تیرهایی که به سنگ واقعیت خورد
ایراندیدبان
پس از شکست اقدامات امریکا علیه ایران که دار و دستهی رجوی خیلی به آن دلخوش کرده و سعی داشتند با وعده دادن در مورد اجلاس شورای امنیت، نیروهای مأیوس خود را سرپا نگهدارند و بعد ازشکست مفتضحانهی تاکتیک امیدسازی بر سر ارجاع پروندهی ایران از آژانس به شورای امنیت، اعضای باند رجوی اختیار از کف داده و شکست تاکتیکهای فرصت طلبانهی این گروه و بیاعتباری تلاشهای چندین ساله برای خروج از لیست تروریستی با استفاده از بحران هستهای را اعلام کرده و نسبت به روند غیرمطلوب سیاستهای بینالمللی برای باند رجوی شکو ِه و شکایت سر میدهند.
سرمقاله نویس نشریهی مجاهد، خسته از عبث بودن مواضع و تکرار مکرر ِ نوشتههایی که هیچکس به آنها وقعی نمینهد، ناامیدی و سرخوردگی خود را پنهان نداشته و چنین مینویسد:
« تعجب در این است كه دنیای امروز در تعامل با این رژیم ضدبشری، به گشایشهای دیپلوماتیك و تفاهم وگفتگوی انتقادی چشم میدوزد! تعجب دراین است كه جای قربانی و جلاد را عوض میكند و با زدن برچسب تروریستی بهمقاومت مشروع مردم ایران، به فعالترین حامی تروریسم درجهان، عملاً اجاز میدهد كه به سركوبی و شكنجه و اعدام مخالفانی كه برای آزادی میجنگند و طرحهای اتمی این رژیم ضدبشری را افشا میكنند، دست بزند! ندانمكاری و رسوایی حتی به آنجا میكشد كه برسر حفظ این برچسب تروریستی و مشاركت در سركوب و محدودكردن مقاومت، در ازای محدودكردن طرحهای اتمی رژیم، به ننگینترین مذاكره و معامله تاریخ مبادرت میكنند و بعدهم كه از رژیم آخوندی ركب میخورند و در عمل با ادامه و گسترش غنیسازی مواجه میشوند، بازهم این برچسب بیاعتبار و رسوا را حفظ میكنند و در حذف بلادرنگ آن، كه شایستهترین جواب به شنریزیها و ركبزدنها و مقاصد شوم فاشیسم مذهبی است تعلل میورزند. » *
بدین ترتیب باند تبهکار رجوی رسماً اعلام میکند نمایشاتی که تحت عنوان افشاگری اتمی در امریکا و اروپا انجام داد، صرفاً یک تاکتیک برای خروج از لیست گروههای تروریستی و خریدن فرصت برای ادامهی بقاء بوده است و از این که تیرش به سنگ خورده، جزع و فزع میکند. و اعلام میدارد که قرار دادن آنان در لیست گروههای تروریستی، نه تنها به ارتباط با ایران مربوط نمیشود، بلکه هم اکنون نیز (در اوج بحران ارتباط با ایران) حاضر به خارج ساختن نام این گروه بدنام از لیست گروههای تروریستی نمیباشند.
_________________________
* روزنامه مجاهد/ شمارهی 109/ سرمقاله ترجمه هیجده صفحه شن