حرف دل همه
مهدوی، پرونده سیاه، بیست و یکم نوامبر 2006
اعضای مجاهدین چه ناراضیان وچه موافقان صوری با استراتژی های رهبری طی سه دهه هر وقت خواسته اند به عملکرد رهبری وتشکیلات او انتقادی بکنند بطور غیر مستقیم از زبان دشمنان خود ومخالفان وجدا شدگان از خود این کار را می کنند ، البته از آن جای که آزادی ودموکراسی وحق انتقاد وانتخاب در فرقه رجوی ها اکیدا جای ندارد و در نازل ترین شق حق حرف زدن وفکر کردن به هر گونه انتقادی غیر از تعریف وتمجید های بی محتوا در مجاهدین رسم نیست حتی خود رهبری هم وقتی می خواهد به عملکرد منفی و تروریستی خود اشاره ای کند او هم از طرف مخالفان خود آنرا افشا واعتراف می کند ، در نتیجه برای اشراف ورسیدن به حرف دل همه ی مجاهدین باید به انکارات و هیستریک شدن های آنان به عنوان حرف واقعی نگریست.
آقای رجوی در نشستی موسوم به حوض در سال 74 در جمع مرکز 12 ارتش خود عکس روباهی را در دست داشت که بسیار شبیه به خودش نقاشی شده بود ودر حال گول زدن تعدادی مرغ ساده بود او می گفت که اضداد او را به روباهی مکار تشبیه کرده اند و او را متهم به فریب کاری ونقض حقوق می کنند.
قبل از این نشست واعتراف رهبری فرقه دیدبان حقوق بشر و جدا شدگان او را شکنجه گر وتروریست وناقض حقوق انسانها معرفی کرده بودند لذا این رهبری قبل از هر گونه انعکاس مریدان اسیر خود این گونه به ماهیت خود اعتراف می نمود.
آقای کامبیز خان ا ز اعضای اسیر در فرقه رجوی که او هم مبتلا به عارضه ی اعتراف غیر مستقیم برای تخلیه خود شده مدعی است در سال های اخیر به رجوی پیوسته و اعترافاتی به شرح زیر از خود بروز داده ، نقل به مظمون(
با توجه به اينكه من در سالهاي اخير به سازمان مجاهدين پيوسته ام, مي خواستم مختصري براي هموطنانم توضيح دهم كه واقعيت چيست؟
سايتهاي وزارت اطلاعات در بوق و كرنا مي كنند كه”مجاهدين را به زور در اشرف نگه داشته اند”,”اگر پاي صليب سرخ به اشرف برسد 80 درصد مجاهدين كه ناراضي! هستند اشرف را به سوي اروپا و … ترك مي كنند”, و يا”در جشن ها با اجبار شادماني ميكنند!” و از زبان خانواده هاي مجاهدين با نامه نگاري به ارگانهاي بين المللي نامه مي دهند كه”بچه! ما را در اشرف به زور نگه داشته اند” و”سازمان مجاهدين نفرات خود را به هزار بهانه و آرزو نگه داشته است”…
ميگويند سازمان با گفتن نقطه مثبت افراد يا شركت دادن آنها درگروه هاي هنري و موسيقي, مي خواهد نيروهاي خود را سرگرم كند!
راستي اگر كسي صرفاً به دنبال موسيقي و فعاليتهاي هنري باشد, مگر بيكار است كه در بيابان هاي عراق, آن هم با هزار و يك مشكل امنيتي و اين وضعيت آب و هوا و محدوديتها به اين كار مبادرت كند؟ ميتواند در هزارجاي ديگر كه مطلقاً خبري از اين تهديدها هم نيست به كار هنري بپردازد
ما با توجه به تجارب خود که روزگاری قربانی همین فرقه بودیم وخواسته وحرف دل خود را به همین شیوه ی کامبیز بروز می دادیم از گزارش این عضو فرقه که نمونه خروار است به پیامی حاوی چند نکته رسیدیم.
اولا به طور غیر مستقیم اعلام کرده بزور در فرقه قفل شده واز صلیب سرخ خواهان شده به داد شان برسد نکته دوم اینکه او گفته آنها را به زور وادار به ارائه ماهیت وفضای موافق با فرقه می کنند واز خانواده های خود استمداد کرده ، در آخر هم به بلاتکلیفی وگرفتاری گریبانگیر خود وبن بست ونداشتن چاره برای رهایی خود اشاره کرده.
ما این گزارش را نوعی پیام از زبان عضوی گرفتار به مثابه شاخص همه ی اسیران در چنگ فرقه به مجامع بشر دوست می بینیم ووظیفه خود وهمه ی تشکل های انسان دوست وخانواده این قربانیان می دانیم که هر کاری برای رهایی آنان از چنگ فرقه تروریست انجام دهیم.