تشکیلات، سرطان بدخیم باند رجوی
ایراندیدبان
بقایای رجوی اعتقاد دارند که حاکمیت ایران خواهان نابودی تشکیلات مجاهدین است و به این دلیل برای نابودی اشرف توطئه میکند و آنها هیچ وظیفهای جز حفظ آن ندارند!
« با توجه به بحران سرنگونی كه سرتاپای رژیم را فرا گرفته، تیزترین وجه این لجن پراكنیها، هدف قراردادن تشكیلات مجاهدین به مثابه تهدید اصلی بوده و میباشد، زیرا نظام ولایت فقیه فنای خود را در بقاء تشكیلات مجاهدین دیده و میبیند. و در چند سال اخیر، بخصوص بعد از چپه شدن میز آخوندی – استعماری انهدام فیزیكی مجاهدین و ارتش آزادیبخش در تحولات منطقه ای بهار سال 1382،را به شكل دیگری با برچسب «سكت» و «فرقه» از دهان این یا آن مزدور نشخوار میكنند. » (1)
این نوع نگاه در واقع معادلهی سادهای است که مجاهدین برای تعریف دقیق از بحران ساختاری که در تشکیلات خود با آن مواجه هستند ارائه دادهاند.
بهعبارت واضح، از دیدگاه دار و دستهی رجوی بحران عبارت است از تلاش برای نابودی اشرف (تلاشی که در تحلیلی متوهمانه یک سر آن را بمبارانهای نیروهای ائتلاف و سر دیگر آن را افشاگریهای جداشدگان معرفی کرده و این دو را به یک اندازه در راستای نابودی، مورد ارزیابی قرار میدهد) و راه حل غلبه بر بحران، تلاش برای حفظ آن است.
تعطیلی سه سالهی کلیهی فعالیتهای سیاسی و نظامی این گروه و جایگزینسازی تاکتیکهای دفاعی که چهرهی ورشکسته و در حال غرق این گروه را عیان ساخته است، نتیجهی پاسخ مجاهدین به صورت مسألهای است که از بحران خود ساختهاند.
در معادلهی ارایه شده از سوی بقایای رجوی، چند مفهوم مستتر وجود دارد که به دلیل بار ِ استراتژیک آن، عمیقاً باید مورد توجه قرار بگیرد:
1- صرفنظر از اینکه آیا حکومت ایران تلاشی عملی برای نابودی این گروه انجام میدهد یا خیر؟ و اینکه آیا برای نابودی آنها هزینه میپردازد و یا انهدام آنها را بهدست گذشت زمان سپرده است؟ باید گفت برای اولینبار مجاهدین تحلیلی واقعی داشتهاند. چرا که اگر حکومت ایران خواهان نابودی این گروه باشد که البته هست، آن را جز در نابودی و برچیده شدن یک اردوگاه نمیبیند و در جای دیگری نشانی از آنان نمیبیند.
2- مترادف دانستن تشکیلات مجاهدین که آن را ظرف باروری، پایداری و تداوم و ارتقاء مبارزه و ضامن بقاء و استفاده از دستاوردها و تجارب مقاومت توسط نسلهای مختلف (2) میدانند، با اردوگاه اشرف و ساکنان 3400 نفرهی آن، قبل از آنکه تأییدی باشد بر حقیقت اشاره شده که حکومت ایران با هیچ تهدید سیاسی و اجتماعی از جانب مجاهدین روبرو نیست، بیانگر نگاه و تلقی مکانیکی و جزماندیشانهی مجاهدین از مفهوم تشکیلات است که تبلور آن را در باورداشت آنها به یک زندگی پادگانی و دور از اجتماع میتوان دید، که در ایدهآلترین شکل آن، همان اشرفی است که برقراری یا برچیده شدن آن بهمثابه بود و نبود کلیت مجاهدین است.
3- این دیدگاه مکانیکی و بهشدت متحجر، قطعهای است همخوان با مجموعه ایدئولوژی و فرهنگ فرقهای که رجوی طی سالهای اقامت در عراق ساخته است. اما آن چیزی که گردانندگان مجاهدین را بر آن استوارتر میسازد، وقوف کامل بر این حقیقت است که در خارج از اشرف، هیچکس (مطلقاً هیچکس) اعتباری برای مجاهدین و دعاوی و شعارهای آنان قائل نیست. بنابراین اگر بنا باشد این آخرین سنگر که نمودی عینی از این تشکیلات ورشکسته است را از دست بدهند، دیگر چیزی برای آنها باقی نمیماند.
4- فشار فوقالعاده بر روی نیروها برای ماندن در اشرف که در چند سال گذشته شاهد آن بودیم و طی روزهای اخیر شدت بسیار بیشتر یافته است، ناشی از همین باور است. مجاهدین برای جلوگیری از فروپاشی درونی و مهار نیروها، خطوط قرمز جدیتری را ترسیم کردهاند و حتی فکر کردن به زندگی عادی که پیش از این مدعی بودند هر کس بخواهد میتواند از آن بهرهمند شود را رفتن به دامان رژیم دانسته و آن را ممنوع ساختهاند. در پاسخ به نیروهایی که خواهان جدایی هستند و حاضرند هرگونه تعهدی بدهند که پس از خروج از اشرف هیچ سخنی در مورد مجاهدین و آنچه به آنها گذشته است بر زبان نیاورند، مسؤولین تشکیلات مجاهدین میگویند ما حرف شما را قبول داریم و میدانیم که هیچ حرفی نمیزنید، اما رژیم همین را میخواهد که پایتان را از اشرف بیرون بگذارید و خودش دودستی امکانات زندگی را به شما میدهد و کاری هم به کارتان ندارد. در نشستهای تشکیلاتی اخیر، آخرین موضع رهبری مجاهدین به نیروها را ابلاغ کردهاند که فقط یک راه در مقابل هر کس هست و آن ماندن در اشرف است.
در روزگاری که چریک در اجتماع، به ماهی در آب تشبیه میشد، تشکیلات نیز ابزاری برای هماهنگی بین انقلابیون و مبارزین محسوب میشد و خود هدف محسوب نمیشد. اما در فرقهی رجوی، هدف حفظ این مجموعه است ولو با اجبار و حاکم کردن مناسبات پلیسی و امنیتی برای کنترل نیروها.
البته با درک افلاس مجاهدین و عدم حداقل پایگاه اجتماعی باید به آنها حق داد که اینچنین استراتژی دفاعیای برگزیده و اصلیترین هدف خود را حفظ یک پادگان قرار دهند. اما آنچه که باند وارونهنگر رجوی از آن غافل مانده آن است که نتیجهی این همه دست و پا زدن چیزی جز حراست از مکانی برای گذران زندگی و سپید شدن موی اعضاء نخواهد بود.
____________________________________
1- تشکیلات مجاهدین : گنجینه ملی – احمد فروغی
2- همان