باز هم سی(30) دی از راه رسید و عوامل پیر و پاتال فرقه تروریستی رجوی اظهار نظرهای مختلفی در مورد زندانی بودن و به اصطلاح مقاومت رجوی داشتند. البته برنامه ای که پخش نمودند تکرار همان برنامه ای بود که سالیان گذشته آنرا ضبط نموده و برای اینکه سنگ تمام بگذارند مریم رجوی زن سوم مسعود هم در اشرف سه به روده درازی در مورد آن روز و اینکه در نهایت به اعضای نگون بخت گفت که باید در سازمان و مناسبات جهنمی اش باقی بمانند .
حال به گوشه ای از روده درازی مریم رجوی اشاره می کنیم تا مشخص شود که تا کجا در تنگنا قرار دارد و مجبور شده خودش به صحنه بیاید .
مریم رجوی از همان ابتدا با دروغ شروع نمود و اظهار داشت که سی(30) دی57 روزی است که سنگ بنای بی ثباتی و انقراض حکومت اسلامی ایران گذاشته شد !!!
ابتدا باید گفت روزی که رجوی وارد زندان شد همکاری همه جانبه ای با ماموران ساواک نمود و تا جایی پیش رفت که محل بنیانگذاران را لو داد تا جان کثیفش را در ببرد . رجوی از همان ابتدا کسی نبود که بتواند عامل حرکت جامعه برای انقلاب باشد و اینکه مدعی می شوند انقلاب ایران دزدیده شد ، باید به وی گفت نفراتی که در زندان شاه از طرف سازمان دستگیر شده بودند سی و پنج نفر بیشتر نبود و چگونه این افراد می توانستند در بیرون شور انقلابی و باعث حرکت جامعه برای سرنگونی باشند ؟ رجوی فرصت طلب فکر می کرد که قدرت ملاک مطلق وی می باشد و باید در سینی طلایی به او اهدا کنند .
مریم رجوی در جای دیگری بند را آب داده و عنوان می دارد که از سی(30) دی سال 57 انقلاب وی شروع شده بود!!! اگر اینگونه بود پس خطاب رهبر رهبر رجوی برای رهبری انقلاب اسلامی چه بود ؟ امام گفتن های وی در مورد رهبری چه بوده است ؟ خود را دشمن امپریالیسم معرفی کردن برای چه بود ؟ چیزی که مریم رجوی در مورد شوهر دومش مبنی بر اینکه نامش مترادف با مبارزه و نبرد بی امان برای آزادی بوده همش کشک و پوشال است . او در کدام یک از مقاطع در کنار نیروهای خود بوده و چقدر در شرایط سخت تاب تحمل داشته است ؟ مگر شوهر دومتان هر موقع شرایط در اشرف سخت می شد راه فرار در پیش نگرفت ؟
این نیروهای وی بودند که باید زیر بمباران کشته می شدند و یا در مورد عملیات دروغ جاویدان چرا خودش وارد نشد ؟ مگر قرار نبود وی جلوتر از ارتش کاغذی اش باشد ؟ وقتی ارتش آمریکا ، دولت عراق را سرنگون نمود آن همه شعارهای دروغین در مورد مبارزه با غرب چه شد ؟ مگر قرار نبود که به سمت ایران حرکت کنیم و حرکت ما عاشورا گونه نامیده شده بود پس چرا اولین کسی بود که جا زده و فرار نمود ؟ جالب اینکه در تمام مقاطع این رجوی بود که باید فرار می کرد و بعد طلبکار از نیروهای خود که چرا زن سومش را به تهران نبردند. این حرف یعنی اوج فریبکاری و شیادی و حقه بازی که رجوی به خوبی آنرا بلد است .
