خیانت به اعتماد
سایت پرونده سیاه
گروه تروریستی مجاهدین خلق خیانت به اعتماد را جزء لاینفکی از مراحل پذیرش هر عضو تازه واردی می داند واز بدو ورود با ترفندو شیوه های عجیب وغریبی آنراجاری کرده است.
این تراژدی در پاره ای موارد به گونه ای بسیار زشت وخطر ناکی عمل می کرده اینک به یک مورد از این ترفند ها که به صورت خاطره ای تلخ برایم باقی مانده اشاره می کنم.
انقلاب خواهر مریم وتاثیر روی یک رزمنده مجاهد خلق!!!
باند تبهکار رجوی از طریق شورای رهبری اش در سال 73-74 با ترفندی تحت عنوان خود شکنی مبارزه با غرور وفردیت (بند ف از انقلاب مریم) اقدام به سرکوب واعتراف گیری دسته جمعی بدست خود افراد با مکانیزمی پیچیده نمود.
شورای پوشالی ابتدا اعلام کردبرای یگانه شدن فرد با مبارزه ورهبری هر کس سیاه ترین عملکرد های خود وخیانت های که در حق مناسبات ورهبری کرده را در حضور جمع بالا بیاورد و به خود ثابت کند که خیانت کار بوده ،تا در تشکیلات بیمه بشود، مریم در این اعتراف گیری کاذب شاخص یگانگی را در هر چه عریانتر عنوان کردن فاکت ها مشخص نمود.
از آن جایی که همیشه چهره رجوی از پشت فضا وجو هژمونیک مناسباتی جمع خود را بر فرد تحمیل کرده لذا افراد تسلیم این طرح شده و هر کسی از سر استیصال با انگیزه عبور صوری از آن وارد شدند،یکی برای راضی نمودن فرقه ویکی هم در جهت خود نمایی وبعضی هم نا چارا تن دادند.
به طور مثال عضوی خیانت وگاف خود در تشکیلات را ضرر رساندن به تجهیزات وجنگ افزار فرقه ویکی هم محفل زنی وانتقاد به استراتژی رجوی وبعضی هم فاکت های غیر واقعی برای راضی کردن فرقه.
واما بعد از گذشت دو هفته مستمر این ریل تکراری شد واغلب اعترافات وفاکت ها تکراری ودر یک نرم قرار گرفتند جو وفضای منتشر شده از سوی شورای رهبری باعث شد بعضی اعضاء برای اینکه به رقابت افتاده وخود را نشان دهند دنبال فاکت های رفتند که با بقیه فرق کند.
مرد با زن مشخص یا عضو مرد با مرد دیگری با هم هماهنگ می کردند که اعلام نمایند با هم رابطه نا مشروع داشته اند و آنرا در جمع اعلام کنند وفاکت هم را تائید کنند در این رابطه سراغ دارم ک.م در اشرف این اعتراف را به خود ثابت کرد وگذشت نامبرده پروسه ای رشد کرد وارتقاء رده شد اما در سرفصل سقوط صدام و شرایط بحران گویا خانواده اش به ملاقات او رفته وعلی رغم اینکه هیچ تمایلی به ماندن در فرقه نداشته این خیانت به خود توسط تشکیلات به حائل ومانع اصلی برای ادامه اسارت او تبدیل شد، این خیانت به اعتماد نوعی ایدئولوژی اعمال شده وجا افتاده در مناسبات رجوی است.