لید مقاله: بار دیگر این سوال مطرح می شود چگونه است که سران این فرقه این همه خدمات پزشکی برای درمان مردم عادی آلبانی در اردوگاه این گروه اختصاص می دهند ولی از درمان اعضای چندین ساله این گروه که به انواع و اقسام بیماریهای قلبی و سرطان دچارند عاجزند؟ حتی از اعزام آنها به کشورهای اروپایی نیز بشدت پرهیز می کنند. به گفته شاهدان عینی خیلی از اعضای مجاهدین در اردوگاه این گروه در آلبانی با درد و رنج فراوان و بدون اینکه ترحم کسی را بر انگیزد جان می دهند. دفن آنان در قبرستان مجاور این اردوگاه نیز در سکوت شب انجام می گیرد.
وقتی صدام حسین سقوط کرد. رجوی به یکباره به یاد مردم عراق افتاد. مردمی که روزی روزگاری جذامی محسوب می شدند و هرگونه تماس اعضای مجاهدین با آنان ممنوع بود. حال به برگ برنده ای در دست رجوی برای حضور بیشتر در خاک عراق تبدیل شده بود.
رجوی سعی کرد در بحبوحه خلاء قدرت در خاک عراق ضمن آویزان شدن به نیروهای آمریکایی در خاک این کشور، پروژه میهمانی برای اهالی منطقه در قرارگاه اشرف را نیز کلیک بزند تا این عاملی برای بقای این گروه در خاک عراق باشد. ولی صحنه های این میهمانی بیشر از اینکه به یک گردهمایی سیاسی شبیه باشد بیشتر به وضعیتی که در حراج های آخر سال تعدادی از فروشگاههای آمریکا که به «جمعه سیاه» معروف است شبیه بود.
حال سران «مجاهدین» بعد از گذشت چندین سال از این واقعه مضحک تبلیغاتی در خاک عراق، به فکر ترمیم چهره ضد انسانی و فرقه ای خود در خاک آلبانی افتاده است. تا شاید از این رهگذر در نظر مردم آلبانی مقبول افتد. بهانه اینبار کمک به مردم زلزله زده آلبانی است.
به گزارش خبرگزاریهای بین المللی در تاریخ پنجم آذر 1398 زمین لرزه یی به قدرت 6.4 ریشتر بخش هایی از کشور آلبانی در حومه تیرانا را لرزاند و خسارات جانی و مالی قابل توجهی به شهروندان این منطقه وارد ساخت. گفته می شود مرکز این زمین لرزه در حوالی منطقه شیاک در نزدیکی شهر دورس آلبانی بوده است.
در همین رابطه رسانه های فرقه رجوی اعلام کرد؛ زلزله در اشرف ۳ خسارت جانی نداشت اما صدمات جزئی برجای گذاشت. همچنین به اماکن آن خسارتهایی وارد شد.
زمین لرزه آلبانی خانواده های اسیران فرقه در ایران را بشدت نگران کرده است. چراکه آنها بدلیل شناختی که از ماهیت فرقه رجوی دارند می دانند اگر اتفاقی در آنجا بیفتد بدلیل ممنوعیت ورود به این اردوگاه ممکن است افراد بیشتری کشته شوند. البته این مطلوب ترین راه خلاصی سران فرقه رجوی از دست اعضای ناراضی و مخالف است تا بدین ترتیب از شر آنان خلاص شوند.
از سوی دیگر این واقعه دستمایه تبلیغاتی رسانه ای برای سران مجاهدین نیز شده است تا با برخی اقدامات مضحک و خنده دار از جمله کمک به مردم زلزله زده آلبانی بیش از هر زمان دیگری خود را مطرح کنند.
در همین رابطه سایت مجاهدین در تاریخ 09/09/98 نوشت: «گروههایی از شهروندان آلبانی در روزهای ۲۲ ، ۲۴،۲۳ ، ۲۵ و ۲۶ آبان ماه به مدت ۵ روز از صبح تا غروب در محل اقامت مجاهدین اشرفی بودند. همزمان شماری از شهروندان از خدمات پزشکی ارائه شده توسط یک هیأت پزشکی آمریکایی و همچنین پزشکان و کادر درمانی مجاهدین استفاده کردند. هیأت پزشکی آمریکایی شامل ۱۵ دکتر متخصص و کادر درمانی توسط پروفسور جراح فیروز دانشگری در دانشگاه اوهایو دعوت شده بود».