روده درازی مریم رجوی در ادامه برای اینکه سناریوی حرفهای خود را کامل کند خودش به میدان آمده تا لگدی حمار گونه بزند و عنوان کند اگر شاه سابق جنبش های دهه پنجاه را سرکوب نمی کرد و اگر اخنتاق بی حد و حصر نبود در زمان پیروزی انقلاب یعنی بهمن 57 شوهرش می توانست قدرت را بدست بگیرد !!! البته نفرات قدیمی و فسیل شده جرات ندارند از مریم رجوی سئوال کنند مگر با تعداد اندکی که همه در گیر و دار کمونیست شدن یا مسلمان باقی ماندن گیرکرده بودند پس چگونه می توانستند از داخل زندان رهبری جامعه را برای شورش و انقلاب هدایت کنند ؟ البته همه اعضای قدیمی به مانند کاسه لیسانی تبدیل شدند که دیگر قدرت درک شرایط و فهم آنرا ندارند و از بس به چاپلوسی ادامه دادند که بهتر است در همان اشرف سه باقی بمانند و در منجلاب خیانت های رجوی تروریست فرو بروند .
طی دو هفته اخیر بعد از موضعگیری وزیر خارجه آمریکا در مورد عدم همکاری با گروههایی مانند فرقه تروریستی رجوی می توان فهمید آنان هم به این نتیجه رسیدند که دیگر از این جرثومه فساد یعنی مریم رجوی آبی گرم نخواهد شد و به حمایت از بچه شاه پرداختند . بعد از این حرف بود که همه قلم بدستان فرقه رجوی دست به کار شدند تا وانمود کنند نخیر تنها آلترناتیو مردم ایران رجوی فراری می باشد و اصلاٌ مردم ایران شاه سابق را دوست نداشتند !!! . البته آش این قدر شور شد که خود مریم رجوی وارد شد تا لگدی به رضا شاه و بچه اش بزند که مقصر اصلی آنان بودند که قدرت را به دست آقای خمینی دادند و در ادامه هم لگدی به بچه شاه زد که وی در ایران کاره ای نیست و آمریکایی است حال پیدا کنید پرتغال فروش را . دشمنان ملت ایران چقدر ابله و کودن هستند که این گونه برای همدیگر شاخه و شانه می کشند.
مریم رجوی فاسد از آنجائیکه تاب تحمل واقعیت های موجود در داخل کشور را ندارد در مورد اردشیر زاهدی که بعد از شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی او را به ژنرال دوگل تشبیه و از او تمجید کرد به پز کشکی مریم رجوی برخورد که چرا وی این گونه حرف می زند چرا به جای وی از رجوی زن باره تعریف نکرده است !!!.
مریم رجوی فاسد دیگر مرزی برای وقاحت باقی نگذاشته است. او در ادامه اراجیف خود عنوان می دارد رجوی زن باره با تاسیس ارتش کاغذی به معادله سرنگونی پاسخ داد و بقیه ماجرا …!!! وی به جای این بهتر بود بگوید ارتش کاغذی که او مدعی سرنگونی است در کجا قرار دارد ؟ اصلاٌ از آن ارتش کاغذی چیزی باقی مانده ؟ ارتشی که نفراتش را پوشک می بندند آیا توان سرنگونی از هزاران کیلومتر را دارد ؟ شما که اشرف را کانون استراتژیک می نامید چرا با خفت و خواری و آن هم شبانه ترک و مدعی کانونهای خرگوشی شده که به قرار اطلاع همه نفراتش را یک مشت افراد بی اطلاع از جنایت و وطن فروش فرقه تروریستی رجوی و بی کار و بی سواد و معتاد تشکیل می دهند را استراتژی سرنگونی خود قرار دادید ؟ پس بهتر است اینقدر از استراتژی و سرنگونی و قیام حرف نزنید ؟ بهتر است در همان اشرف سه به روده درازی خود ادامه دهید و کمک کار رجوی در برپایی رقص رهایی باشید .
