بهترین دوستان من
هدف اتحاد با جنگ طلبان- مجاهدین خلق و حامیانشان
بخش دوم
کنوت ملنتین، یونگه ولت آلمان ، دهم ژوئیه 2006
سفر به اشرف
از سال هزار ونهصد هشتاد وشش تا زمان لشگر کشی ایالات متحده آمریکا در بهار سال دوهزار وسه ، هفده سال تمام مجاهدین خلق دارای مقر های نظامی در عراق بودند. با سلاحهایی که از ارتش عراق در اختیار داشتند یک ،،ارتش آزادی بخش ملی ،، با هزاران جنگجو پایه گذاری شد که در جنگ عراق علیه ایران شرکت میکرد. اینکه چنین شراکتی قیمت خاص خود را داشته است بسیار روشن است حتی اگر رهبری مجاهدین خلق در مقابل افکار عمومی بطور آهنین سکوت کند. بدون همکاری تنگاتنگ با حزب بعث ، با سرویس مخفی عراق و دیگر نیروهای امنیتی بهیچ وجه نمیشده است که از مهمان نوازی صدام حسین برخوردار بود. ومطمئنا بدون چاپلوسی برای حاکمین عراق نیز در همان اوایل دهه نود گزارشهائی از اعضای قدیمی سازمان وجود داشت که از اعمال وحشتناک در مقابل اعضای مخالف مجاهدین خلق درداخل سازمان خبر میداد.
در اشرف ، مقر مرکزی مجاهدین خلق در عراق یک تاسیساتی وجود داشته است که درآن اعضای مجاهدین بدلائل سیاسی زندانی وحتی شکنجه میشده اند، این گونه اتهامات بود. تعدادی از زندانیان بایستی که در این رابطه جان خود را ازدست داده باشند. بعضی ازاعضا دیگر به دوائر دولتی عراق در زمان صدام تحویل داده شده اند وبه زندان ابوغریب که یک زندان بدنام است برده شدند.
بعد از اشغال عراق توسط آمریکا سازمان حقوق بشر بین المللی دیده بان حقوق بشر به این اتهامات رسیدگی کند بدین شکل که گفته های قربانیها را جمع اور ی کرده وارزیابی میکند. دیده بان حقوق بشری همان سازمانی است که زندانهای مخفی وپرواز های مخفی سیا را افشا کرد. در هیجده ماه می سال دوهزار وپنج سازمان دیده بان حقوق بشر طی بیست وهشت صفحه گزارشی درمورد نقض حقوق بشر درسازمان مجاهدین خلق را انتشار داد. نتایج این تحقیقات صرفا بر اساس زمان رژِیم صدام حسین بوده است.
در بیست ویکم سپتامبردوهزار وپنج گروه چند فراکسیونی ،، دوستان ایران آزاد ،، یک گزارش صد وسی صفحه ای طولانی را انتشار دادند که اکثر این اتهامات را اشتباه و کاملا بدون اساس و بد جنسانه و تقلب شده بدست رژیم ملاها عنوان میکرد. مدرک : گفته های زنان سابق ، برادران، خواهران و پدرومادران کسانی که از طرف دیده بان حقوق بشر به عنوان شاهد مصاحبه شده بودند.
همه کسانی که از طرف گروه تحقیقات از طرف گروه دوستدار ایران آزاد مورد سوال قرار گرفته بودند متفق القول بودند که تمامی این اتهامات اختراع شده است و خویشاوندان جدا شده از مجاهدین همه ماموران سرویس مخفی ایران میباشند.
این در واقع دقیقا در مورد ساختار سازمان مجاهدین بسیاری از چیزها را بیان میکند اما بسیار کم در مورد حقیقت محتوای گزارش سازمان دیده بان حقوق بشر.
