راز مرصاد!

راز مرصاد!
ایران‎دیدبان
همزمان با ایام سالگرد خودکشی دسته جمعی مجاهدین در عملیات مرصاد و به مناسبت مشابهت تاریخی این زمان با سرفصل پذیرش قطعنامه، بگذار تا این راز سر به مهر به عالم سمر شود…
1- از همان زمان که رجوی با تغییر فرم لباس نیروها، هوس ارتش‎بازی به سرش زد و یکی دو عملیات را با عنوان ارتش آزادیبخش در مرزها علیه سربازان ایرانی انجام داد، اقدامات فریب وی آغاز شد. رجوی اطلاعات و اخبارش را از منابعی می‎گرفت که هوس فتح تهران را در وی دامن می‎زدند. طرح‎ها و برنامه‎های رجوی برای چنین عملیاتی مدتی بود که آماده شده بود و پذیرش قطعنامه آن را به جلو انداخت. نیروهای ایرانی که به راحتی می‎توانستند در ورودی سرپل ذهاب، ورودی اسلام آباد از ناحیه‎ی زواره کوه و یا گردنه‎ی استراتژیک پاطاق (که با قرار دادن 10 نفر مسلح بر روی آن می‎توان جلوی پیشروی یک لشگر را گرفت) ،جلوی پیشروی مجاهدین را بگیرند،با تخلیه‎ی پادگان‎های ابوذر و الله‎اکبر، راه را برای پیشروی تور تفریحی – نظامی مجاهدین باز گذاشتند تا آنان به گردنه‎ی چارزبر و دشت حسن‎آباد برسند و در کمین‎گاهی که برای آنان ترتیب داده بودند، گرفتار آیند!
رجوی این رودست خوردن را خیلی زود فهمید و راز سر به نیست کردن چند تن از کادرهای نزدیک به رجوی نیز به این موضوع برمی‎گشت.
2- حدود 700 تن از نیروهای سازمان، بدون آن که حتی گلوله‎ای به آنها اصابت کند و صرفاً بر اثر دستپاچگی و هراس از احتمال مورد اصابت قرار گرفتن، به صورت چند نفره و یا تک به تک با قرص سیانور خودکشی کردند و جلوه‎ای دیگر از مرصاد را به نمایش گذاشتند.
3- رجوی می‎کوشد تا یک بار دیگر بازجویان امریکایی‎اش را مجاب کند که تسلیح مجدد گروهش و اجازه برای عملیات آزادسازی، راه حل باز گرداندان ایران به اقمار امریکا است. این بار رجوی نه در هوس گرفتن حاکمیت، بلکه آگاهانه با نیت به کشتن دادن تمامی نیروها برای مغشوش کردن فضا و کشاندن پای حامیان طرحش به صحنه‎ی جنگ و تهاجم نظامی علیه ایران است.
 

خروج از نسخه موبایل