بیعت ننگین
سایت پرونده سیاه
پروسه شکل گیری وتکامل رابطه مجاهدین با صدام:
دو ضرورت اساسی باعث تشدید وسمت وسو دهندگی این بیعت شد اول اینکه صدام در جنگ با ایران حمایت نظامی کشور ها را داشت اما به دلیل متجاوز بودن خود را بازنده جنگ می دید لذا می خواست در کنار حمایت های بی دریغ نظامی ومالی ابر قدرت ها به نوعی با استثمار فرقه رجوی از بازی کارت صلح خواهی فرمالیزم هم غافل نباشد.
دومین ضرورت از طرف رجوی شروع می شد از آن جایی که مجاهدین در 30 خرداد سال 60 بدلیل رودر رویی با مردم وانحراف از اصول سیاسی از طرف مردم طرد شده بودند وبه دلیل هدایت اقدامات جاسوسی و سازماندهی تروریزم از اروپا مله اجتماعی ایران واروپا را باخته بود تنها تابلوی که رجوی می توانست روی آن مانور کند عراق بود وتنها متحد خود در دنیا کسی می دانست که دستش به خون جوانان ایران آلوده باشداو با این چشم انداز خود وسازمان مجاهدین را وصل وکلیپس به صدام کرد.
رجوی در اغلب جلسات درونی وبطور مشخص در نشستی با نام (حوض)در بغداد اعلام کرد من در شرایطی از طرف شورا با صدام بیانیه ومعاهده همکاری امضاء کردم که همه ی دنیا به صدام نگاه جزام گونه داشتند اما ما چاره ای نداشتیم ونمی توانستیم موقعیت منحصر به فرد جنگ را از دست بدهیم این یک موهبت بود ما هم هوشیارانه از آن بهره بر داری نمودیم.
بدین ترتیب رجوی در محاسبات وتحلیل هایش در راس شورای دست ساز مجاهدین با در کنار هم قرار دادن منافع خود وسرنوشت مردم ایران در زیر فشار جنگ مردم را فدای استراتژی وطن فروشی کرد و آنرا انتخاب نمود.
بخشی از منافعی که این بیعت نصیب رجوی کرد بدین ترتیب بود.
مصادره ارضی :سازمان مجاهدین تحت رهبری مسعود ومریم رجوی که اکنون تحت نظارت آمریکا قرار دارند از دهه 60تاکنون در کشور عراق مستقر شده واز ابتدا در معامله با صدام اقدام به تصرف وغصب اراضی متعلق به مردم عراق به شرح زیر نمود.
الف)تصرف واحداث بیش از دوازده قرارگاه ومقر نظامی وآموزشی به مساحتی بالغ بر دهها هزار هکتار.
ب)تصرف منطقه ای در 60 کیلومتری شمال شهر خالص معروف به نوژول و کفری که صدام ابتدا 200 روستادر آن منطقه را به طور کامل با خاک یکسان نمود وسپس آنرا به عنوان زمین مانور به ارتش رجوی هدیه کرد، در واقع این اهدا اراضی برای صدام این منافع را داشت که با استقرار مجاهدین در آنجا یک منطقه محرمه بین خود وملت ناراضی کرد ایجاد نمود از این طرف نیز رجوی آن منطقه وسیع وحاصلخیز را به دو بخش مانوری وکشاورزی تبد یل نمود سیستم رجوی به مدت 12 سال توسط مقاطع کاران از این زمین های ملت مظلوم برداشت محصول می کرددر سال 1991 سازمان مجاهدین در سرفصل شورش اکراد عراق این منطقه را به سنگری وسیع در جهت سرکوب آنها وبرای حفظ صدام تبدیل نمود
ج)کلیه اراضی در شمال /شرق وجنوب قرارگاه اشرف تا شعاع 5-15 کیلومتری برای مدت زیادی تصرف وبه میدان تاخت وتاز تبدیل ودر این خصوص صدام دیکتاتور وقت عراق در جواب شکایات ملت ذی نفع در آن منطقه همه آنها را اجبار به کوچ نموداضافه می شود در این منطقه سازمان مجاهدین تمامی مکانهای تصفیه آب یک شهر وچند بخش را تحت کنترل خود در آورد ودرمقابل هزینه حاصله از آنرا به خود اختصاص می داد.
