نامه علی اکبر راستگو به عالیجناب بو وستردرف

نامه به عاليجناب Bo Vesterdorf
رئيس دادگاه دادخواست اوليه اتحاديه اروپا – لوکزامبورگ
عاليجناب!
بنابر خبر درج شده در وب سايت دادگاه عالي اروپا، قراراست که شکايت سازمان مجاهدين خلق ايران عليه خط مشي امنيتي-خارجي اتحاديه اروپا تحت شماره پرونده T-228/02 در تاريخ سه شنبه 7 فوريه 2006 در شعبه دوم دادگاه تحت نظارت شما مورد بررسي قراربگيرد.
هدف سازمان مجاهدين از طرح اين شکايت، اقدام برای خروج از ليست گروه های تروريستي اتحاديه اروپا مي باشد.
دلايلي که درکيفرخواست آمده ادعاهائيست که اين سازمان همواره آن ها را درمقاطع مختلف ومنجمله در دادگاه های آمريکا تکرارکرده و تابحال نتوانسته آن هارا ثابت کند که حتي اخيرا منجر به تثبيت دائمي نام مجاهدين در ليست گروه های تروريستي دولت آمريکا شده است.
اين ادعاها به نقل از وب سايت مورد اشاره بالا به قرار زيرند:
– نقض حق دفاع ازخود
– حق مقابله با ظلم وستم وسرکوب وحق مقاومت عادلانه برعليه رژيم ايران با توجه به اصول اساسي دموکراسي و رعايت حقوق بشر ضمن اينکه اکسيون های مقاومت از حمايت جامعه جهاني برخورداراست
– از اينکه با گروهي بنام بن لادن در يک ليست قرارگرفته احساس تبعيض ميکند، هرگز غيرنظاميان را مورد حمله قرارنداده، تنها جنبش مقاومت است که در داخل مرزهای ايران فعال است و از صلح در منطقه دفاع مي کند.
عاليجناب!
ادعاهای بالا که تا بحال صدهابار از طرف سازمان تکرار شده فقط مصارف پارلمان های غربي را دارد وبا آن ها توانسته اند عده کمي از سياست مداران اروپايي و آمريکايي را بفريبند. وگرنه کمتر کسي است که با چهره سراسرفريب وخونريز مجاهدين آشنا نباشد.
ادعای مجاهدين در اينکه هرگز غيرنظاميان را مورد حمله قرار نداده کذب محض است. مجاهدين بيش از سه دهه کشتار، خشونت وترورکور را درکارنامه خود دارند وحتي دستشان به خون اتباع آمريکايي نيزآلوده است. مگر رابرت آرگرانگراد، ويليام سي کاترل و دونالدجي اسميت کارمندان کمپاني راکول اينترناشنال که در 6 شهريور 1355 توسط افراد مجاهدين در تهران ترور شدند غيرنظامي نبودند؟ مگر حدود ده هزار نفر که طبق اقرار خود سازمان از خرداد 1360 تا بحال توسط افراد سازمان در خيابان های تهران و شهرستان های ايران حتي در حضور افراد خانواده خود ترور شده اند غيرنظامي نبوده اند؟ مگر افراد بيگناهي که در حملات خمپاره ای سازمان مجاهدين در سال های 1998 تا 2000 در تهران وشهرستان ها مجروح ويا معلول شده اند غيرنظامي نبوده اند؟
عاليجناب!
اگر در اروپا گروهي سلاح بدست عليه حکومت قيام کنند و بعد از آن که قلع وقمع شدند آه وفغان بلند کنند که بله حق دفاع از ما نقض شده است؟.شما با اين گروه چگونه برخورد مي کنيد؟
سازمان مجاهدين که از سال 1981 در تبعيد عراق به سر مي برد واصلا در ايران حضورندارد وتازه در عراق نيزدست در دست صدام حسين مرتکب جنايت های وحشتناک بر عليه کردها و شيعيان آنجا شده است، در ادعانامه خود صحبت از مقاومت ميکند. مقاومت فرانسه که خيلي الگوی مجاهدين است وخودشان را به آن منتسب مي کنند، در زمان اشغال نازی ها بر عليه فاشيست ها، تجلي اراده يک ملت برای رهايي از شراشغالگران و سرشار از صحنه های زيبای وطن دوستي و عشق به مردم بود در حاليکه مقاومت مورد نظر مجاهدين شامل يک گروه کوچک 3000 نفره مي باشد که از 25 سال پيش در عراق مستقر هستند واز آنجا هر چند وقت يکبار به خاک کشورشان حمله نظامي مي کنند وعده ای مردم بيگناه را به خاک وخون مي کشند.
عاليجناب!
مسئله مهمي که در استدلال های بالا نيامده، مسئله خشونت و نحوه برخورد سازمان مجاهدين با آن مي باشد. سازمان مجاهدين از بدو تاسيس خود در سال 1965 استفاده از خشونت را برای رسيدن به اهداف سياسي بعنوان ابزار اصلي کار برگزيده و تا بحال نيز باعت مرگ حدود دويست هزار نفر شده است. بدين دليل وبحق بعنوان يک گروه تروريستي از طرف کليه کشورهای مهم دنيا مثل ايالات متحده آمريکا، انگلستان، کانادا، استراليا وهمچنين اتحاديه اروپا شناخته شده است.ولي نکته مهم اين است که اين سازمان تا بحال نه تنها بطور رسمي از خط مشي مبارزه مسلحانه کناره گيری نکرده بلکه اين خط مشي بصورت ارگانيک در تمام حرکات و عملکردهای آن حتي در همين اروپا نيز بوفور به چشم مي خورد.
من از شما بعنوان قاضي مسئول اين پرونده خواهش مي کنم :
1- به شانتاژ های سازمان مجاهدين وقعي نگذاريد.
2- از سازمان مجاهدين بخواهيد رسما مبارزه مسلحانه را بعنوان خط مشي نفي کند.
3- از سازمان پايبندی به به اصول دموکراسي در روابط دروني و بيروني را خواستار شويد.
چشمان منتظر 80 ميليون ايراني به راي شماست. خروج سازمان از ليست گروه های تروريستي اتحاديه اروپا مطمئنا به نفع امنيت شما نخواهد بود.
مهندس علي اکبر راستگو
کلن-آلمان 3 فوريه 2006

علی اکبر راستگو، کانون آوا، سوم فوریه

خروج از نسخه موبایل