکسانی و همگونی نمودهای ظاهری الزاماً گواه بر جوهر، ماهیت، هدف و مقصد واحد نیست» ــ دهان مرا نبند و بحث نمود و ماهیت را به رُخ نکش، نمود از تظاهر خارجی یک شیئی یا موضع مشخص حکایت می کنه، ماهیت مبیّن جوهر و اصلی ترین خواص آن شیئی و یا عنصر محتوائی آن موضع مشخص است… ضمناً روشن است که مجاهدین از همه طرف زیر ضرب هستند و هیچکس انتظار ندارد بیایند آمریکا را قلقلک بدهند. با این حال سئوال به جای خودش باقی است:
خانم رجوی گفتهاند : «گسترش دموكراسی ازتهران تا دمشق ضرورت حتمی صلح و ثبات در خاورمیانه است» ، آیا آگاهانه روی این جمله تأکید شده؟ یا چون دقیقا محافظهکاران جدید ( نئوکنسرواتیوها ) در دولت بوش آنرا در رابطه با طرح خاورمیانه بزرگ، عنوان می کنند ـ بیان می شود ؟ ضرورت اشاره به دمشق در این پیام چیست؟ آیا مقدم بر سرنوشت میهن خودمان در رابطه با کشورهای دیگر، تورّم احساس مسئولیت پیش آمده ؟…
ــ اصلاً سئوال تو یک اتهام است، اینگونه اتهامات را شب و روز آخوندها و مزدورانشان هم تکرار می کنند، چرا روی حرف رئیس جمهور برگزیده بلند میشی؟ عینهو احمدی نژاد موضع می گیری…
ــ من به احمدی نژاد چه کار دارم ؟ من بر خلاف تو که میگی تنها در تأئید و درستی نطر ایشان فکر کردن مُجازه، معتقدم حرف هیچکس حتی اگر انسان محترمی مثل خانم رجوی باشه، وحی مُنزل نیست و جای چون و چرا داره… ضمناً خانم مریم رجوی رئیس جمهور «گزیده» شورای ملی مقاومت هستند ، آنهم برای دوران انتقال و نه رئیس جمهور «برگزیده» مردم ایران…
ــ بفرما بگو احمدی نژاد رئیس جمهور ما است، گزیده و برگزیده هردو یکی است… مشکل اینه که تو خودت را نمی سپاری، از خودت می چینی ، شماها تا خرخره فردیت دارید…راست میگی یقه رژیم را بچسبید.
ــ باشه قبول، ما فردّیت داریم. بگذار نظر ما یکی نباشه. ولی اگر قراره به بیرون خودمون و به مسائل کشورهای دیگر هم بپردازیم سئوالات دیگه هم پیش میآد. به این واقعیت که در این انتخابات هم، شیعیان طرفدار آخوندها سر کار خواهند آمد ــ و اساساً انتخابات زیر اشغال ارتش بیگانه چقدر جای تبریک دارد ــ فعلاً کاری نداریم. سئوال اصلی را طرح میکنم: به ما چه مربوط که از صدور دمکراسی به دمشق حرف بزنیم ؟ آیا مخاطب واقعی این پیام مردم عراق هستند یا جورج دبلیو بوش؟ تازه آیا گسترش دموکراسی از تهران تا دمشق ، شامل دولت صلح ستیز شارون، در اسرائیل هم میشه یا نه ؟…
ــ اولاً بهت بگم دموکراسی یعنی توان تصمیم گیری، و مرز آن هم صلاحیّت است، حقیقتی که تو اصلاً سر در نمی اری و مادون این چیزا هستی. ثانیاً ضرورت گسترش دمکراسی را شرایط فعلی اوضاع جهان تعیین می کنه، یعنی مستقل از ذهن علیل من و تو است. جنابعالی به جای تمرکز روی چیزی که صلاحیت ورود به آن را نداری گوشه چشمی به مدعّیان فاتحان قدس از طریق کربلا بیانداز که کنار مرزهای عراق به کمین نشسته اند. خانم رجوی با این پیام نیز به گیر و پیچ ها و موانع آزادی برای مردم ایران پرداخته اما چشمان شماها کور است کور. دوباره میگم دموکراسی یعنی توان تصمیم گیری، و مرز آن هم صلاحیّت است…
ــ باباجون لطفا بالاتر از دیپلم حرف نزن. یه جوری بگو که مفهوم و ملموس باشه
ــ کوری یعنی همین. آیا سوریه برروی کمربند زلزله خیز سیاسی خاورمیانه قرار ندارد؟ داره یا نه؟ آیا متحد رژیم حاکم برایران نیست؟ آیا دو نفر از مجاهدین را، کَت بسته تحویل رژیم نداد؟ آیا از لحاظ لجیستیکی فعالیت تروریست ها را پوشش نمی ده و آیا از انتخابات عراق خوشحاله؟ شماها نه تنها می خواهید در کشورهائی مثل سوریه ، به جای حافظ اسد، پسرش رئیس جمهور بشه و شاهنشاهی جای انتخابات را بگیره… مثل احمدی نژاد هم حرف می زنید ، وگرنه پیام خیلی روشنه ، خانم رجوی گفته اند: «گسترش دموكراسی ازتهران تا دمشق ضرورت حتمی صلح و ثبات در خاورمیانه است» و این را هر «…ری» می فهمد، تو نمیفهمی…