در خبری که توسط سرهنگ رامین پاشائی ، معاون اجتماعی پلیس فتا اعلام شد پایگاه اینترنتی مجاهدین از آلبانی، یک فایل صوتی منتسب به دکتر حریرچی معاون وزیر بهداشت ایران را منتشر و بازنشر کردند که در آن فایل از زبان دکتر حریرچی آمار تلفات کرونا این چنین اعلام شده است :
10000 نفر مبتلا به کرونا، 1400 نفر فوتی در اثر بیماری کرونا!!!(درایران ).
انتشار آمار دروغ از آلبانی ، مقر مجاهدین !!!
این اولین بار نیست که رهبران مجاهدین دستور دادند آمار های واقعی به 40 و 50 ضرب شوند! بلکه در تعداد آمارهای سالن ویلپنت که یک سالن 3 هزار نفری بود ، آمار حاضران را 20000 نفر (بیست هزارنفر) ، اعلام کرده بودند!
رهبران متوهم مجاهدین ، سرنگونی از راههای اصولی برایشان میسر نشده است ! فکر می کنند با آمار سازی می توانند به اریکه ی قدرت برسند!
البته نگارنده که سابقه ی 10 سال حضور در مناسبات دروغ و فریب مجاهدین را دارد، بخوبی واقفم که اگر از عهده ی مجاهدین بر می آمد سعی در انتشار و سرایت دادن گسترده ی این ویروس در بین مردم می کردند!
اکنون که دست تقدیر آنان را به هزاران کیلومتر آنطرف تر تبعید کرده است ، سعی می کنند با آمار سازی این وظیفه ی مقدس؟ ! و غیر انسانی خود را عملی سازند!!!
در همین رابطه و آمارسازی ها و اخبار دروغ یکی از جداشدگان در آلبانی که خود در این اتاق های کامپیوتر انجام وظیفه می کرده است ، نوشته است :
حسن حیرانی ، تیرانا ، آلبانی
“برنامه روزانه ارتش سایبری
سیستم فرماندهی فرقه روزانه دستور صبحگاهی در رابطه با شیوه کار میداد. دستورهای صبحگاهی یک بخش ثابت و یه بخش متغیر داشت. بخش ثابت عبارت بود از لایک زدن، توییت کردن و ریتوییت کردن و کامنت گذاشتن بر روی حساب های فارسی، انگلیسی ،عربی و فرانسه مریم رجوی بود تا شماره ریتوییتها و كامنتهای مثبت به نفع مریم رجوی بالا بره. گفته میشد هرکس با حسابهای خودش کامنت های احساساتی بگذارد که اینطور نشان بدهیم اینها انعکاسات و احساسات و عواطف مردم ایران نسبت به رئیس جمهور برگزیده!!! مقاومت ایران!!! است. اكانتها و یا حساب هایی که درست می شدند با عکسهای نفرات سازمان که قبلا کشته شده اند، یا سازمان آنها را به کشتن داده بود، درست میشد و هیچکس تقریباً حساب شخصی از خودش نداشت که با اسم و رسم خودش باشد.
بخش دیگر دستور که هر روز صبح می آمد، بخش متغیر آن بود که عبارت بود از یکسری لینك خبرهایی در سایتها توسط اسپانسرها یا دوستان به اصطلاح مقاومت علیه حکومت ایران مقاله نوشته شده بود یا در مطبوعات عربی یا در مطبوعات انگلیسی و نفراتی که عربی بلد بودند باید میرفتن روی آن ها به زبان عربی كامنت می گذاشتند و تعریف و تمجید میکردند. کسانی که انگلیسی بلد بودن همینطورباحساب هایشان باید بر روی آدرس های انگلیسی رفته و برای مقاله های انگلیسی کامنت انگلیسی می گذاشتند و به تعریف و تمجید از آن شخص نویسنده. به طور مثال اگر نویسنده مقاله جان بولتن یا توریسلی ویا مك كین ویا هر کسی دیگری كه بود. کسانی که هر دو زبان را مسلط بودند بر روی هر دو اینها می رفتند و كامنت میگذاشتند. گاها اگر رادیو فردا خبری مثبت می زد یا خبری علیه حکومت ایران، همه باید می رفتند و کامنت مثبت میگذاشتند و اگر خبری علیه سازمان بود همه باید می رفتیم و با جملات اعتراضی و بد و بیراه به رادیو فردا ابراز انزجار می كردیم.
خلاصه این یک بخش سازمان یافته بود که این كارها را میکردند. نفرات چندین جی میل باید باز میکردند باهر حساب جی میل یک کامنت برای آن خبر که در دستور آمده بود چه مثبت چه منفی باید میگذاشتند.علاوه بر این لیستی از حساب ها داده می شد که گفته می شد اینها حساب های مزدوران رژیم و خیلی از این حساب گاها انگلیسی یا عربی بودند. در هر حال ما باید میرفتیم و همه آنها را با تمام حساب های توییتر که داشتیم ریپورت و بلاک می کردیم تقریباً هر کس چند حساب توییتری داشت که به این صورت این کار را انجام میدادیم.”
فکر نمی کنم ، نیاز به توضیح دیگری باشد…
فرید