مجاهدین خلق- دولت عراق- شیوخ عراق!
علیرضا میرعسگری
17سپتامبر2006
پس از سفر اخیر نخست وزیر عراق به ایران و تاکید وی بر اخراج اعضای سازمان مجاهدین مسئولین این فرقه به سرعت واکنش نشان داده و با صدور اطلاعیه های متعدد با امضا های گونا گون سراسیمگی خود از آینده ایی که در انتظار این فرقه میباشد را نشان دادند.
در سراسر سایت های مختلف این فرقه مکررا نام و اسم شیوخ عراقی به چشم میخورد به گونه ایی که اگر شخصی با این فرقه آشنایی نداشته باشد درنگاه اول به سایتهای این فرقه این طور برداشت میکند که گویا این گروه یک گروه عراقی است و نه ایرانی!
این سراسیمگی رهبران فرقه نشان از عملکرد خیانت بار آنان چه دربرابر مردم ایران و چه مردم عراق است چرا که می دانند باید روزی حساب جنایاتی را که انجام دادند پس دهند.
البته این سراسیمگی نه امروز بلکه درست بعد از سقوط صدام حسین در بین رهبران فرقه مشهودبود چرا که با خرج پولهای فراوان و با تشکیل هیئتی به نام کمیته بین المللی وکلا برای دفاع از مجاهدین مستقر در عراق! بیانه ایی را به امضا رساندند که د ربند 14 آن این ترس و وحشت به خوبی به چشم میخورد:
هرگونه پروسه احتمالي قضايي عليه افراد قرارگاه اشرف به خاطر اتهامات ادعايي، جز در محاكم كشورهايي كه به استانداردهاي به رسميت شناخته شده بين المللي احترام ميگذارند به ويژه اتحاديه اروپا و شمال آمريكا، امري غيرقانوني و ناقض قوانين انسان دوستانه بين المللي است( نقل به مضمون ازبیانیه كميته بين المللي وكلا براي دفاع از مجاهدين مستقر در عراق – بيــانيـة پـاريـس 10مارس2004)
آقای نوری المالکی نیز همانطور که در خبرگزاریهای رسمی آمده دردیدار با مقامات ایرانی اینچنین تاکید میکنند که:
اعضای این گروه 6 ماه برای خروج از عراق فرصت دارند و در پایان این مدت به هیچ وجه اجازه نخواهیم داد آنها در عراق حضور داشته باشند.
در واقع این موضع رسمی دولت عراق دربرابر این فرقه تروریستی است که بارها توسط مسئولین دولت عراق به آن اشاره شده است ؛ ولیکن رهبران مجاهدین به دلیل همان وحشتی که دربالابه آن اشاره کردم به مانند شخصی که درواپسین لحظات سقوط خود به هر خس و خاشاکی چنگ میزند به شیوخ عراقی روی آورده وبه درج امضاء از این شیوخ در سایت های خود مبادرت میکنند حال آنکه بر همگان واضح است که سیاست های هر کشور را دولت آن کشور مشخص می کند و جا ی تاکید دارد که دولت عراق، منتخب مردم عراق است که تحت نظارت بین الملی قدرت را درعراق به دست گرفته است.
درواقع رهبران مجاهدین با قرار دادن شیوخ عراقی دربرابر دولت قانونی عراق راه بحران و ایجاد تفرقه درمیان مردم عراق را در پیش گرفته اند و حتی بد ندارند که عراق را به یک آشوب داخلی بکشانند چرا که همانطورکه از تاریخچه این فرقه بخوبی مشهود است اینان حیات خود را در بحران و جنگ و کشتار میبینند و راه برون رفتی هم بر آنان متصور نیست زیرا که ترور و خشونت شیوه ایی است که این فرقه در نتیجه تفکرات و ایدئولوژی خود در پیش گرفته است.
