آغاز جدال بیپردهی مجاهدین با دولت عراق
ایراندیدبان
بقایای رجوی در اقدامی انفعالی در برابر اظهارات مسؤولین و دولتمردان عراقی، گارد دفاعی گرفته و وکلای خود را به صحنهی تقابل با تصمیم دولت عراق مبنی بر اخراج آنان از این کشور کشاندند.
پس از اظهارات”مجید الشیخ” سفیر عراق در ایران، مارک هانزلین که خود را مشاور حقوقی اعضای مجاهدین در اردوگاه اشرف معرفی کرده، در نامهای تهدیدآمیز از وی خواسته است تا اظهاراتش را پس بگیرد، در غیر اینصورت به جرم جنایات جنگی شایان پیگرد در دادگاههای بینالمللی خواهد بود!
اینکه چرا باند رجوی هفتهها پس از اظهارات نخستوزیر و مقامات امنیتی عراق دربارهی اخراج این گروه (که مواضع سفیر عراق نیز متعاقب آن صورت گرفت) تصمیم گرفته است که فضای تهدیدآمیز ایجاد کند، ناشی از دو نکته است:
1- به هم ریختگی شدید در رأس رهبری این گروه پس از مواضع نوری المالکی که همچنان ادامه دارد و روزها طول کشید تا با بررسی راههای موجود و بهعنوان یک راه نجات، به چنین روشی نیز فکر کرده و متوسل شوند.
2- ماهیت سیاسی موضع هانزلین است که اساساً فاقد وجاهت حقوقی بوده و بیشتر یک ترفند تبلیغاتی از سوی باند رجوی برای ایجاد فضای ترس در میان مسؤولین عراقی است و اگر غیر از این میبود، جناب مشاور حقوقی مجاهدین میبایست در همان زمان که آقای نوری المالکی و مشاورین امنیتی دولت عراق و نیز جناب آقای هشیار زیباری در این زمینه موضعگیری نمودند، دعاوی خود را مطرح میکرد.
اما از اینها گذشته دیر یا زود جدال بیپرده و بدون واسطه بین گروه تروریستی مجاهدین با دولت منتخب و قانونی مردم عراق بر سر ادامهی اشغال بخشی از خاک عراق توسط این گروه آغاز میشد.
هیچ نکتهی مبهمی در این بین وجود ندارد. اشغالگران قدرت را به دولت قانونی عراق واگذار کردهاند، و تصمیمگیری در مورد وضعیت مجاهدین به دولت عراق مربوط میشود. دولت عراق تصمیم خود مبنی بر اخراج این گروه را اعلام کرده است، تصمیمی که بهمعنای عدم اعطای پناهندگی سیاسی به اعضای این گروه میباشد و بههیچوجه نشانی از انتقال اجباری آنان در آن دیده نمیشود.
بنابراین هم اشغالگرانی که بهزعم خود مجاهدین را شامل کنوانسیون چهارم ژنو معرفی کردهاند و هم نهادهایی نظیر صلیب سرخ که علیالقاعده باید بر رعایت این کنوانسیونها نظارت داشته باشند، نه مورد نقضی از سوی دولت عراق مشاهده کردهاند و نه حق دارند که خواست غیرقانونیای را بر دولت عراق تحمیل نمایند. لذا در این مرحله زمان استفاده از نام نیروهای ائتلاف و ارتش امریکا و سازمانهای بینالمللی که مجاهدین در سه سال گذشته با لطایفالحیل از آن برای حضور نامشروع و غیرقانونی خود در عراق سوءاستفاده کردهاند، به پایان رسیده است و موضع قانونی دولت دموکراتیک عراق که مجاهدین تلاش دارند آن را بهرسمیت نپذیرفته و یا خود را با آن درگیر نمایند، مانع اساسی بر سر خواستهای غیرقانونی این گروه است که یا باید آن را بپذیرند و یا به مصاف آن بروند.
رهبری مجاهدین تصمیم گرفته است که نیروهای محصور در اردوگاه اشرف را به هر قیمت ممکن در عراق نگه دارد. دلیل واضح این امر مربوط به این واقعیت میشود که هیچ چارهی دیگری ندارد و در هر شکل ِ دیگر، این سازمان که حیات خود را در جنگ و بحران میبیند نابود میگردد و تنها روزنهی امیدش که احتمال مورد استفاده قرار گرفتن در جنگ ِ نئومحافظهکاران علیه ایران است و لازمهاش حضور در عراق است، تبدیل به یأس خواهد شد.
باند خائن رجوی که خود در اروپا در بهترین موقعیت بهسر میبرند و بهظاهر از معرکهی عراق گریختهاند، با این چشمانداز که تمامی نیروهای اشرف را قربانی کنند و با انواع و اقسام روشهای خودسوزی و خودکشیهای دسته جمعی مانع از اجرای تصمیم عراق شوند به ماندن در عراق اصرار میکنند.
این اصرار علاوه بر فروپاشی تشکیلاتی و از حیض انتفاع خارج شدن، علت ویژهی دیگری نیز دارد و آن بازداشت رجوی است که در صورت عملی شدن خواست عراق، مطمئناً به محاکمه و استرداد این جنایتکار جنگی خواهد انجامید و این به معنی نابودی تاریخی جریانی است که فقط و فقط به این شخص متکی است.
نتیجه اینکه از این پس باید شاهد بروز جبهه گیریهای بیشتر و تشبثات تبلیغاتی باند رجوی علیه دولت عراق باشیم. اقداماتی که بهنظر نمیرسد از سوی دولت عراق بیجواب بماند و دست آنها را برای برخورد قانونی با حضور غیرقانونی این گروه تروریست بازتر خواهد کرد.