مریم رجوی داعشی برای اینکه دروغهای خود را کامل کند عنوان می کند انقلاب طلاق وی پاسخ به نبرد و مقاومت بوده است !!!. اگر کسی او را نشناسد فکر می کند که چه تز انقلابی را تولید نموده است ؟ وقتی رجوی زن باره در عملیات فروغ جاویدان شکست خورد مگر شوهر دوم شما انقلاب طلاق را علم نکرد تا جلوی ریزش نیرو و عدم پاسخگویی شوهرتان را بگیرید ؟ شما از کدام انقلاب طلاق حرف می زنید ؟ انقلابی که زنان در مسند قدرت قرار گرفتند تا برای مراحل رقص رهایی برای رجوی آماده شوند ؟ مگر بعد از انقلاب طلاق تان نبود که خودتان در نشست های درونی عنوان داشتید که ما قصد داریم رابطه زن و مرد را از بین ببریم و اکنون این رابطه به رابطه مرد با مرد تبدیل شده است ؟ شما با این کار ابتدا به دهان همه کسانی که اگر اعتراضی داشتند مهر سکوت زده و اگر کسی هم اعتراضی داشت باید سر از شکنجه گاههای شما در می آورد . مگر اعضای قدیمی تان که در زمان شاه شکنجه شدند به شکنجه گر تبدیل نکردید و تعدادی از افراد زیر دست همین مسئولین به قتل نرسیدند ؟ مگر همین انقلاب طلاق نبود که راه خروج از اشرف را برای همه بست و کسی جرات نداشت عنوان کند که قصد خروج دارد؟ در حالی که ملیجک دربار رجوی یعنی شوهر اولتان بی غیرت و ناشریف عنوان می کرد که ورود به سازمان سخت و خروج آسان است پس چه شد که رجوی تروریست به کلت کمری خود دست می زد که باید تا آخر در اشرف بمانید و جان بدهید ؟ آیا همه این حرفها یادتان رفت یا خودتان را به کودنی می زنید ؟ اکنون می توان فهمید که انقلاب طلاق مریم رجوی به خاطر ماهیت فرقه ای و زن بارگی رجوی بود تا از این طریق سازمان را به فرقه ای تبدیل کند که دیگر کسی جرات خارج شدن و حتی کسی حق اعتراض هم نداشته باشد یعنی اینکه رجوی سیستم فرقه ای را در مناسبات نهادینه کرد .
در انتها باید به مریم رجوی گفت که مبارزه یک علم است و یک بازی کثیف سیاسی نیست که بتوان با استفاده از کلمات و کنار هم گذاشتن آنها بتوان به فریبکاری ادامه داد . اکنون در شرایطی قرار داریم که همه به ماهیت کثیف تان پی بردند و به همه ثابت کردید که شما مهره شطرنجی بیش دست جنایت کاران غربی نیستید و به موقع شما را به دور خواهند انداخت .
مریم رجوی کثیف قصد دارد از اعضای وارفته خود باز هم تعهد به اصطلاح سرنگونی بگیرد و آنان را در اشرف سه نگهدارد ولی چیزی که از درون مناسبات به گوش می رسد بعد از زمان بندی اعلام شده توسط رجوی زن باره مبنی بر سرنگونی حکومت ایران دو باره شاهد ریزش نیرو خواهیم بود و دیگر حرفی برای نگهداشتن نفرات باقی نخواهد ماند .
اما در پس تمام این لگد زدنهای مریم رجوی به شاه سابق ، اکنون قلم بدستان فرقه تروریستی رجوی عنوان می دارند که گناه پدر را نباید به نام پسر نوشت و حتی حاضرند پسر شاه در ایران قدرت را به دست بگیرد . حال کدام حرف را باید باور کرد طلبکاری از شاه سابق یا دست دوستی با پسر شاه سابق و اینکه با تمام خفت و خواری حاضرید وی در ایران به قدرت برسد ؟
همان بهتر که مریم رجوی به روده درازی خود ادامه داده و به دیگران مانند حمار لگد بزند ولی چیزی که از فرقه منحوس رجوی برای مردم ایران باقی خواهد ماند خیانت و توطئه و وطن فروشی و ترور و کشتار بود .
هادی شبانی