عملیات جاری یعنی شستشوی ایدئولوژیک و تغییر
هادی شمس حائری
این عبارت چکیده مقاله ای است که جابر زاده یکی از مسئولین برگزاری عملیات جاری نوشته که خود گویای واقعیتی است که ما سال ها آن را می نویسیم و می گوئیم:
مجاهدین اعضا و نیروهای خود را مورد شستشوی مغزی قرار می دهند و این سازمان یک فرقه مذهبی نظامی است
هیچ مقاله ای تا بحال به اندازه این مقاله فلسفه و ماهیت عملیات جاری را که هدفش از بین بردن هویت فردی و اضمحلال فرد در جمع است از سوی مخالفین نوشته نشده است. این مقاله مرا یاد این ضرب المثل انداخت که می گوید خدا دشمنان مردم را احمق افرید تا خودشان مشت خودشان را باز کنند.
در باره این مقاله می توان دهها صفحه نوشت و از زوایای سیاسی، روانشاسانه، فردی و اجتماعی آن را موشکافی کرد اما من به همین اندازه اکتفاء می کنم تا خواننده خود حدیث مفصل بخواند از این مجمل.
اقای جابر زاده در غیاب رهبر فرقه و به نیابت از وی مقاله ای اندر فوائد عملیات جاری برشته تحریر درآورده که در آن مغز شوئی و تغییر به عنوان ارزش های والای مجاهدین قلمداد و مترادف با ازادی خوانده شده است.
جابر زاده می گوید عمليات جاري و شستشوي ايدئولوژيك دريك كلام محقق كردن همين آرزوي ديرينه مردم ايران يعني تغيير, يعني آزاد كردن انرژي هاي نهفته براي سرنگوني رژيم پليد آخوندي است
ودر جای دیگر می گوید
نه تنها جسم, بلكه جان و روح و ضمير را هم وقف مبارزه در راه آرمان كرد. که اشاره اش به همان عملیات جاری است یعنی باید روح و جان و ضمیر خود را هم به رهبری بدهید و آرمان فرقه را بپذیرید و از خود هیچ هویتی نداشته باشید. در واقع جابر زاده خالی شدن فرد از خود و رفتن در پوست تشکیلات را که یک ضد ارزش است ارزش قالب می کند.
پر واضح است که منظور اقای جابر زاده از آزاد کردن انرژی های نهفته تفتیش عقاید و سر درآوردن از ذهن و ضمیر نیروی اسیر و گرفتن گزارشات خواب فرد مضمحل شده جهت سرکوب بیشتر وی نزد جمع است.
شستشوی ایدئولوژی که همان شستشوی مغزی است بمعنی تخلیه هویتی و روانی و جایگزین کردن ایدئولوژی فرقه در ذهن فرد می باشد و عجیب است که این شستشوی مغزی را محقق کردن آرزوی دیرینه مردم ایران می خواند. هیچ توهینی بالاتر از این نمی توان به مردم ایران کرد. مشخص نیست اقای جابر زاده چگونه از مردم ایران آمار گرفته که به شستشوی مغزی و عملیات جاری مجاهدین رای داده اند.
این فرد علیل و بیمار که اکنون از مرز 60 سالگی گذشته می گوید:
عمليات جاري يا انتقاد و انتقاد از خود به اين معني است كه فرد روزانه ضعف ها و اشكالات خودش را كه مانع رسيدن به تعهداتش بوده بررسي ميكند و جمع نيز به مثابه آينه اي انعكاس عملكرد فرد را براي تصحيح و ارتقا در مقابلش ميگذارد و راه كار براي تغيير ارائه ميدهد و او را متعهد و ملزم به ارتقاء كارش ميكند
از جابر زاده باید سوال کرد، این ضعف ها و اشکالات که مانع رسیدن فرد به تعهداتش است چیست چرا از آن نام نمی برد؟ مگر صدها نمونه و فاکت که بچه ها در این عملیات از خودشان نوشته اند در اختیار ندارد، چرا از بیان این ضعف ها شرم می کند ونمونه های عملی این ضعف ها را نمی نویسد که این ضعف ها دیدن خواب های جنسی و مشاهده بازی دو گنجشک یا کبوتر روی دیواربا یکدیگر است که فرد را دچار لحظه می کند.
مضحک تر از تمام این طول و تفسیر های نابخردانه دفاع اقای جابر زاده از جمهوری اسلامی در این مقاله است.
ایشان می گوید: واكنش هيستريك رژيم نسبت به اين ارزشهاي مجاهدين باعث شده مثل سگ سوزن خورده به اين طرف و آن طرف بپرند.
اگر رژیمی مخالف این ضد ارزش ها باشد و با شستشوی مغزی و تغییر هویت افراد و گزارش خواب فرد که یک امر کاملا شخصی و خصوصی است مخالف باشد و نخواهد به حوزه امور شخصی افراد وارد شود که رژیم خوب و دمکراتی است. پس مبارزه شما با چنین رژیمی برای چیست؟ آیا می خواهید فردا که به حاکمیت رسیدید به صندوقخانه های ذهن شهروندان ایرانی هم سر بکشید و گزارش خواب جنسی از آنها بخواهید؟.
پس لطفا اقای جابرزاده از رژیم بخواهید که یک اداره مختص گزارش خواب شهرواندان باز کند تا فردا که حکومت را گرفتید کار زیادی در این زمینه نداشته باشید واز آنها بخواهید همه درخت های کشور را از ریشه درآورند تا گنجشک و کبوتری روی آنها ننشینند و با یکدیگر معاشقه کنند تا مردم ایران دچار لحظه میلیونی نشوند.