پنجشنبه گذشته سایت فرقه رجوی داعشی خبر فوت ( ابوالفضل قنادی ) یکی دیگر از اسیران خود را در سایت رسمی خود درج کرد.
در این اطلاعیه سران فرقه و بطور خاص مرده خوری ؛ دروغ ؛ ریاکاری ؛ فریب افکار عمومی موج می زند .
چون هرآنچه در مورد ابوالفضل در سایت درج کرده اند جز دروغ و دغل از طرف سران فرقه رجوی داعشی بیش نیست .من شخصاً بارها با ابوالفضل در تعمیر گاه مرکزی اردوگاه بد نام اشرف برخورد داشتم .ابوالفضل با اینکه یک پایش پروتز داشت ( پای مصنوعی ) اما از طرف سران فرقه رجوی به کارهای سخت در تعمیرگاه فرستاده می شد .
یک روز در تعمیرگاه مرکزی ابوالفضل زیر خودرو ایفا ( کامیونت نظامی ) مشغول کار بود خواست بیاد بیرون که پروتز پایش کج شد طوری که نه می توانست پایش را باز کند و نه می توانست پایی که پروتز داشت دراز کند . از آنجا که ارتفاع کامیونت آلفا نسبت به قد ابوالفضل کم بود مجبور شد سینه خیز از زیر کامیونت خودش را بیرون بکشد .به ابوالفضل گفتم حداقل یک نفر کمک با خودت بیار که این جاها کمکت بکند .ابوالفضل گفت : چند باراین درخواست را مطرح کردم خواهر فرمانده گفت پروتز پایت را بهانه می گیری تا مفت خوری بکنی !
سال 84 ابوالفضل از فرقه رجوی جدا شد و به تیف آمد . چادر محل اسقرار روبروی چادری که من بودم قرارداشت . هر از گاهی عصرها کمی هوا خنک می شد با هم کنارچادر می نشستیم و همیشه ابوالفضل از رجوی بعنوان مردک یاد می کرد و می گفت :
مردک در هر سر فصلی فقط جان خودش را نجات داده !در تیف مشکل ابوالفضل به خاطر خراب شدن پروتز پایش بیشتر شد و هر روز از نگهبان امریکائی یک پیچ گوشتی و انبردست و آچار فرانسه می گرفت و با قسمت پیچ و مهره پروتز که از رگلاژ خارج می شد ورمی رفت همچنین یک سوپاپ کوچک روی پروتز بود که خراب شده بود و این باعث شده بود روی قسمت بریده شده پای ابولفضل زخم شود .
یکبار سرهنگ جنایتکار دیوید فیلیپس که با همدستی رجوی داعشی برای اعضاء جد اشده زندان تیف شرایط طاقت فرسا درست کرده بود برای بازدید به زندان تیف آمد و ابوالفضل از طریق مترجم به سرهنگ دیوید فیلیپس هم پروتزهم زخم پا را نشان داد و مشکل خود را مطرح کرد سرهنگ دیوید فیلیپس در جواب ابوالفضل گفت :ما نمی توانیم کاری برای تو انجام بدهیم ! می خواستی از مجاهدین جدا نمی شدی !ابوالفضل گفت :
من در کمد شخصی ام سوپاپ یدک داشتم اگر ممکن است آن را از مجاهدین برایم پس بگیرید .سرهنگ دیوید فیلیپس گفت .ما نمی توانیم اینکار بکنیم خودت می توانی با مجاهدین صحبت بکنی و به یکی از کسانی که همراه خود بود گفت از مجاهدین وقت بگیر تا این فرد با آنها صحبت بکند .چند روز بعد ابوالفضل به ملاقات یکی از سران فرقه رفت و چند ساعت بعد بر گشت .
عصر همان روز باز در کنار چادر نشسته بودیم و چائی میخوردیم که ابوالفضل گفت رفتم ملاقات حسین مدنی گفت خواهر مریم تو را سفارش کرده و شخصا کار تو را دنبال می کند و گفت وی را به اروپا یا کانادا بفرستید !
چند روز بعد ابوالفضل قنادی ساک خودش را برداشت از تیف به اردوگاه بد نام اشرف برگشت .تقریبا 2 ماه از بر گشت ابوالفضل به اردوگاه بد نام اشرف نگذشته بود که چند نفر از فرقه رجوی جدا شده به تیف آمدند .یکی از نفراتی که تازه به تیف آمده بود ازمقرسابق ما بود .داشتیم در مورد اتفاقات و نفرات اردوگاه اشرف صحبت می کردیم که از برگشت ابوالفضل به مقر 2 صحبت کرد .
دوستمان گفت :
ابوالفضل را آوردند در یک انبار بصورت قرنطینه نگه داشتند و چند روز بعد صدیقه حسینی یکی از زنان مخ پوسیده فرقه رجوی برای نفرات نشست برگزارکرده و گفته بود ابوالفضل قنادی از تیف برگشته و دوباره درخواست پیوستن به مجاهدین را تقاضا داده و ما می خواهیم شما مطلع باشید. وضع تیف آنقدر خراب است که نفرات در خواست بر گشت می دهند !
سران فرقه رجوی ابوالفضل قنادی به چند مقر هم برده و نشست بر گزار کرده بودند و سران فرقه از ابوالفضل قنادی خواسته بودند هر چقدر می تواند در مورد وضعیت تیف و نفرات برای ترساندن و برای جلو گیری از جد اشدن اعضاء;سیاه نمائی بکند و دوستمان می گفت سرا ن فرقه ابوالفضل را مثل اسیر در قرارگاه می چرخاندند و برای ترساندن نفرات به هر دلقک بازی دست می زدند .
در ادامه دوستمان گفت :
ابوالفضل را می آوردند نشست و هر کس باید به سر وصورت وی تف می کرد و هر کس موقع تف انداختن باید می گفت : تیف ؛ تف !البته این موضوع را دوستان دیگری هم وقتی از فرقه رجوی جدا شدند و به تیف آمدند نقل قول می کردند و بطور خاص به شکنجه روحی و روانی به ابوالفضل توسط سران فرقه داده می شد تاکید می کردند و می گفتند ابوالفضل تبدیل به یک جنازه متحرک شده و کسی حق ندارد حتا با ابوالفضل سلام علیک بکند .
ابوالفضل قنادی با فریب و نیرنگ توسط شخص مریم رجوی و سران فرقه به اردوگاه بد نام اشرف برده شد .باز تاکید می کنم قاتل تک ؛ تک نفراتی که در اردوگاه بد نام اشرف 3 در آلبانی جان می دهند شخص مریم رجوی داعشی و سران فرقه هستند که اعضاء را در شرایط غیر انسانی نگه داشته اند و فشارهای روحی و روانی و جسمی باعث مرگهای زود رس و یا دق مرگ شدن و حتا خود کشی اعضاء در اردوگاه اشرف 3 درآلبانی می شوند .حال مریم قجرهر چقدر هم بخواهد با سفسطه و یاوه سرائی و صاف کردن چین و چروک صورتهای اعضاء نگون بخت با فتوشاپ روی عکسهایشان واقعیتها را بپوشاند .
واقعیت گر چه تلخ ولی باید گفت : اعضاء نگون بخت در اسارتگاه اشرف 3 مرده هائی هستند که در انتظار دفن شدن هستند .
اگر از آن جمع کسی جدا شد و به دنیا ی آزاد رسید باید بعنوان معجزه قلمداد کرد .
محمد رزاقی