سوال اینجاست فرقه ای که درب اردوگاه رمزآلود خود را هرگز به روی خبرنگاری باز نکرده است، فرقه ای که تردد اعضای آن به بیرون ممنوع و با اما و اگر های فراوانی روبروست، حال چه شده سران این فرقه دلشان به حال مردم آلبانی که هیچ سنخیتی با آنان ندارند، سوخته و برای آنها خدمات پزشکی ارائه می دهند؟
بعد هم مصاحبه های ساختگی از زبان کسانی که در قرارگاه این فرقه خدمات پزشکی دریافت کردند را انعکاس می دهد.
گویا فرقه رجوی فراموش کرده است که رسانه های آلبانیایی این گروه را یک گروه تروریستی و خشونت آمیز تلقی می کنند که می تواند برای مردم آلبانی بویژه نسل جوان این کشور خطرآفرین باشد.
شبکه تلویزیون خصوصی Klan آلبانی که از جمله شبکه های مهم این کشور است در تاریخ ۵ نوامبر ۲۰۱۹ برنامه ای را به درخواست دو تن از اعضای جدا شده از مجاهدین که در آلبانی ساکنند، برگزار نمود.
برنامه STOP این شبکه که اختصاص به افشاگری در مورد مسایل مختلف روز آلبانی دارد، در بخش دوم آن ضمن انتقاد صریح از قرنطینه بودن این اردوگاه در آلبانی، به برخورد نامناسب و خشن با خبرنگارانی که خواهان ورود به این اردوگاه هستند اشاره کرده و رهبری این فرقه را متهم به استبداد و دیکتاتوری کرده است.
عنوان این برنامه نیز بسیار گویا است : «گواهی مجاهدین (اشاره به دو فرد جدا شده از مجاهدین و میهمان برنامه این شبکه): مغز شویی جوانان آلبانیایی توسط سازمان مجاهدین».
در سی ام سپتامبر 2019 نیز خبرنگار تیرانا تایمز گزارشی از زبان یکی از اهالی روستای مانز (manez) واقع در نزدیکی اردوگاه این گروه انتشار داد که گوشه ای از وضعیت زندگی اسفبار اعضای آن را برملا کرد.
اینکه چگونه اهالی این روستا به همراه «پدر مقدس»، مجاهدین را داعشی دانسته و برای دفن مرده های مجاهدین در قبرستان این روستا اعتراض کرده و سنگ قبر آنها را تخریب کرده اند.
بار دیگر این سوال مطرح می شود چگونه است که سران این فرقه این همه خدمات پزشکی برای درمان مردم عادی آلبانی در اردوگاه این گروه اختصاص می دهند ولی از درمان اعضای چندین ساله این گروه که به انواع و اقسام بیماریهای قلبی و سرطان دچارند عاجزند؟ حتی از اعزام آنها به کشورهای اروپایی نیز بشدت پرهیز می کنند. به گفته شاهدان عینی خیلی از اعضای مجاهدین در اردوگاه این گروه در آلبانی با درد و رنج فراوان و بدون اینکه ترحم کسی را بر انگیزد جان می دهند. دفن آنان در قبرستان مجاور این اردوگاه نیز در سکوت شب انجام می گیرد.
البته علت روشن است. بر مبنای تعریفی که «مرکز اطلاعات فرقه ها» (Cult Information Center) در انگلستان از فرقه ها می دهد.، هر گروهی که فرقه نامیده می شود، باید 5 شرط تعریف شده توسط این مرکز را داشته باشد که تمامی آن 5 شرط بویژه شرط پنجم آن یعنی اینکه «ثروت فرقه استفاده ای به اعضای آن یا جامعه نمی رساند» در مورد «مجاهدین» صدق می کند.
1 – از تحمیل روانی و بازسازی فکری جهت جذب، حفظ و کنترل اعضایش استفاده میکند.
2 – یک جامعه بسته توتالیتر تشکیل میدهد.
3 – بنیانگزار یا رهبر آن خود انتصابی، دگماتیک، قدسی مآب، غیر قابل پیش بینی، و دارای کاریزما می باشد.
4 – اعتقاد دارد که “هدف وسیله را توجیه میکند” و باید به هر وسیله ممکن پول در آورد و افراد را جذب کرد.
5 – ثروت فرقه استفاده ای به اعضای آن یا جامعه نمی رساند.