ساکنین کمپ اشرف یک الیته را نمایش میدهند بعد از اینکه مسئولین امریکائی به تمامی وابستگان مجاهدین خلق که از سازمان میخواسته اند جدا شوند ، اجازه دادند که کمپ را ترک کنند. صدها نفر از این امکان از تابستان دوهزار وسه تاکنون استفاده کرده اند ، سه هزار نفر بنا به تصمیم خودشان در آنجا هنوز باقی مانده اند.
اینکه هرکدام از آنها – از باقی ماندگان الیته وگلچین شده.م-بدون تامل حاضر به دروغگوئی میباشند که سازمان خود را حفاظت کنند ، کاملا قابل فهم است. حتی چنین امری در یک حالت نرمال هم قابل انتظار است. در این نقطه ما با انسانهایی سروکار داریم که از نظر سیاسی مورد سوا ستفاده و تغییرداده شده میباشند که بسیاری از آنها آماده میباشند که زندگی خود را بدهند تا رهبر خود را خوشحال نمایند.
سفر به اشرف تحت چنین شرایطی هیچ ارزشی برای دریافت حقیقت نمیتواند داشته باشد اینرا بایستی که گروه دوستداران ایران آزاد در واقع ا ز اول هم میدانسته است. اینطور بنظر میرسد که خواسته اینکه مجاهدین را دستهایش را بشویند قویتر از عقل خود ی بوده است. این نشان دهنده یک رفتاری در مقابل یک سازمان است که بیش از هفده سال با رژیم صدام حسین همکاری داشته و تا کنون هیچ انتقاد به خودی در این مورد نداشته است ، بلکه این زمان را میخواهد به دست فراموشی بسپارد و کاملا در مورد آن سکوت مرگ اور میکند.
،، نه مماشات ونه جنگ ،،
رهبری مجاهدین خلق به اعضای خود در یک ماموریت غیر نظامی داده است که د رتمامی اروپا نمایندگان پارلمانها را به عنوان حامی برای تبلیغات بکار گیرد. این تاکتیک موفقیت امیز است بطوری که در مراسم انجام شده در لو برژت پاریس در روز یکشنبه گذشته پیامی از طرف دویست و سی وچهار نماینده اروپائی از تمامی خطوط سیاسی خوانده شد.
متن طوری گونه ای به نظر میرسید که توسط خود سازمان مجاهدین تنظیم شده باشد ویا حد اقل دقیقا مدیریت شده است انچه که البته غیر ممکن نیست.
آنچه که وحشتناک بنظر میرسد عدم مقداری فاصله با مجاهدین از طرف بسیاری از دوستداران مجاهدین از برای همبستگی است. این دیگر استاندارد شده است : توافق کامل با مریم رجوی و اقرار به نقش رهبری کننده مجاهدین خلق به عنوان یک سازمان دمکرات اپوزیسیون.
اختراعات بی معنی ضد ایرانی مجاهدین خلق که حتی در نزد دولت آمریکا یک گوش شنوائی پیدا نمیکند از طرف بعضی از نمایندگان دوست مجاهدین خلق با میل تکرار میشود. وبعضی چنان بطور قوی تحت تاثیر قرار دارند که یک سخنرانی را با یک فریاد وبانگ شروع میکند ،، در ابتدا میخواهم به بهترین دوستانم د راشرفم دورد بفرستم ، قهرمانان وپیشقراولان جنگجو برای آزادی و دموکراسی ،، این سولارس ریسه یک نماینده سابق حزب مسیحیهای ملی نروژ در مراسم مجاهدین خلق در لو برژت در پاریس در اول جولای میگوید.
