تکیه بر یک ایده سوخته

تکیه بر یک ایده سوخته
ایران دیدبان
1- بقایای ابله رجوی، تمام امید خود را به تصمیم گیری در مورد مسئله فعالیتهای اتمی ایران در چارچوب شورای امنیت بسته اند، و این قبل از هر چیز نشان می دهد که خود ناتوان از هر گونه اقدامی بر علیه ایران هستند.
2- تمام امید خود را بر این بسته اند که هیچ تحولی در چشم انداز برای بازگرداندن موضوع به میز مذاکرات وجود ندارد.در این راستا ، تحلیلی را که به نیروهای وارفته خود ارائه می کنند ، شباهت فوق العاده ای به یک ایده سوخته و شکست خورده دارد که پیش از این رجوی در حین جنگ عراق بر علیه ایران ، آن را به خورد نیروهای سردرگم این گروه می داد. این تحلیل بر این مبنا استوار گردیده بود که ایران ، مسائل داخلی اش را بوسیله ادامه جنگ حل می کند و به هیچ وجه قادر نیست آتش بس و یا صلح را بپذیرد و اگر چنین اتفاقی بیفتد ، مصادف خواهد بود با سرنگونی حاکمیت ایران! اما هنگامی که رهبران ایران هشیارانه قطعنامه 598 را پذیرفتند و بهانه آتش افروزی و ادامه جنگ را از عراق سلب کردند ، تعداد 2500 نفر از نیروهای مجاهدین بودند که در آتش این تحلیل ابلهانه رجوی سوختند و جمهوری اسلامی هم چنان هست.
3- در حالی که تمام شواهد حاکی است گزارش موضوع ایران به شورای امنیت ، قطعاً با تحولاتی مواجه خواهد شد که مسیرتحریم و یا حمله نظامی را نخواهد پیمود ، نه آمریکا را سر آن است که تجربه عراق را تکرار کند و نه تحریم ها زیان را فقط متوجه ایران خواهد ساخت، حتی این احتمال را باید در نظر داشت که ای بسا ایران ، شرایط تعلیق را با گرفتن امتیازاتی بپذیرد ، اما بقایای رجوی برای زنده نگهداشتن امید در میان نیروهای سرخورده ، تمام تلاش خود را به کار بسته اند که این را گام نهایی بدانند و معتقدند ایران اگر به هر دلیلی ، شرایط را تغییر دهد و به مذاکرات برگردد ( و یا تعلیق را بپذیرد ) مصادف خواهد بود با سرنگونی! این بار نیز دستگاه منگول رجوی ، خود را با چنین پنداری کوک کرده است که ایران مسائل داخلی اش را با فعالیت هسته ای حل می کند!
4- گزارش پرونده ایران به شورای امنیت ( اگر چه هم چنان مرجع رسیدگی به آن آژانس بین المللی انرژی هسته ای می باشد و مجاهدین سعی دارند آن را نادیده بگیرند) چند شق بیشتر نمی تواند داشته باشد ، یا این که به تحریم و اقدام شدید علیه ایران خواهد انجامید ، یا اروپا به پای میز مذاکره برخواهد گشت و حقوق ایران را به رسممیت می شناسد و یا این که ایران شرایط آنها را خواهد پذیرفت. در هر کدام از این شقوق ، هیچ تغییری ویژه ایجاد نخواهد شد که ایران قبل از این آن را تجربه نکرده باشد و مجاهدین قبل از این نخواسته باشند که از آن بهره برداری کنند ، که البته همواره با ناتوانی از آن عاجز مانده اند. اما این که مجاهدین قصد دارند تا راه فکر کردن نیروهایشان به این شقوق ومقایسه آن با شرایط مشابه گذشته را ببندند ، بیانگر آن است که مجاهدین به بن بست رسیدن تمام اقداماتی که می توانسته اند انجام دهند را به چشم می بینند و حتی جرآت فکر کردن و پاسخگویی به تحولات احتمالی پیش رو را ندارند ، چرا که در آن صورت ناتوانی و بن بست آنان برای نیروهایشان عیان می شود، امری که بقایای رجوی تلاش می کنند بر روی آن سرپوش بگذارند.
 

خروج از نسخه موبایل