ناامنی مجاهدین و شورای امنیت
ایراندیدبان
مدت زمان زیادی پس از جنگ عراق علیه ایران نگذشت که رهبر گروه تروریست و بدنام مجاهدین دریافت که قادر به محقق نمودن شعارهایش نیست. پس از آن بود که حفظ شرایط برای ادامۀ حیات را در بستر چشم امید بستن به تحولات بینالمللی و منطقهای، مهمترین اولویت خود قرار داد.
اما روند تغییرات با رفتن پروندۀ عراق به شورای امنیت سازمان ملل متحد و تهاجم امریکا به این کشور، تماماً به زیان آنها تمام شد و در نهایت به خلع سلاح کامل و تثبیت آنها در لیستهای جهانی گروههای تروریستی انجامید.
این روند نه تنها اولویت اصلی گروه را تغییر نداد، بلکه بیش از پیش و به خاطر تهدیدهایی که از همه سو احساس میکردند (بهویژه پس از تحولات عراق و از جانب مردم این کشور) ضرورت آن را برجستهتر ساخت، تا جایی که اکنون تمامی فعالیتهای این گروه در این راستا قابل تحلیل و بررسی است.
دو موقعیت ویژه، همواره بر خلاف این اولویت کاری مجاهدین عمل مینماید و ناامنی مفرطی را برای آنها بهوجود آورده تا آنجا که خطر جدی پایان ِ کار را در یک قدمی خود احساس میکنند:
1- قرار داشتن در لیست گروههای تروریستی امریکا و اروپا، علاوه بر محدودیتهای مالی و سیاسی که برای این گروه ایجاد کرده، آنها را شدیداً بیاعتبار و منزوی ساخته است. لیکن درد ِ اصلی مجاهدین برای خروج از این لیست، هیچکدام از اینها نیست، چرا که اگر نام آنها هم در این لیست قرار نمیداشت (کما اینکه سالها نام آنها در هیچ لیستی نبود و مساعدتهای فراوانی نیز به آنها میشد) کاری بیش از آنچه اکنون انجام میدهند، نمیتوانستند انجام دهند. مسألۀ اصلی برای مجاهدین، همانا احساس شدید ناامنی و اشراف بر تبعات ادامۀ چنین وضعیتی است، زیرا به خوبی میدانند که اگر به هر دلیلی اروپا یا امریکا، عزم برخورد جدی با آنها را داشته باشند، هیچ مانع و رادع قانونی نمیتواند آنها را از این کار باز بدارد.
2- موقعیتی که مجاهدین در عراق با آن دست به گریبان هستند نیز مستمراً این حس ناامنی را برای آنها تشدید نموده و جدیتر از اروپا (که مرکزیت گروه آنجا مستقر است) هر لحظه خطر را در پشت گوش خود احساس میکنند و تنها شرایط ایدهآل برای آنها همین اوضاع نابسامان و ناامن فعلی است که دولت عراق، فرصت رسیدگی به پروندۀ آنها را ندارد و مجاهدین بهتر از هر کسی میدانند که چنانچه این رسیدگی آغاز شود، هیچکدام از دست و پا زدنهای آنان مؤثر واقع نخواهد شد.
با توجه به دو موقعیت یاد شده، مجاهدین میدانند تا زمانی که غرب رابطۀ بحرانی با ایران داشته باشد، به آنها امکان زندگی میدهد.
اصرار، تلاش و درخواستهای عاجزانۀ مجاهدین برای فرستادن موضوع فعالیتهای هستهای ایران (و یا هر بهانۀ دیگری) به شورای امنیت که خطاب به اربابانشان آن را تکرار میکنند، فقط به دلیل چیرگی بر احساس ناامنی شدیدی است که تمامی ارکان این گروه را در بر گرفته است و خود به خوبی میدانند که رفتن پروندۀ ایران به شورای امنیت و ایضاً هر شرایط دیگری، آبی برای آنها گرم نخواهد کرد، بلکه امید دارند با رفتن این پرونده به شورای امنیت، غرب حساسیت خود را نسبت به موجودیت آنها کم کند و اجازه داشته باشند در اروپا برای خودشان زندگی کنند.