نخ اصلی پیوند بین مجاهدین خلق و دوستان پارلمانتاریستش موضع در برابر نزاع بر سربرنامه غیر نظامی اتمی ایران است. فرمول مجاهین خلق : نه آپسمنت ونه جنگ
راه حل در سومین انتخاب قرار دارد یعنی یک تغییر رژیم با رهبری مجاهدین خلق
آپسمنت ، سیاست مماشات جویانه در واقع یک معنی تاریخی دارد که اساسش بر پایه تاکتیک انگلیس و فرانسه د رمقابل هیتلر در سال هزار ونهصد وسی میباشد. منظور بیش از همه تسلیم کردن بخشی ا ز چکسلواکی د ر کنفرانس مونیخ در سپتامبر سال هزار ونهصد وسی وهشت است. در دهه هفتاد همچنین اتهام آپسمنت از طرف نئو محافظه کاران امریکائی علیه سیاست به استقبال رفتن در مقابل شوروی سابق بکار گرفته میشد. مجاهدین خلق نیز از آپسمنت هر گونه تفاهم دیپلماتیک بر سر مساله اتمی میبیند.
بجای آن سازمان مجاهدین خلق خواستار قطع همه مذاکرات ، محکومیت ایران بوسیله شورای امنیت سازمان ملل و یک بایکوت همه جانبه میباشد.بعلاوه بایستی که ایران از سازمان ملل اخراج شود و سازمان ملل بجای آن مجاهدین خلق را به رسمیت بشناسد.
مریم رجوی در این تردید نمیکند که این خواسته ها را به عنوان ،، خواسته ملت ایران،، بنامد. هرچه باشد او بنا به قول خودش ،، رئیس جمهور انتخاب شده ،، ایران است.
برای سازمان مجاهدین خلق هیچ شکی وجود ندارد که اولا پیشقراولان ملت ایران میباشند ودوما رژیم در مرحله آخرین نفس زدنهایش قرار دارد و سوما مقداری حمایت آمریکا و اتحادیه اروپا لازم است تا قدرت را در تهران به دست آورند.
چنین توهماتی برای گروههای سیاسی سکت یک شاخصه است. اما خارج از سازمان مجاهدین خلق و دائره دوستانش تمامی تحلیل گران این نتیجه گیری را دارند که روابط در ایران ثبات دارد و مجاهدین خلق در ایران سمپاتی کمی دارند از زمانی که به خدمت صدام حسین در آمدند.
اما چه اتفاقی خواهد افتاد اگر راه حل سوم به نتیجه نرسد؟ مجاهدین خلق همه کار خواهند کرد تا اوضاع را بسیار داراماتیک نشان دهند. مجاهدین خلق بطور ممتد هشدار میدهند که زمان برای اینکه مانع ایران برای دست یابی به بمب اتمی شود در حال تمام شدن است.سخنگوی مجاهدین خلق در امریکا علی رضا جعفرزاده در همان سال دوهزار وچهار مدعی میشود که ازیک منبع کاملا مطمئن میداند که ایران در اواسط سال دوهزار وپنج دارای بمب اتمی خواهدبود. در یک سخنرانی در هفتم نوامبر سال دوهزار وپنج در یک مراسم در بروکسل میگوید : ملاها بدلیل یک بحران عمیق و ضعف رژیم بنیادگرا دریک قدم پیشگیرانه به جامعه جهانی اعلام جنگ کرده است.
فرمول ،، نه به مماشات ونه به جنگ ،، تنها در خدمت فریبکاری است. واین نیز با این مورد تایید قرارمیگیرد که مجاهدین خلق بجز دادن مرتب این شعار –نه مماشات ونه جنگ – بطورمطلق هیچگونه فعالیتی علیه تهدیدات جنگی آمریکا واسرائیل انجام نمیدهد. مجاهدین خلق برعکس با جنگ بر علیه تفاهم دیپلماتیک و تیز کردن تبلیغات –در رابطه با مساله اتمی.م- در واقع به تهییج جنگ علیه ایران کمک میکنند. اینکه انها از طرف نئو محافظه کاران امریکائی مورد نوازش قرار میگیرند جای تعجب ندارد. اما کجا انگیزه های آندره بری و هملموت مارکوف قرار دارند؟ وچرا بقیه اعضای حزب چپها وسوسیالیستها در یک خفقان خاموش فرورفته اند بجای اینکه روشن کنند که مرز کجا قراردارد؟