مجاهدین، اهرمی علیه تهران؟!
الیزابت برایانت/یو.پی.آی/ 7 فوریه/ پاریس
این گروه به شیوههای مختلف به عنوان یک فرقه و تنها جنبش مقاومت ایرانی قابل توجه توصیف شده است. سازمان مجاهدین خلق در اروپا و ایالات متحده به عنوان تروریست طبقهبندی شده، اما به راهپیمایی و لابی قانونگذاران در دو سوی اقیانوس اطلس ادامه میدهد.
ارتش ایالات متحده که شاخه مسلح این گروه در عراق را دو سال پیش بمباران کرد، اکنون از اردوگاه گروه در شمال بغداد محافظت میکند، و به اعضای آن وضعیت پناهندگی تحت کنوانسیون ژنو اعطا شده. و در فرانسه، که مجاهدین خلق مقر سیاسی خود را در دهه 1980 تثبیت نمود، به صورت منظم کنفرانس خبری در پاریس برگزار میکند تا اتهامات جدیدی علیه برنامه هسته ای تهران را اعلام کند.
اکنون، با ادامه یافتن تنش بر سر موضوع فعالیتهای غنی سازی هستهای ایران، برخی پیشنهاد میکنند که مجاهدین خلق میتواند نقش دیگری ایفا کند: به عنوان یکی از چند اهرم موجود برای دولتهای غربی- غیر از تحریمهای سازمان ملل- به منظور تحریک ایران به همکاری.
ییوس بانِت، رئیس سابق اطلاعات داخلی فرانس (دیاستی)، و مولف کتابی درباره امور سیاسی ایران، میگوید:”به نظر من روش برخورد ما با مجاهدین خلق خیلی عاقلانه نبوده است. به جای این که با حمایت از جنبشی که ایران از آن میترسد رژیم تهران را نگران کنیم، تلاش میکنیم مجاهدین را عقیم کنیم. و برای چنین کاری، به نفع دشمنان آنها – دولت ایران- عمل میکنیم.”
به سختی میتوان گفت که این دیدگاه، جهانی است. منتقدان میگویند که حمایت از مجاهدین خلق به یک سازمان بدنام، که متهم به نقض حقوق بشر و رفتار غیردمکراتیک است، مشروعیت میبخشد.
دیگر تحلیلگران به یک سابقه بد اشاره میکنند: اطلاعات دروغین درباره برنامه سلاحهای هستهای صدام حسین توسط گروههای اپوزیسیون عراقی.”باب آیرز”، کارشناس تروریسم در موسسه سلطنتی امور بینالملل در لندن، میگوید:”معتقدم باید گفتههای مجاهدین را با نوعی تردید بسیار سالم بررسی کنیم.” برخی دیگر نیز میگویند که استفاده از مجاهدین خلق برای تحت فشار قرار دادن تهران اثر محدودی خواهد داشت.
مجاهدین نیز به نوبه خود از هیچ تلاشی برای پاک کردن سابقهاش کوتاهی نکرده است. این سازمان گهگاه راهپیماییهایی را برگزار میکند- از جمله راهپیمایی اخیر در برابر کاخ سفید- تا از لیستهای تروریستی ایالات متحده و اروپا خارج شود، و خودش را به عنوان آلترناتیو دمکراتیک برای رژیم ملاها معرفی کند.
شاخه سیاسی مجاهدین- که رسما به نام شورای ملی مقاومت ایران شناخته میشود، مستقر در حومه پاریس، دارای دستگاه روابط عمومی شگفتانگیزی است. آنها مجلهای مرتب منتشر میکنند که مقالاتش درباره قانونگذاران غربی و ایرانیهایی است که از آنان حمایت میکنند.
علی صفوی 53 ساله، یکی از اعضای کمیته امور خارجی مجاهدین، در مصاحبهای در پاریس گفت:”جامعهی ایرانی خارج از کشور نمونه کوچکی است از جامعه ایرانی داخل ایران.” وی ادعا میکند که اکثریت فعالان سیاسی در ایران از این گروه حمایت میکنند.
صفوی میافزاید:”اگر فردا یک انتخابات تحت نظارت سازمان ملل برگزار کنند- بدون تقلب و به نحوی که همه احزاب بتوانند شرکت کنند- فکر میکنم جنبش ما با اختلاف زیاد بیشترین آراء را کسب خواهد کرد.”
خیلی ها این ادعا را مسخره میکنند.
کریم سجاد پور، کارشناس مسائل ایران در”گروه بحران بینالمللی” در واشنگتن، ضمن منعکس کردن دیدگاه چند تن از کارشناسان میگوید:”آنها توانستهاند چند عضو ِ بری از سوء ظن پارلمان اروپا و کنگره را متقاعد کنند که یک گروه اپوزیسیون دمکراتیک مشروع است. اما در واقع، هرکسی که در 10 سال اخیر در ایران بوده به شما خواهد گفت که آنها از حمایت اندکی در ایران برخوردارند، البته اگر اصلا کسی از آنها حمایت کند.”