بد نیست که برا ی اثبات این سخنان به تعدادی از این به اصطلاح حمایت های شیوخ عراقی اشاره شود:
مجاهدين برادران عزيز ما هستند و ما هر كاري كه عليه آنها صورت بگيرد، عملي عليه كِرامت و شرافت اعراب تلقي ميكنيم. ما مطلقا اجازه نميدهيم كه كسي عليه برادران مجاهد هتك حرمت بكند. ( به نقل از شيخ بَركات الفارِس المحمود، رئيس عشاير الزُوبَع عراق)
دشمن بدنام است و همه رسانه هاي حكومتي را تحت كنترل دارد و تا مي تواند عليه مجاهدين تبليغات مي كند، ولي واقعيت اين است كه سازمان مجاهدين، يك سازمان شرافتمند است كه براي آزادي مردم ايران تلاش ميكند(به نقل از شيخ ناجي الجُباره)
ما شيوخ عشائر معتقديم كه ما مردم عراق را نمايندگي مي كنيم و پايگاه مردمي ما كه همان عشاير عراقي است از هر حزب و سازماني بيشتر است و معتقدم كه ما نظر مردم عراق را نمايندگي مي كنيم.(به نقل از شیخ نزار حبیت الخیزران)
آری رهبران فرقه با به میدان آوردن سران عشایری که سابقه آنان به خوبی مشخص است (برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به کتاب سازمان مجاهدين يکي از عوامل حيات تروريزم در عراق که توسط آقایان جواد فیروزمند و بهزاد علیشاهی به رشته تحریر درآمده) و با توهین به منتخب مردم عراق آقای نوری المالکی سعی دارند به قول خود با عزم جزم در عراق بمانند.
این تشبثات و توهین رسمی را میتوان در سخنان محمد علی جابرزاده به خوبی دید آنجا که اینگونه بیان میکند که :
حضور مجاهدين درعراق نيز ربطي به آخوندها و باندهايي كه سوار بر قاطرهاي نظام آخوندي به عراق سرازير شدند، ندارد و تابع قوانين بين المللي بويژه كنوانسيون چهارم ژنو و قوانين پناهندگي 1967 ملل متحد است(به نقل از سخنان جابرزاده از سایت ایران افشاگر)
جابر زاده با نسبت دادن مسئولین حکومت عراق به کشور ایران و سرسپرده خواندن آنان در گام بعدی با خط و نشان کشیدن برای حکومت مردمی عراق اینگونه چنگ و دندان نشان میدهد که :
شيوخ عشاير ديالي ميثاق بستند تا هرگونه تعدي و تعرض عليه مجاهدين را تعرض به خود و خانواده و عشيره خود تلقي نموده و درهر شرايطي به دفاع از جان و مال آنها برخيزند( به نقل از سخنان جابرزاده از سایت ایران افشاگر).
رهبران مجاهدین که همواره از معادلات سیاسی عقب تر هستند گمان میکنند که میتوانند با ایجاد شانتاژمانع تصمیم برحق مسئولین عراقی شوند حال آنکه نمیدانند که در دنیای امروزشیوه های گذشته دیگر جوابگونیست.
رهبران فرقه باید زمانی به فکر این روزها میبودند که سر مست از دلارهای صدام حسین در کاخ های خود در بغداد فرمان انجام ترورد رایران و سرکوب نیروهای مردمی در عراق را میدادند.
آری این از بد روزگار یا بهتر بگویم عبرت تاریخ است که گروهی که زمانی به ادعای خود صد ها هزار هوادار را در متینگ های خود جمع میکرد حال باید امضاء مشروعیت خود نزد مردم ایران را از شیوخ عراقی جمع آوری کند :
سازمان مجاهدين خلق ايران جزئي ازمردم ايران است كه ريشه هاي تاريخي آنها را به مردم عراق پيوند ميدهد(جبهه ملی وحدت عراق به نقل از یکی از سایت های فرقه مجاهدین)
این است سرنوشت گروهی که ازمردم خود جدا شده و برای رسیدن به قدرت تن به خیانت و جنایت میدهد و در تاریخ کشورمان به یک عبرت تاریخی تبدیل میشود.