د)در حوالی شهر های خالص؛جلولا؛کربلاونجف ؛العماره وکوت؛و…مساحت زیادی از اراضی کشاورزی مردم را غصب وتا سالها حقوق آن ها پایمال کردند تمامی این مناطق قابل اثبات با تمام ریز جزئیات وابعاد به استناد به کروکی های مانوری مورد استفاده خود سازمان مجاهدین می باشد
•- این تصرف اراضی در کنار سایر نقض حقوق های که شده از جمله اختصاص بودجه هنگفت به فرقه رجوی برای فعالیت های گسترده وپر هزینه خارج کشوری با تمام مسائل جانبی اش تنها بخشی از حق خوری های سازمان در رابطه با ملت عراق است
تصرف اموال : در این رابطه سازمان با بستن قرارداد با صدام در مقاطع مختلف امکانات نظامی واستقراری غیر نظامی وانواع ماشین آلات ذی قیمت تحویل گرفت واین اقلام را طی امضای سند جهت عادیسازی جزءامواال خریداری شده به امضاءمی رساندند در سر فصل معروف به نشست های حوض در فرقه رجوی در سال 95.م عباس داوری در اظهاراتی که رجوی برای منت گذاری برکادر هایش از او خواست بیان نماید در چند مورد خودبه شخصه شاهد این معملات وتعارفات برسر منافع ملت عراق بوده ام از جمله : در سال 89.م سازمان تعداد 100فروند تانک T55 روسی /100فروند انواع نفربر زرهی / حدودا 150 قبضه توپ وکاتیوشا و انواع جنگ افزار های نیمه سنگین و صدها دستگاه انواع خورو از ارتش عراق تحویل گرفت وهمه آنها را مهدی ابریشم چی وعباس داوری طی سند قلابی خرید ار ساختگی آن بودند در سال 97.م از طریق مدیریت سر رشته داری به نمایندگی از رجوی قرار دادی توسط زهرا بخشایی(پری)با رئیس ستاد ولجستیک صدام بسته شد وبه دنبال آن به مدت چند هفته سازمان از پادگانی در حومه فلوجه معروف به تاجی توسط تریلر های خود انواع سلاح ومهمات وتجهیرات واقلام تدارکاتی ذی قیمت از اموال مردم عراق به سرقت برده وهمه آنرا با ترفند سند سازی جزءخرید ثبت کردند در یکی از این موارد خودم شخصا راننده فردی بنام مهرداد خ از کنترل کنندگان ستون های حمل محموله بودم وکاملا به من توضیح داد.
*- سازمان در سال های تحریم نظامی صدام تحت نام خود وارتش آزادی بخش از فروش نفت قاچاق عراق برای عراق بعضی اقلام نظامی از جمله سیستم های مخابرات والکترونیک ودید در شب زرهی وپیاده از اروپا تهیه وصدام در این معامله درصدی با رجوی حساب می نمود در واقع تمامی معاملات از کانال شورای ملی مقاومت وعلی الخصوص منوچهر هزارخانی ومهدی سامع عملی می شد و این ها هم سند سازی شده.
*- ارتش آزادی در اختصاص بودجه لشگر اول از سپاه دوم عراق مستقر در جبهه میانی محسوب می شد وجدا از تحویل گیری سلاح که به آن اشاره شد از لحاظ تدارکات ،صنفی ،وترابری حجم زیادی مازاد بر مصرف را به بازار های عراق انتقال وبه قیمت آزاد به ملت قالب می نمود واز این پول های سر سام آور هزینه های ترور در داخل وسرکوب در عراق وکسب حمایت وخرید پارلمانتر در اروپا می پرداخت.