باند رجوی، مرگش را در مذاکرات ایران و امریکا میبیند
ایراندیدبان
در حاشیهی موضوع مذاکره بین ایران و امریکا سخنان بسیاری گفته میشود، از جمله روزنامه الزمان نوشته است”احیاناً یکی از محورهای مذاکرات، مبارزهی مشترک با تروریسم خواهد بود و ایران نیز درخواست استرداد مجاهدین را خواهد داشت”.
این موضوع از جنبههای گوناگون برای مجاهدین حیاتی و تعیین کننده است و به خاطر همین اهمیت فوقالعاده است که نگرانی و تشویش شدیدی در بین بقایای رجوی به وجود آورده است.
نکتهای که باید در مورد این مذاکرات به آن اشاره نمود این است که امریکا ناآشنا و ناتوان از ادارهی امور عراق و به سامان رساندن اوضاع آن کشور، نقش ایران در کشورهای اسلامی و بهخصوص در میان جوامع شیعه (که از ابتدا سعی داشت آن را انکار کند و به انحاء گوناگون کوشید آن را تا سر حد مداخلات نظامی و فرقهای تنزل دهد) را پذیرفته و امیدوار است بتواند با تقسیم فرصتها، راه برون رفت از بحران عراق را برای خود بیابد.
موقعیت ایران در بین شیعیان عراق که مجاهدین بارها سعی کردهاند با تعریفی صرفاً سیاسی (و مغرضانه) از آن به عنوان اشغال پنهان عراق یاد کنند، صبغه و سابقهی روشن دینی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی دارد. واقعیتی که همواره مجاهدین از آن اظهار نارضایتی کرده و سعی داشتهاند تا تنها راه مقابله با آن را پیروی از روش صدام برای نادیده انگاشتن حق حیات بیش از 60 درصد مردم شیعهی این کشور و سرکوب آنان معرفی نمایند.
«”حسنی مبارک” رییسجمهور مصر در مصاحبه با تلویزیون العربیه بر این واقعیت تأکید دارد که: در همهی كشورهای عرب منطقه، شیعیان درصد قابل توجهی را تشكیل میدهند و این شیعیان عمدتاً به ایران وفادار هستند نه كشورهایی كه در آن زندگی میكنند.
وی در پاسخ به سؤالی دربارهی نفوذ ایران در عراق افزوده است: ایران به طور طبیعی بر شیعیان عراق كه 65 درصد جمعیت این كشور را تشكیل میدهند نفوذ دارد. »*
آنچه نقش و موقعیت ایران را در دوران کنونی نه تنها در بین شیعیان عراق بلکه در سرتاسر منطقه تقویت کرده و پررنگ نموده است، بیتردید افت جایگاه امریکا و تنفر عمومی از سیاستهای این کشور است که در میان مردم سرتاسر جهان موج میزند. بهخصوص در منطقهی خاورمیانه و میان مسلمانان به دلیل حمایتهای ظالمانهی این کشور از اسراییل این تنفر دو چندان است.
این واقعیتی است که امریکا برای تغییر آن و بهبود چهرهی خود در میان مردم جهان و مسلمانان، در حال سرمایه گذاری است. اما همزمان سیاستهای جنگ طلبانه، زورگویانه و یکجانبه گرایانهی آن، مانع اساسی در راه بهبود این وضعیت است.
در این میان مذاکره با ایران با هر موضوع و محتوایی، که به درخواست سفیر امریکا در عراق و پادرمیانی نیروهای سیاسی عراق صورت میگیرد، نشانهای از پیروزی ارادهی ملتها بوده و پیامآور پذیرش نقش و اقتدار ایران است.
در نقطهی مقابل واقعیات موجود، باند رجوی، برای روحیه دادن به نیروهای مأیوس و سرخوردهاش و رفع نگرانیهای گسترده در میان اعضاء، آن را نوعی عقبنشینی برای ایران و لازمهی حیات برای حاکمیت ایران میداند و سعی دارد آن را به پروندهی اتمی الصاق کرده و چنین نتیجه بگیرد که نتیجهی فشار از سوی غرب و امریکا است که ایران را به پای میز کشانده و نتیجتاً به ضرر ایران تمام خواهد شد.
آنها میکوشند از رهگذر این تحلیل برای مدتی دیگر (ولو کوتاه) نیروها را به روند حوادث امیدوار ساخته و آنان را برای همراهی با گروه مجاب سازند.
صرفنظر از علل و انگیزههای ایران و امریکا برای انجام این مذاکرات، و با نگاهی کلی به معادلات منطقه، باید یادآور شد سیاستهای فعلی امریکا قطعاً و الزاماً محکوم به شکست است و آویختن دار و دستههای بیریشه و ناگزیری مانند فرقهی رجوی به این سیاستها، جز بیآیندگی و نابودی کامل برای آنها به ارمغان نخواهد آورد و مرگ آنان در تکاپوی ادامهی حیات جز در مصاف با خواست و ارادهی مردم منطقه در برابر امریکا رقم نخواهد خورد.
________________________
* خبرگزاری فارس