بقایای رجوی و سرخوردگی از گزارش البرادعی

بقایای رجوی و سرخوردگی از گزارش البرادعی
ایران‎دیدبان
بقایای مفلوک رجوی که امید زیادی به گزارش البرادعی بسته بودند، بار دیگر پس از انتشار این گزارش به شدت سرخورده شده و دست به حذف و تحریف ِ قسمت‎های مهمی از این گزارش زدند.
باند رجوی که می‎کوشد تا با توسل به اینگونه تحولات بین‎المللی، برای نیروهای وارفته و روحیه باخته‎اش در اردوگاه اشرف، روزنۀ امید و نجاتی بسازد، به‎شدت از این گزارش که تفاوت چندانی با گزارش پیشین وی ندارد، گزیده شده است. با این همه کوشیده است تا با تحریف و دروغ پراکنی در مورد گزارش البرادعی، نیروهای تحت سانسور در اردوگاه اشرف را هم‎چنان سرپا نگهدارد.
در حال حاضر گردانندگان مجاهدین در اردوگاه اشرف، هر روز صبح نیروها را با وعدۀ رفتن پروندۀ ایران به شورای امنیت به ادامۀ همکاری با خود و رساندن روز به شب وادار می‎کنند.
در این راستا سرمقاله‎نویس روزنامۀ اینترنتی مجاهد، در شمارۀ چهارشنبه 10 اسفند، از گزارش بلند و بالای البرادعی تنها به ذکر چند نکتۀ دلخواه از آن بسنده کرده و با فرافکنی، رسانه‎های خبری ایران را زیر ضرب گرفته است که چرا نکات منفی این گزارش را منعکس ننموده‎اند.
حتی نکته‎هایی را که مخ تبلیغاتی مجاهدین بر روی آن انگشت گذاشته است نیز همراه با دروغ پراکنی است، تا شاید از این طریق بتواند باور به نجات را در میان نیروهای بازداشت شده در اشرف ایجاد کند.
یکی از چند دروغی که در یادداشت کوتاه روزنامۀ مجاهد آمده این‎چنین است:
« در مورد پروژه موسوم به نمك سبز كه مستقیماً به ساخت بمب و كلاهك موشك ربط دارد، به طفره رفتن رژیم از پاسخگویی به‌درخواست آژانس تأكید می‌كند: دبیرخانه آژانس درخواست خود برای دیدار به‌منظور بحث درباره اطلاعات فراهم شده در خصوص مطالعات معروف به پروژه نمك سبز را تكرار كرد كه… ایران پاسخ داد كه این مسائل مربوطه، اتهاماتی بی‌اساس است.[و] از پاسخ به دیگر موضوعات در این دیدار خودداری كرد. »
قلم به‎دست باند رجوی که گزارش البرادعی را به نفع دروغ پردازی‎های مجاهدین نمی‎بیند و متوجه است که از این نمط نمی‎تواند برای خود کلاهی بسازد، یک‎سره بساط تمام دروغ پردازی‎های گذشته در مورد داشتن اطلاعات راجع به فعالیت‎های ایران را بر باد می‎دهد و عیان می‎سازد که حتی اطلاعات فنی هم در این زمینه ندارند.
نمک سبز که احتمالاً مجاهدین آن را با فلفل سبز! اشتباه گرفته‎اند و به علت تند و تیزی، رابطۀ مستقیمی بین آن و ساخت بمب برقرار نموده‎اند یک محصول واسطه در روند فرآوری سنگ خام اورانیوم به هگزافلورید اورانیوم است و هیچ نقش کلیدی در تولید بمب ندارد.
ابهاماتی هم که آژانس در این زمینه داشته، مربوط به مکان تولید نمک سبز بوده است.
یا در جای دیگر سعی نموده است که بر تصریح دبیرکل آژانس بر غیرنظامی بودن مجتمع پارچین تشکیک ایجاد کند و بدون هرگونه توضیحی از کنار آن می‎گذرد.
این در حالی است که در بند 32 در فصل A6 – دیدارهای شفاف و گفت‎وگوها – از گزارش البرادعی چنین آمده است:
« در یک نوامبر 2005 آژانس دسترسی به سایت نظامی پارچین را پیدا کرد که نمونه‎های محیطی چندی از آن برداشته شده بود. آژانس هیچ‎گونه فعالیت غیرمعمول در ساختمان‎های بازدید شده پیدا نکرد و نتیجۀ تحلیل نمونه‎های محیطی هیچ نشانه‎ای از وجود مواد هسته‎ای را ثابت نکرد. »
شایان یادآوری است که مجاهدین در نمایشات خود، مجتمع پارچین را محل فعالیت‎های نظامی هسته‎ای ایران معرفی می‎کردند.
نکات بسیار دیگری در این گزارش وجود دارد که برای دار و دستۀ رجوی خوش‎آیند نیست، از همین رو است که بسیار ساده و تبلیغاتی از کنار آن می‎گذرند.
لیکن به آنچه اکنون از سوی این گروه تولید و ارائه می‎شود، صرفاً باید در چارچوب مصارف داخلی و برای حفظ ژست‎های اتخاذ شده از سوی آنان برای نیروهای تحت سانسور اشرف نگاه کرد.
 

خروج از نسخه موبایل