به ثمر نشستن تلاش‎های دوساله بقایای رجوی!

به ثمر نشستن تلاش‎های دوساله بقایای رجوی!
ایران‎ دیدبان، بيست و يکم ژانويه
تعیین استراتژی، فقط ترسیم یک خواست نیست، بلکه مبنای اتخاذ تاکتیک‎های مناسب، رسیدن به نقطۀ مورد نظر و وضعیت از پیش مشخص شده، جهت ارتقاء موضع و یا برای فائق آمدن بر بحران‎ها و مشکلات است.
بقایای رجوی پس از سرنگونی صدام و بازداشت رجوی که متعاقباً خلع سلاح این گروه و بازداشت جمعی آنان را در پی داشت، استراتژی برون رفت از این بحران را بر دو پایه استوار ساخت:
1- تلاش برای خارج ساختن نام این گروه از لیست گروه‎های تروریستی امریکا و اروپا
2- مساعد نمودن زمینه‎های حضور در عراق
این استراتژی که برگزیدن آن را نمی‎توان به هوشیاری فوق‎العاده‎ای نسبت داد و بیشتر برخواسته از فرصت‎طلبی ذاتی مجاهدین و روش‎های آنارشیستی آنان بود، با تحلیل کاملاً برون نگرانه، حوادث را بدون اینکه نیازی به تغییر در ماهیت و فرم کار این گروه ببیند، به نفع آنان دیده و صرفاً موج سواری بر حوادث، داخل شدن در شکاف‎ها و کار بر روی تضادهای موجود را به عنوان تاکتیک‎های اثرگذار در رسیدن به نقطۀ مطلوب که همانا خریدن فرصت بقا و ادامۀ حیات تشکیلاتی این گروه است تشخیص داده بود.
در محور نخست، یعنی کوشش برای خارج ساختن نام مجاهدین از لیست گروه‎های تروریستی، علاوه بر ایجاد زمینه‎های مناسب برای ارتباط گیری با دولت‎مردان اروپایی، به این نیز اندیشیده می‎شد که امکان گرفتن پناهندگی برای تعداد بیشتری از اعضای مجاهدین که هم‎اکنون در عراق به‎سر می‎برند فراهم آید، زیرا که چشم‎انداز جدی و ملموس‎تر برای مجاهدین، عراقی است که در آن نمی‎توانند حضور داشته باشند.
بقایای رجوی از استیناف و جمع‎آوری امضاء به جایی نرسیده و به جنجال‎آفرینی در مورد جایگاه خود در رابطه با موضوع هسته‎ای ایران پرداختند و اینکه باید جهان از ما متشکر باشد و قدر به‎اصطلاح افشاگری‎های ما را بداند.* تا شاید از این طریق به همین‎گونه که هستند خود را به جهان تحمیل نمایند. از این رو محور شانتاژ خود را بر سوق دادن این موضوع به سوی رادیکالیسم بی‎منطق بنا نمودند. رادیکالیسمی که قبل از هر چیز نشان دهندۀ ماهیت عقب‎مانده و خشونت‎طلب مجاهدین که درکی از معادلات سیاسی ندارند، بود.
در عراق نیز هرگونه آرامش و رسیدن به صلح و ثبات و استقرار یک دولت عراقی را با درک این نکته که فقط تضمین‎های امریکا در چارچوب کنوانسیون ژنو (به درست یا غلط) است که آنها را محفوظ داشته، به ضرر خود دیدند، لذا تمام تلاش خود را به‎کار بستند تا از روند در حال پیشرفت امن شدن اوضاع در عراق جلوگیری کرده و این سرزمین را به صحنۀ رویارویی امریکا با ایران مبدل سازند و آن را تنها راه ادامۀ بقاء در عراق یافته بودند.
در یک کلام می‎توان گفت هر دو تاکتیک آنها بر جنگ‎طلبی و خشونت کور استوار گردیده بود، رویکردی که جهان حاضر به راحتی پذیرای آن نیست.
بی‎تردید گروه بدنام و بی‎اعتباری مانند مجاهدین نمی‎تواند بر تحولات خودش تأثیرگذار باشد. بررسی موارد فوق از زاویه دید بقایای رجوی باعث می‎شود که آنان در توهم گشودن جبهۀ جهانی علیه ایران به‎سر برده و خواب‎های پنبه دانه‎ای ببینند و به اعضای از همه جا بی‎خبر خود بگویند که سرنوشت جهان از اشرف رقم می‎خورد!
در هر صورت تلاش‎های دوسال و نیم گذشتۀ مجاهدین طی روزهای اخیر همگی به ثمر نشسته است!
معاون وزیر خارجه انگلستان (به‎عنوان نمایندۀ اروپا) و وزیر امور خارجه امریکا هنگامی که از سوی حامیان امریکایی و انگلیسی مجاهدین (کوربت و تنتر) دربارۀ وضعیت دار و دستۀ رجوی مورد سؤال قرار گرفتند با صراحت تمام اعلام داشتند که وضعیت‎شان در برابر این گروه کاملاً مشخص است و آن را یک گروه تروریستی می‎دانند. بدین معنا که نمی‎توانند هیچگونه حمایتی از آنها به عمل آورند.
از دیگر سو در عراق، نتایج انتخابات این کشور که مجاهدین – بعثی‎ها برای مخدوش نمودن آن از مدت‎ها قبل برنامه‎ریزی کرده بودند و قصد داشتند تا به این بهانه صحنۀ عراق را به آشوب بکشانند و آن را به میدان جنگ داخلی تبدیل کنند، از سوی عالی‎ترین مرجع جهانی مورد تأیید واقع گردید و سیاست‎های آنها شکست خورده و منزوی گردید.
با یادآوری این نکته که مجاهدین هیچ توانی برای ایجاد تغییر در وضعیت خود در عراق نداشته و باید منتظر تصمیم‎گیری امریکا و دولت عراق در این‎باره باشند باید گفت، استراتژی مجاهدین در این نقطه را باید کاملاً شکست خورده تحلیل نمود.
مجاهدین از آنجا که توان تأثیرگذاری بر روابط پیرامون خود را نداشته و اقدامات ایذایی و بی‎اعتباری از نوع آنچه تاکنون انجام داده‎اند نمی‎تواند دست‎آوردی برای آنان داشته باشند، دیر یا زود مجبور خواهند شد به شروطی که جهت ادامۀ حیات برای آنها گذاشته است تن داده و بپذیرند.
این معنای مرگ تاریخی است که در مورد وضعیت فرقۀ رجوی به کار برده می‎شود.
____________________
* این جمله ‎ای است که بارها سخن‎گویان ریز و درشت مجاهدین آن را به زبان آورده و اخیراً نیز کوربت حامی انگلیسی مجاهدین آن را به صراحت بیان کرد.

خروج از نسخه موبایل