مدت زمانی است که سازمان مجاهدین خلق ایران فرزندان این مرز و بوم را تحت شگرد های فرقه گرایانه، به مسلخ خود کشانده و سالیان سال دور از یار و دیار خود به آنان وعده بهشت موعود و جامعه بی طبقه توحیدی و آزادی انسان های در بند را می دهد. از این همه قربانیان نیز دو نفر از اعضای خانواده من می باشند. برادرم بهروز جان نثار ایران و خواهرم رعنا جان نثار ایران حدود 20 سالی است که در این سازمان هستند و به دستور این سازمان اجازه ندارند با خانواده هایشان رابطه داشته باشند.
ده ها بار مادر و پدر پیرم برای دیدن فرزندانشان به هر اقدامی دست زده اند، چندین بار به اروپا آمده اند و همیشه به شیوه هایی آنان را دست به سر کرده و این مادر و پدر پیرم با پرداخت هزینه هایی نا امیدانه به ایران برگشته اند و نتوانسته اند فرزندانشان را ببینند.
من در اینجا اعلام می کنم و از تمامی نهاد ها و شخصیت های مدافع حقوق بشر می خواهم این مادر و پدر را یاری کنند، این سازمان باید در این مورد موضع بگیرد و جواب دهد.
مادر و پدر پیر من در ایران در بستر بیماری سختی به سر می برند و خواهان دیدار فرزندانشان هستند، به هر وسیله ای شده این دو نفر یعنی بهروز جان نثارایران و رعنا جان نثار ایران باید بروند و به در خواست پدر و مادرشان آنان را در روزهای آخر عمر ملاقات کرده و حق فرزندی را به جای آورند و یا به صورت رسمی اعلام کنند چنین پدر و مادری ندارند.
من به عنوان فرزند کوچک این خانواده تما م تلاش خود را برای حقوق انسانی پدر ومادرم را به کار خواهم گرفت و اعمال ضد انسانی این فرقه را افشا خواهم کرد. مادر و پدر این دو نفر، آنها را برای تحصیل به اروپا فرستادند تا انسان های ارزشمندی برای جامعه بشری باشند و افسوس که طعمه دام های سازمانی گشته اند که هم اکنون به عنوان گروه تروریستی در مجامع بین المللی شناخته شده اند و نه راه رفت دارند و نه راه پیش و پایان کارشان را در عراق روز شماری می کنند.
اگر بهروز و رعنا به دست رژیم ایران اسیر و زندانی بودند، آن موقع صورت مسئله چیز دیگری بود، اما نقض حقوق بشر از سوی جریانی اعمال می شود که خود مدعی طرفداری از حقوق بشر است و ادعای آزادی می کند.
در پایان این نامه اعلام می کنم که این گروه تروریستی هر مارک و تهمتی را که می خواهد به من بزند، و این اراده من را در افشای بیشتر این فرقه تروریستی قوی تر خواهد کرد. از نهاد ها و شخصیت های مدافع حقوق بشر نیز خواستار رسیدگی به این امر می باشم.
با تشکر
مهندس خسرو جان نثاران
کانون آوا
29.09.2005