آن زمان صحبت از چریک می شد نسل آن روز احترام خاصی به او داشت. ولی امروز چنان نیست وقتی مسعود خان پیام می دهد خیلی ها به تمسخر می گیرند که ایشان درغار زندگی کرده و از فضای امروزه خبر ندارد ودرهمان حرف های سالهای 57 مانده است وگاهی می گویند مسعود درعیاشی خود غرق شده و برای لاپوشانی کار خود از همان غار پیام می دهد واین دیدگاه جامعه است که مسعودخان باید بشنود.
من سال گذشته دعوت به نمایشگاه دردانشگاه تبریز شدم. چند روز درآنجا بودم گاه به سوالات دانشجوان جواب می دادم. دریک سوال از من پرسیده شد تو که درآن سازمان بودی ومریم ومسعود را رهبر می دانستی آیا انتقاد از آنها هم داشتید ویا انتخاب رهبر درآن گروه با شما بود ویا خودشان می دوختن وشما فقط دست می زدید ویا چرا رهبران یک گروه فقط به طبل جنگ می کوبند امروزه جنگ راه نجات نیست ولی آنها چرا هنوز درآن دروان بسر می برند .
آری مسعود خان دیگر زمانه فرق کرده رهبرعقیدتی شدن و کف زدن ویا رئیس جمهور قلابی کردن وشدن مایه ی تمسخر است.
امروزه دیگر آن شعارهای جامعه بی طبقه توحیدی که البته انصافا با توسل به آمریکا وارتجاع منطقه قید آنرا زده اید و یا تشکیل کانون شورشی ویا کوبیدن به طبل جنگ خریدار ندارد.
ارباب هم که درمقابله با کرونا چهره ی ناموفق ومشکوکی از خودش نشان داده وعملا کار درخوری نکرده است. حالا صحبت از کوبا است که دهه ها درتحریم آمریکا بود وهست ولی امروز با اعزام گروه پزشکی مجهز 52 نفری به ایتالیا بعنوان جزو 7کشور صنعتی جهان ، حرف وحدیث ها عوض شده وگویا که کم کم ” کشتیبان های دیگری در راهست”.
مسعود خان که چند سال بود گاهی پیام متنی می داد ، صوتی اش کرده والان درفضای مجازی سران باند رجوی پی درپی پیام پایان حکومت ایران را سرمی دهد واز هواداران خود می خواهند یک روز با تحریم انتخابات روز دیگر با کانون شورشی ویا روزی با حرف های مقامات آمریکایی درشهر های کشورهای دیگر به میدان بیایند وجو ایران را نا آرام نشان دهند الان هم این صورت مسله خیلی تکراری است چراکه نفرات (هواداران ) آنقدر نیستند که خودنمایی کنند به نظرمن به این دسته کارها می گویند دست وپا زدن های قبل ازغرق شدن و یا آب درهاون کوبیدن .
درآن زمان که دراشرف بودم دیدیم که موقعی که داشتیم دربن بست کامل قرار میگرفتیم سریع سازماندهی می کردند و کلاسهای تشکیلاتی ، سیاسی و یا تئوری مسعودخان را با نام انقلاب مریم بر پا می کردند .الان هم وضع آنطوری شده.
پیام برای نیروهای داخل کشوریا به کانون شورشی ویا آویز شدن به تظاهرات مردم عراق همه اینها نشانگر از نبود یک سیاست درونی است. قبل از این تکرار می کردند اگر سوریه سقوط کند رژیم ایران هم بعداز آن رفتنی است وامروز از این شعارها دیگر درمیان نیست .
وقتی رجوی خود را یک شکست خورده می داند ، برای حفظ نیروهای خود ناچار است دست بخود زنی های دیگر بزند واین دور باطل ادامه دارد.
دراشرف ازطرف اعضاء نامه نگاری رسم بود و سران باند رجوی می گفتند نامه را ما ارسال کردیم ولی رژیم ایران به خانواده ها نمی دهد . امروز تمام خانواده ها حداقل دو تلفن دارند بس بهانه ی ممانعت رژیم از رساندن نامه ها و قطع تماس منتفی است !
در این روزهایی که کرونا جان انسانها را تهدید می کند، می باید شما به هرکدام از نفرات دربند خود اجازه می دادید تا از خانواده خود اطلاع پیدا می کرد.
موقعی که ویورس کرونا تازه درایران شروع شد ، فهمیدم که رجوی چه سوء استفاده هایی از آن خواهد کرد.
گام اول این بود که تمام نیروها را درداخل آن کمپ قرنطینه خواهد کرد و کسی را نمی گذارد به بیرون برود واین وضع باعث خواهد شد این کمپ مثل اشرف سابق درعراق درب اش بسته باشد وهمان هم خواهد شد ما این صحنه را دیدیم وتحلیل مان نیست حتی تماس تلفنی را هم منع خواهند کرد وخواهند گفت که این ویروسی است که می تواند از طریق ارتباط تلفنی هم منتقل شود و چون درایران این مریضی است باید تمام ارتباط قطع شود تا شما در پشت درها سالم بمانید!
کرونا به یاری مریم ومسعود آمده تا اعضاء را برای مدت نامعلوم دیگر دراسارت نگه دارد وسختگیری بیشتری برعلیه آنها اعمال کند.