ادعاهای بی اساس گروه تروریستی مجاهدین
ایراندیدبان
گروه تروریستی مجاهدین بهدنبال تلاشهای گستردهای که برای خارج شدن از لیست گروههای تروریستی، جهت ادامۀ بقای خود تدارک دیده، با استخدام تعدادی وکیل درخواست بررسی پروندهاش در دادگاهی در لوکزامبورگ داده است.
اقدامات حقوقی مجاهدین با ماهیت استیناف خواهی، پیشینۀ دیرینهای دارد و بارها و بارها، بهخصوص در دادگاههای امریکا طرح گردیده و هر بار نیز یک پاسخ بیشتر دریافت نکردهاند: شناسایی بهعنوان یک گروه تروریستی.
در لایحۀ جدیدی که از سوی این گروه برای ارائه به دادگاه تهیه شده است (اگر مفاد پنهانی مبنی بر نفی مبارزۀ مسلحانه نداشته باشد که از طریق وکلا مطرح گردد) حرفها تکراری و ادعاها مشابه آنچه است که تا کنون این گروه مدعی آن بوده، و مجدداً طرح شده است.
گروه تروریستی و بدنام مجاهدین مدعی است که:
تنها گروه مقاومت داخل کشور است.
تنها گروه اپوزیسیون است که از حمایت بینالمللی برخوردار است.
به حقوق بشر احترام میگذارد.
به دموکراسی معتقد است.
هیچگاه غیرنظامیان را مورد حمله قرار نداده است.
بهطور خلاصه باید گفت:
صرف نظر از بزرگترین دروغ مطرح شده از سوی بقایای رجوی که خود را مقاومت داخلی و مربوط به مردم ایران معرفی کردهاند، باید گفت که مقاومت داخلی نیز مجاز به استفاده از ترور نیست و اساساً این امر با ماهیتی سیاسی، مرتبط با موضوع این پرونده نیست.
حمایت بینالمللی از این گروه نیز یک افسانه است و قضات هر چه بیشتر بجویند کمتر خواهند یافت. اساساً اگر این گروه از حمایت بینالمللی برخوردار بود که اینگونه دست و پا نمیزد، مگر اینکه حمایت چند لرد فرسوده از خود را، حمایت بینالمللی بنامد. همانگونه که سه هزار نفر محصور در عراق را مقاومت سراسری مینامد.
اما احترام به حقوق بشر و ادعا در این مورد، بهخصوص پس از انتشار گزارش خروج ممنوع از سوی سازمان دیدهبان حقوق بشر در مورد نقض حقوق بشر در این فرقه، یک ادعای مضحک و بیهوده است.
گروه تروریستی مجاهدین هیچگاه تصویر روشنی از آنچه به عنوان دموکراسی از آن یاد میکند ارائه نکرده است. بهعنوان مثال با توجه به ایدئولوژی این فرقه کدام الگوی حکومتی را قبول دارد و باید پرسید که نسبت میان دموکراسی با عدم شفافیت مواضع این گروه در قبال مسائل اساسی منطقه و جهان چیست؟ بهعنوان مثال در رابطه با اشغال عراق و جنایات اسراییل چه موضعی دارد؟
این ادعا که گروه تروریستی مجاهدین غیرنظامیان را مورد حمله قرار نداده، ادعایی است که قاضی باید بر اساس واقعیات در رابطه با آن داوری کند و لازمۀ آن بررسی پروندۀ جنایات جوخههای ترور این گروه در ایران است. وانگهی تروریسم یعنی کشتار بدون محاکمه، همراه با بهراه انداختن رعب و وحشت در جامعه، کاری که دار و دستۀ رجوی سالها به آن مبادرت کردند.
آن چه در نگاهی گذرا به این پرونده میتوان گفت این است که ادعاهای تکراری و بیمحتوا که کذب بودن تمامی آنها بارها و بارها بر محاکم امریکایی و اروپایی محرز شده، نمیتواند باعث خارج شدن نام این گروه از لیست سیاه گروههای تروریستی شود و بقایای رجوی بیهوده دست و پا میزنند.