پشت پرده ی حفظ اشرف
ایراندیدبان
بقایای رجوی با حادتر شدن بحران روحیه باختگی نیروهای مستقر در اردوگاه اشرف که با خودکشی یاسر اکبرینسب و افشای مسایل درون تشکیلات این گروه در رسانههای خبری، ابعاد تازهای یافت، با موضعگیری تبهکارانه دربارهی وضعیت کمپ جداشدگان، در جستوجوی راه فراری برای گریز از بحران موجود میباشند.
دار و دستهی تروریست رجوی از زمان شکلگیری تیف، از تمام ظرفیتهای خود استفاده کرده است تا افراد مستقر در کمپ جداشدگان، به هر کجای دیگر به جز همجواری با اشرف منتقل شوند. تلاشی که اکنون در اطلاعیههای رسمی و توسط سخنگویان این گروه اعلام میشود.
عجب اینکه بقایای رجوی با شارلاتانبازی خاص خود تلاش نمودند که از همین اقدامات غیرانسانی علیه ساکنان تیف نیز برای خود وجههی دموکراتیک در نزد سازمانهای بینالمللی بسازند و ماهیت خشن و فاشیستی خود را با ژستهای ناشیانه گریم کنند.
در همین راستا اگر چه در پاسخ به مصاحبهی اخیر نیاز سلیمی با رادیو فردا، مجاهدین یادآور شدند که نه تنها مسألهی تیف به آنها مربوط نمیشود، بلکه مانند اشرف نیز ضوابط ورود و خروج آن تحت نظر نیروهای امریکا است، اما با این وجود محدثین اعتراف میکند که با شیادی هرچه تمامتر و در مکاتبه با عفو بینالملل، انتقال آنها را از اشرف و نه از تیف! بلامانع اعلام کرده است:
« من شخصاً این موضوع را با عفو بین الملل هم در میان گذاشتم و برای این سازمان نوشتم كه از نظر ما این افراد از لحظه یی كه بخواهند، میتوانند اشرف را ترك كنند. این موضوع را به سایر سازمانهای ذیربط بین المللی، مانند كمیساریای عالی پناهندگان، صلیب سرخ و غیره نیز اطلاع داده ایم. »
از قضا علت این همه دست و دل بازی آقایان، دقیقاً بههمین دلیل است که باند رجوی اجازهی دخالت در امور تیف را ندارد. اما اینکه چرا تیف را مترادف با اشرف دانستهاند و ملوکانه مجوز خروج برای نیروها صادر کردهاند، مربوط به شارلاتانیسم باند رجوی است و لاغیر.
اما دلیل اصلی این همه اصرار برای انتقال این افراد، امر پوشیده و پیچیدهای نیست و در ارتباط مستقیم با هراسی است که گشتاپوی اشرف از تأثیرگیری سایر نیروها برای رفتن به آنجا احساس میکند.
دقیقاً بههمین دلیل واضح و روشن، هنگامی که تقلای باند رجوی در عراق و اروپا و امریکا برای برچیدن تیف و انتقال افراد آن به مکانی دیگر شکست خورد، مجاهدین به این فکر افتادند که فشارها و تضییقاتی را برای نیروهایی که در آنجا مستقر هستند اعمال نمایند تا دیگران هوس رفتن به آنجا به ذهنشان هم خطور نکند، بهخصوص پس از آنکه خبر ِ موافقت پذیرش پناهندگی افراد مستقر در تیف از سوی برخی کشورها اعلام شد.
این اقدامات، البته به موازات سایر تمهیداتی است که مجاهدین برای جلوگیری از خروج نیروها و رفتن آنها به تیف در نظر گرفتهاند، از جمله اینکه به نیروهای خواهان جدایی وعده دادهاند که بهترین امکانات رفاهی را برای آنان فراهم کنند، به شرط آن که تیف نروند. همچنین موج نفسگیری از سمپاشی و ایجاد فضای منفی علیه تیف بهراه انداختهاند، تا آنجا که هیچکس جرأت آوردن نام آن را نیز ندارد.
اما آنچه که در این میان برای چندمین بار مجاهدین مجبور به اعتراف به آن شدند، وضعیت تعیین نشده و نامشخص آنها در عراق میباشد که بنا به اطلاعیه مجاهدین* کلیهی اعضای این گروه که هماکنون در اردوگاه اشرف بهسر میبرند، باید در آینده با انجام مصاحبه تعیین تکلیف شوند. اطلاعیه فوق در این رابطه تأکید دارد:
« در یادداشت تفاهم 10ماده یی كه به امضای آقای مهدی براعی نماینده سازمان مجاهدین خلق ایران و سرهنگ توماس كَنت وِل فرمانده نیروهای امریكایی مسؤل حفاظت قرارگاه اشرف رسیده ، مواد زیر تصریح شده است:
ـ افرادی كه خواهان ترك قرارگاه اشرف با هدف ادامه زندگی عادی خویش هستند بدلیل تصمیم نیروهای امریكایی تا تكمیل پروسه مشخص شده مصاحبه همه پرسنل قرارگاه اشرف، در جای جداگانه در خروجی اشرف مستقر میشوند.
… »
بند فوق تأکید دارد که برخلاف آنچه که مجاهدین قصد القای آن را دارند، هیچ نیرو و سازمان بینالمللی، پناهندگی مجاهدین در عراق را بهرسمیت نشناخته است.
بنا به توافقی که بین نیروهای ائتلاف با صلیب سرخ صورت گرفته است، صلیب مسؤولیت رسیدگی به وضع کلیه این افراد را برعهده گرفته است که خبرها حاکی است، اولاً این پروسه منوط شده است به آرام شدن نسبی اوضاع در عراق و دوماً اصل مخالفت دولت عراق با حضور این گروه پذیرفته شده است (اگرچه کماکان اقداماتی برای راضی نمودن دولت عراق در جریان است، اما دولت این کشور نیز با آن مخالفت ورزیده و مسؤولیت انتقال آنها را متوجه صلیب سرخ دانسته است). بنابراین سرمایهگذاری استراتژیک دار و دسته ی رجوی برای ادامهی حضور نامشروع و غیرقانونی آنها در عراق بر باد رفته است.
از سوی دیگر بایستی یادآور شد که بهرغم تلاشهایی که برای نجات جان این افراد (اعم از اشرف و تیف) صورت میگیرد، بهدلیل روش های شیادانه و ماهیت پلید باند رجوی، توجه به این موضوع از چنان دافعهای برخوردار است که هیچ کس رغبت و تمایلی برای دخالت در آن ندارد. جار و جنجالها و تجمعاتی که بقایای رجوی در اروپا بهراه انداختهاند، هرچه بیشتر این ایده را تقویت میکند که هرگونه دخالت در این امر، یک کار سیاسی است که دخالت در آن به نفع یک گروه تروریستی تمام خواهد شد و از این رو است که افراد و سازمانهای ذیربط چشم انتظار چگونگی انتقال این افراد از عراق توسط صلیب سرخ و نیروهای ائتلاف میباشند.
_______________________________
* سرپلهای رژیم آخوندی در رادیو فردا – ایران افشاگر