برگی بیارزش در دست امریکا
ایراندیدبان
نگرانی بقایای رجوی از مذاکرات امریکا با ایران بسیار طبیعی است، چرا که عمق استیصال امریکا در عراق بر کسی پوشیده نیست و کارهایی که امریکاییها برای خروج از این وضعیت ممکن است انجام دهند نیز قابل پیشبینی است. نگرانی مجاهدین از آن رو کاملاً بجا و متوقع است که آنها از ابتدا به این نیت امریکا که مجاهدین را برای یک مبادله نگه داشته است وقوف داشته و میدانند که چنین اتفاقی در دسترس بوده و به هیچ وجه دور از انتظار نیست (بهخصوص که بخشی از حاکمیت امریکا که همواره به حل و فصل مسائل از طریق مذاکره نظر داشته است، بارها از استرداد مجاهدین در قبال امتیاز ایران سخن به میان آورده است). بنابراین به همان راحتی که امریکاییها یک شبه مجاهدین را به بهانهی کنوانسیون چهارم تحت حضانت گرفته و برای روز مبادا نگهداری کردند، میتوانند در یک چشم به هم زدن آنها را به دلیل صدها جرم و جنایت روانهی گوانتانامو و یا هر زندان دیگر کرده و یا به ایران مسترد کنند.
اما در طرف دیگر این ماجرا، چنین نگرانی زیاد هم نمیتواند قابل اعتناء باشد، چرا که ایران بارها نشان داده است که تمایلی به معامله و مذاکره بر سر موضوع مجاهدین ندارد و از این بابت مجاهدین ادامهی حیات خود را سخت به دشمنشان مدیوناند.
دلیلی هم ندارد که ایران بخواهد امتیازات قابل توجهی در ازای یک موضوع بیاهمیت بپردازد* ، بهویژه اگر امریکاییها از این طریق در فکر تضعیف موقعیت شیعیان در عراق باشند که از هماکنون میتوان پیشبینی نمود که بهای مجاهدین به زیر صفر تنزل خواهد یافت.
اما دستگاه منگول تبلیغاتی مجاهدین، نگرانیاش از اقدامات امریکا را به گونهای وارونه نشان داده و قصد دارد تا حکومت ایران را مشتاق معامله بر سر این گروه نشان دهد و حتی سخنگوی مجاهدین تلویحاً به این نگرانی اشاره کرده و خطاب به روزنامهی الشاهد عراق گفته است که امریکا بحث استرداد ما را در مقابل جمعآوری نیروهای بدر مطرح خواهد کرد.
و یا این که مدتی است به اظهارات استراو که گفته است دولت ایران از ما خواسته نام مجاهدین را در لیست گروههای تروریستی قرار دهید، اشاره میکنند و میکوشند آن را یک معامله نشان دهند.
واقعیت این است که چه در تحلیل اظهارات استراو و پیشینههای مربوط به آن و چه در بررسی توقعات امریکا در عراق که نگرانی شدیدی را در اعضای مجاهدین بهوجود آورده است، باید به این مهم توجه داشت که غرب اسیر رفتارهای دوگانهی خودش است.
این مسألهی غرب و بهخصوص امریکا است که شعار مبارزه با تروریسم میدهد، نام مجاهدین را در لیست گروههای تروریستی قرار میدهد و به سوابق تروریستی این گروه نیز کاملاً اشراف دارد، اما میخواهد حداکثر بهره برداری از آنها را نیز بنماید.
به نظر میرسد که ایران، غرب را به دلیل شعارهایی که در رابطه با مبارزه با تروریسم سر داده است و هم چنین به خاطر شناسایی مجاهدین به عنوان یک گروه تروریستی، در مقابل رفتارهای دوگانهشان در تنگنا گذاشته است و بیش از این هم لازم نمیبیند امتیازی به غربیها بدهد، و این آنها هستند که باید معضلاتی را که بر اثر این دوگانگی بهوجود آوردهاند، حل نمایند.
امریکا اگر در پی برقراری آرامش در عراق است، باید مسألهی مجاهدین در عراق که هماکنون با ابزارهای گوناگون در پی ناآرام نمودن عراق میباشند را حل کند. مسألهای که باعث برجسته شدن رفتارهای دوگانهی این کشور و البته بیاعتباری روزافزون آنان است. معضلاتی که امریکا به عراق تحمیل کرده است جز به دست خود آنها حل نخواهد شد و ارتباطی هم به سایر کشورها ندارد.
لذا تشدید اوضاع ناآرام در عراق که خواست مجاهدین است و در این مسیر حرکت میکنند، هم زمان میتواند فشاری را بر امریکا ایجاد کند که برای خروج از آن، پیشقدم معاملات متعددی گردد.
___________________
* در جریان مذاکرات هستهای اروپا با ایران، اروپاییها پیشنویسی از امتیازاتی که حاضرند در مقابل دست برداشتن ایران از فنآوری هستهای بپردازند ارائه دادند که یکی از آن امتیازات، تثبیت دایمی مجاهدین در لیست تروریستی و تشدید فشارها بر روی آنها بود، امتیازی که طرف ایرانی هیچ توجهی به آن نشان نداد.