ناکامی جنگطلبان در بهرهبرداری از مجاهدین
ایراندیدبان
کسانی که طرح و برنامهی حمله به عراق را به جورج بوش دیکته کردند و افتضاحی که امروز بر اثر اشغال عراق گریبانگیر دولت امریکا شده است را بهوجود آوردند، گمان داشتند که این حمله مقدمهای برای فتحالفتوح خاورمیانه توسط امپراطوری امریکا خواهد بود و با وجود عراقی که در آن فعال مایشاء خواهند بود و دولتی دست نشانده در آن بر سر کار خواهند آورد، یک به یک کشورهای منطقه را به اقمار این امپراطوری بدل خواهند کرد!
آنچه که بارها و بارها از زبان این جنگطلبان بیان شد، این بود که یکی از اهداف بعدی آنان ایران است و بههمین خاطر بود که از فردای اشغال عراق و خاتمه یافتن تهاجمات نظامی، دار و دستهی رجوی را بهخدمت گرفتند و با سپردن ایست و بازرسیهای منطقهی دیاله بهدست آنان، بیپروا، بهکار گرفتن یک گروه مزدور ایرانی را اجراء کردند.
بهکارگیری دار و دستهی رجوی، یکی از پرهزینهترین برنامههای جنگطلبان به لحاظ سیاسی و امنیتی در مقایسه با تجارب گذشتهی پنتاگونیستها در بهرهبرداری از گروههای مزدور مشابه مجاهدین در سایر نقاط جهان بود. چرا که از همان بدو امر، با مخالفت افکار عمومی و نهادهای قانونی امریکا و عراق قرار گرفت و گام به گام آنها را وادار به عقبنشینی نمود.
اگر چه وزارت خارجهی امریکا خود با این قضیه بهشدت مخالف بود، اما فشار رسانهها و افکار عمومی و موضعگیری علیه این موضوع در ابتدای اشغال عراق را میتوان در حجم قابل توجه سؤالاتی که سخنگویان این وزارتخانه و نیز سخنگویان پنتاگون و کاخ سفید، در این مورد با آن مواجه بودند، مشاهده نمود.
پس از آن مخالفتهای مردم و دولتمردان عراقی بود که بهزعم نئومحافظهکاران که به آنها بهعنوان ساکنان مستعمرات خود نگاه میکردند، از اهمیت کمتری برخوردار بود. اما خیلی زود متوجه شدند که این مخالفتها جدی و قاطعانه است، تا آنجا که پل برمر به نمایندگی از جنگطلبان مجبور شد علیرغم سیاست اعلام شدهی امریکا و ژستهای دموکراتمآب، خواست شورای حکومت انتقالی عراق در مورد اخراج این گروه را وتو کند.
اما ناکامیهای جنگطلبان ادامه یافت و با مصاحبهها و بازجوییهایی که وزارت خارجه امریکا و اف.بی.آی از ساکنان اردوگاه اشرف بهعمل آوردند، دولت امریکا مجدداً آنها را در لیست گروههای تروریستی قرار داد، به اضافهی آنکه دولت امریکا پس از این بازجوییها متوجه شد که شورای ملی مقاومت نامی دستساز و پوششی برای مجاهدین است و توسط کالین پاول، وزیر خارجه پیشین ایالات متحده، دفاتر آن در امریکا تعطیل و رسماً در فهرست گروههای تروریستی قرار گرفت. اقدامی که به یک مانع قانونی در برابر استفادهی پنتاگون از دار و دسته ی رجوی در عراق تبدیل گردید.
پس از آن نیز جنگطلبان با هر کدام از احزاب و دستهجات و شخصیتهای عراقی دربارهی وضعیت مجاهدین وارد مذاکره شدند، هیچ نشانهای از موافقت و همراهی این گروهها با طرحها و برنامههای پنتاگون نیافته و میزان منفوریت آنها را درک کردند. پس از این بود که جنگطلبان با ارائهی رهنمود به بقایای رجوی، جمعآوری امضاء و ساختن احزاب جعلی بهعنوان حامی خود در میان عراقیها را راهی برای برون رفت از وضعیت بحرانی گروه اعلام کردند و بهموازات آن سخنگوی پنتاگون بهصورت رسمی بر بازداشت آنها در اردوگاه اشرف تا تعیین تکلیف نهایی تأکید کرد.
خبرها حاکی است که جنگطلبان نه تنها از بهکارگیری این گروه منصرف و ناامید شدهاند، بلکه به مجاهدین اعلام کردهاند که تلاشهایشان برای گرفتن پناهندگی برای آنان در داخل و خارج از عراق نتیجهای در بر نداشته است و آخرین اقداماتی که گمان میبردند بتواند حضور نامشروع و غیرقانونی این گروه در عراق را تضمین کند، شکست خورده است.
بدینترتیب باید گفت که عزم دولت و ملت عراق بر اشغالگران و جنگطلبان برای اخراج این گروه پیروز شده و اگر چه امکان دارد پروسهی اخراج آنها زمان ِ بیشتری را در بر بگیرد، لیکن هرگونه حیات تشکیلاتی متکی بر سیاستهای جنگطلبان برای آنها مردود گردیده است.