اگر لازم باشد دامن می پوشیم!!!
جواد فیروزمند، سی ام ژانویه
بعد از سقوط حکومت دیکتاتوری صدام حسین در عراق و پراکنده شدن نیروهای سازمان مجاهدین در کوه های مشرف به جلولا و خانقین،رجوی در پیام بعد از عید سال 1382 شمسی و همزمان با شروع خلع سلاح آنها بوسیله نیروهای آمریکایی مستقر در عراق ، که توسط فرماندهان رجوی در آن مناطق برای تمای اعضاء قرائت گردید چنین ذکر نموده بودند؛برای شکل گیری فرایند های سیاسی و استراتژیکی بعد از فروپاشی صاحب خانه(بخوانید حکومت صدام حسین) با استناد به گواهان تاریخی حتی اگر لازم باشد دامن خواهیم پوشید.
در طی چند روز گذشته خبری مبنی بر اینکه سازمان مجاهدین ازاستراتژی جنگ مسلحانه دست برداشته وبا قبول شکست اعمال 25 سال گذشته خود به سیاسی کاری روی آورده را در چند سایت مطالعه کردم که مضمون دقیق آن به شکل نوشته شده است:مجاهدین با قبول شکست مبارزه مسلحانه را نفی کردند(نیوز وایر-واشینگتن-25 ژانویه).
البته که چنین واقعیتی حتی اگر از اذهان رهبری و اعضاء مجاهدین و شورا نیز گذشته باشد از نظر من بسی میمون و مبارک است!!!
ولی آیا میتوان یک شبه به چنین دست آوردی رسید و بدون اینکه بهایی در برابر همان خلق قهرمان و افکار عمومی و اپوزوسیون پرداخته باشند چنین رویکردی را بر ابهامات بیافزایند؟
اگر چنین رویکردی واقعیت داشته باشد بایستی از بهارش پیدا باشد!.
ولی متاسفانه واقعیت چیز دیگری است.واقعیت این است که در مسیر فروپاشی مطلق سازمان مجاهدین و تمامی اعوان و انصارش در اروپا و آمریکا،این یک شگرد مشترک تازه توسط لابی های صهیونیستی مجاهدین است که در برخی محافل سیاسی، مدت ها ست که بر سر زبان می باشد.این چاره جویی زبونانه جز یک فریب و نیرنگ تازه بیش نیست!چرا؟
اگر مجاهدین شکست استراتژی جنگ مسلحانه را پذیرفته باشند می بایست پیشآپیش به دیگر ضرورت های اجتماعی و سیاسی گردن نهاده باشند.یعنی اینکه بیایند و یک جمعبندی 25 ساله از اعمال تروریستی خود به تمام جهانیان ارائه دهند و با دلیل و منطق به روز شده به تمامی واقعیت ها و حقیقت هایی که تا کنون کتمان کرده اند پاسخ بدهند.همچنین خارج از تمامی معادلات،معاملات و زد و بند های سیاسی گزارش مشروحی در اولویت اول بعنوان کارنامه سیاه 25 ساله خود به مردم ایران ارائه دهند و به خواست های مردم گردن نهند.به تمامی قوانین و حرکت های مشروع اپوزوسیون و غیره احترام گذاشته و دیگران را باور داشته باشند.و در نهایت نیز از یک دادگاه بین المللی هراس نداشته باشند.یعنی یک دگر دیسی واقع بینانه را به چنته خود بیافزایند.آیا شما چنین چیزی را مشاهده کرده اید؟
مایکل روبین در مقاله ای که در فرانت پیچ مگزین منتشر شده راجع به مجاهدین میگوید: مقایسه نمودن مجاهدین خلق و انقلابهای فرانسه یا پارتیزانهای فرانسوی بیهوده است. مجاهدین خلق هیچ حمایتی میان ایرانیان داخل کشور خودش ندارد. استناد به نشریات خود گروه برای ثابت کردن محبوبیت- همانکاری که جلال ارانی کرد- نابکارانه است.
و چند سطر پایین تر راجع به فریب و دروغ مجاهدین میگوید ؛ فرقهها اغلب از همین راهبردها استفاده میکنند.و مجاهدین خلق درباره حامیانش نیز صداقت ندارد. اندک سیاستمدارانی هستند که اشتباه ِ امضا کردن طومارهای مجاهدین را برای بار دوم مرتکب شوند. دولت امریکا تعداد روزافزونی از سازمانهای پوششی مجاهدین خلق را ثبت کرده است. این گروه سازمانهای فرعی کوتاه مدتی را تشکیل میدهد تا از حمایت مردمی برای مسائل مختلف همچون رفراندوم قانون اساسی تا کمک به زلزله زدگان، سود ببرد. اما استراتژی فریب توسط مجاهدین باعث شده مبارزه مردم ایران برای دستیابی به آزادیهای مدنی دستخوش بدگمانی به جنبشهای اپوزیسیون مشروع و دور شدن سیاستمداران از آنها شود.
مایکل روبین، بخش پایانی مقاله خود را چنین به اتمام میرساند:
مجاهدین خلق یک گروه تروریستی باقی میماند. این که هدف گروه دوست دولت امریکا نیست ربطی به موضوع ندارد. تحت هیچ شرایطی، اعضای کنگره یا سناتورها نباید فریب شعارهای گروهی مانند مجاهدین خلق را بخورند، که ممکن است ظاهر خوبی داشته باشد، اما ایدئولوژی و اعمالش مغایر با آزادی و حقوق شهروندی ِ مطلوب ایرانیها است.
پس تا زمانیکه واقعیت های فوق به سمت تغییر بنیادین مجاهدین چرخشی نداشته باشد ،با عنوان کردن مبحث مورد نظر آن هم بصورت پنهانی و در محافل سیاسی و لابی های صهیونیستی چیزی جز آرایش جدید چهره یک عجوزه بیش نیست!!!.حتی بیان کردن چنین شکستی اگر از طرف مجاهدین باشد میتواند بصورت مقطعی در ارتباط با حفظ سر و بدنه تشکیلات مجاهدین بوده و در راستای خوشخدمتی به کارتل های محافل سیاسی غرب باشد.آن هم نه برای بدست آوردن امتیازات بزرگ بلکه به قول آقای رجوی برای بقای حیات ایشان و فرقه ایشان است که در چنین بزنگاهی حتی اگر لازم باشد باید دامن پوشید!!!
راستی آیا برای پوشیدن چنین دامنی دیر نشده است!؟
2006/01/30
فرانسه