اما زمانی بود که مجاهدین از حمایت چشمگیری در خیابانهای ایران برخوردار بودند. این گروه، که در سال 1965 توسط دانشجویان ایرانی برای سرنگون کردن محمدرضا شاه پهلوی ایجاد شد، برای مدتی کوتاه با انقلاب اسلامی سال 1979 همکاری کرد. اما، مجاهدین که اسلام و مارکسیسم را با هم مخلوط کردند، خیلی زود با دولت جدید روحانی دچار مشکل شدند.
در سال 1981، بعد از آن که چند تن از رهبران گروه اعدام شدند، گروه به تبعید در فرانسه رفت. وقتی که فرانسه در سال 1986 به ایجاد روابط با آیت اله خمینی اقدام کرد، رهبر کاریزماتیک مجاهدین، مسعود رجوی را اخراج کرد.
رجوی به عراق رفت، و صدام به او مکان و میلیونها دلار پول داد. وی شاخه نظامی گروه را در آنجا مستقر نمود، و حملاتی تروریستی را در داخل ایران صورت داد، و به منافع ایران در خارج از کشور حمله کرد.
در سال 2003- وقتی ظاهرا مقامات فرانسوی در جستجوی روابط نزدیکتر با تهران بودند- پلیس به مجموعه مجاهدین در اور-سور-اواز حمله کرد، و 160 نفر را به اتهام حمایت مالی از فعالیتهای تروریستی دستگیر نمود. در میان کسانی که دستگیر شدند مریم رجوی، رهبر شاخه سیاسی گروه، نیز حضور داشت.
اما امروز، مریم رجوی آزادانه با سیاستمداران فرانسوی و اروپایی دیدار میکند، و حتی هنگام خروج از منزل از محافظت پلیس نیز برخوردار است. تحقیقات قضایی فرانسه معلق مانده- برای حفظ آبرو، مجاهدین میگویند این تعلیق بخاطر نداشتن شواهد است.
برخورد دیگر دولتهای غربی نیز ظاهرا با تغییر روابط دیپلماتیک با تهران مرتبط است. در سال 1997، دولت کلینتون شاخه سیاسی و نظامی مجاهدین را سازمانهای تروریستی اعلام کرد- ظاهرا به منظور امتیاز گرفتن از خاتمی رئیس جمهور وقت ایران. در سال 2002، اتحادیه اروپا شاخه نظامی گروه را در لیست تروریستی خود قرار داد.
اما امروزه، برخی از قانونگذاران اروپایی و امریکایی برای مجاهدین لابی میکنند تا به عنوان سلاحی معتبر علیه تهران با آن رفتار شود. تام تانکردو عضو کنگره، که از حذف برچسب تروریستی این گروه حمایت میکند، میگوید:”ما باید از آنها به منظور کسب اطلاعات درباره آنچه در ایران اتفاق میافتد استفاده کنیم. آنها مصمم هستند کارهای لازم برای سرنگون کردن رژیم را انجام دهند، و ما میتوانیم از این بهره ببریم.”
حامیان میگویند میتوان از مجاهدین خلق در فراهم کردن اطلاعات درباره برنامه هستهای ایران استفاده کرد. طبق گزارشها، این امر میتواند یکی از دلایلی باشد که ارتش امریکا بخاطرش بمباران مقرهای آنان را متوقف کرد. یک دیپلمات نزدیک به آژانس بینالمللی انرژی هستهای میگوید:”اتهامات ابراز شده از سوی گروه در سه سال قبل درباره تاسیسات هستهای ایران در نطنز درست بودند.”
این دیپلمات که خواست نامش فاش نشود ادامه داد:”اما ارزش افشاگریهای بعدی گروه مبهم بوده است. قطعا آژانس انرژی اتمی بر آنها به عنوان یک منبع معتبر یا منظم اطلاعات متکی نیست، اگر چه ادعاهای آنها را بررسی میکند”.
آنچه بیشتر نگران کننده است، شاید آوازه سازمان باشد. مجاهدین مدتها است که به عنوان یک فرقه شخصیتی حول رهبرانش، رجوی ها، توصیف شده است. زنان و مردان در اردوگاه عراق جدا از هم میخوابند و از ازدواج کردن منع شدهاند. سال گذشته، دیدهبان حقوق بشر گزارش را منتشر نمود و مجاهدین را به شکنجه و جلوگیری از خروج بعضی از اعضای ناراضیاش از اردوگاه، در زمان صدام حسین، متهم کرد.
برخی از سربازان امریکایی و قانونگذاران اروپایی میگویند هیچ مدرکی درباره بدرفتاریهای گذشته در آنجا نیافتند. و گروه ادعا میکند اعضای سابق که دیدهبان حقوق بشر با آنان مصاحبه کرده مزدور سرویس اطلاعات ایران هستند. اما منتقدانی مانند ارواند آبراهامیان، مولف کتابی درباره مجاهدین در سال 1989، میگوید این واکنش همیشگی آنها به اتهامات تخریب کننده است.
آبراهامیان، استاد تاریخ خاورمیانه در دانشگاه باروچ، میافزاید:”اگر واشنگتن به مجاهدین به عنوان ابزاری علیه رژیم ایران متوسل شود نشانه استیصال خواهد بود. نمیتوانم کسی را منفورتر از مجاهدین در ایران تصور کنم.”