ابعاد دیگری از چهره ی سیاه باند رجوی
ایراندیدبان
سالها است که اعضای گروه تروریستی مجاهدین، بنا بر رهنمود رهبران این گروه با استفاده از فضاهای موجود در کشورهای غربی و با روشهای شیادانه، امکاناتی را برای رفع نیازهای این گروه تعبیه کرده و میکنند که برخلاف قوانین این کشورها و موازین اخلاقی و انسانی است و در هر کجای دنیا قابل پیگرد و خلاف محسوب میشود.
یکی از زشتترین و غیرانسانیترین روشهایی که دار و دستهی رجوی در غرب برای تأمین نیازهای مالی خود آن را بهکار بست، فریب دادن شهروندان این کشورها و اخاذی از آنها به بهانهی سرپرستی کودکان یتیم، کودکان آوارهی عراقی و یا کمک به پناهجویان بود. به اضافهی اینکه سازمانهای خیریهی پوششی را با همین عناوین تشکیل داده بودند که به شکل سیستماتیک مبالغ کلانی را از مردم دریافت میکردند و برای مصرف در عملیاتهای تروریستی روانهی عراق میکردند.
در این رابطه چندین پرونده در کشورهای مختلف گشوده شد و منجر به تعطیلی اینگونه مراکز پوششی شد.
البته جرایم مالی اعضای باند رجوی در غرب به این محدود نبوده و ایجاد شبکهی پیچیدهی پولشویی، شبکهی قاچاق انسان، سرقت، کلاهبرداری و جعل و سوءاستفاده از موقعیت افراد و شرکتها نیز در زمرهی دیگر جرایم آنان میباشد.
دار و دستهی آدمکش رجوی با راه انداختن یک شبکهی قاچاق انسان که مقر هدایت آن در کشور آلمان و سرپلهای آن در امارات، ترکیه و پاکستان بود، ده ها انسان بخت برگشته را به دام خود انداخت که هنوز تعدادی از آنان گروگان فرقه در اردوگاه اشرف میباشند. این شبکه نیز در اصل تحت نظر رهبری تبهکار این گروه که در اشرف مستقر است، اقدامات خود را سازمان میداد.
سرپرستی این باند بر عهدهی صدیقه مجاوری بود. همان فردی که خود را پس از دستگیری مریم رجوی بنا به دستور رهبران گروه به آتش کشید.
شبکهی پولشویی مجاهدین که ابعاد گستردهای از آن پنهان مانده است، فرانسه، آلمان، سوییس، کره جنوبی، انگلستان و امریکا را در بر میگیرد و با هدف برآورده کردن نیازهای مالی و تسلیحاتی تیمهای تروریستی این گروه که در عراق مستقر میباشند، فعال است.
سرقت نیز یک رویهی معمول برای اعضای این گروه است. سرقت مواد خوراکی و لباس از فروشگاههای بزرگ و جعل کارت اعتباری از کارهای روزمرهی این افراد است که مهارت فوقالعادهای نیز در این کار پیدا کردهاند.
سیاههی جرایم اینچنینی مجاهدین مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد…
منتهی در تمام این سالها، یک امتیاز باعث جلوگیری از بهدام افتادن این باند فعال در اینگونه امور بوده است. انتقال این افراد پس از مدتی به عراق و قرارگاههایی که صدام در اختیار آنها قرار داده بود، امتیاز بزرگ مجاهدین محسوب میشد.
نمونههای بیشماری از این حیلهی مجاهدین وجود دارد که در مورد اعضای خود بهکار بسته است. یک مورد آن مهناز صمدی بود که پس از تحت تعقیب قرار گرفتن در امریکا به عراق برده شد تا آبها از آسیاب بیفتد.
تحت تعقیب قرار گرفتن زینب طالبجدی توسط دادستانی امریکا، که برای بیش از یک دهه در اردوگاههای نظامی مجاهدین در عراق مخفی گردیده بود، میتواند نقطهی آغازی باشد برای اینکه به جرایم مالی، جعل و قاچاق این گروه رسیدگی شود. ضمن آنکه سرخط بسیاری از جرایمی که پلیس کشورهای اروپایی و امریکایی بر روی آن تحقیقات انجام میدهند را میتوان در اردوگاه اشرف جستجو کرد. چرا که این گروه صرفاً یک گروه تروریستی نیست، بلکه یک باند تبهکار و شیاد است که اقدامات بیشماری را علیه امنیت کشورهایی که در آن تردد داشته است انجام داده و میدهد.