در آن 10 سال لعنتی ، فقط اجازه خواندن یک بولتن دیواری سانسور شده روی دیوار سالن غذاخوری را داشتم

ارتباطات در دنیای امروز براساس نه به دیکتاتورهاست

باید در عصر ارتباطات، مانع ارتباط با دنیای آزاد نشد! فقط دیکتاتورها مانع اطلاع رسانی آزاد می شوند! امروز قرن ارتباطات است ! فقط نظام های دیکتاتور سد راه ارتباط با دنیای آزاد می شوند! تنها راه ارتباط آزاد با دنیای اخبار و اطلاعات با سیمای آزادی! با تلویزیون ملی ایران!
” این رژیم دیکتاتور … است که همه چیز را سانسور کرده و اجازه نمی دهد مردم دسترسی آزاد به دنیای آزاد را داشته باشند! اخبار را از کانال ما یعنی سیمای آزادی دنبال کنید “!

امروز که بطوراتفاقی نگاهی به این کانال انداختم، با دیدن این تبلیغات به یکباره ، فیوز پراندم! یعنی پرروئی و وقاحت تا این اندازه ؟

10 سال از بهترین سالهای عمرم را در عراق و در پادگان اشرف ، گرفتار این فرقه ی مخوف و دیکتاتور بودم! هرکس نداند ما اعضای سابق این سازمان بهتر می دانیم که مسعود رجوی در استبداد و دیکتاتوری رتبه ی اول را داشته و دارد.

من در آن 10 سال لعنتی ، فقط اجازه خواندن یک بولتن دیواری سانسور شده و یک سویه روی دیوار سالن غذاخوری را داشتم و در وعده ی غذائی نهار و شام ، چند دقیقه ای مجبور به دیدن و شنیدن اخبار سیمای سازمان بودیم! دیگر هیچ ! دیگر هیچ…

دریغ از امکان دسترسی آزادانه به یک وسیله ی ارتباط جمعی ! حتی از ماشین ها نیز تمامی رادیو پخش ها باز شده و محل آن را نیز مسدود کرده بودند!

می گفتند : هر خبری که لازم باشد ، سازمان برای شما روی بولتن می زند! نگران نباشید جدیدترین اخبار را ما در تایم اخبار برایتان پخش می کنیم!

آنروزها که تازه به سازمان پیوسته بودم، سانسور شدید و حذف اخبار بیرونی را به وضوح حس می کردم اما رفته رفته به وضعیت بی خبری در سازمان و قطع از دنیای بیرون، عادت داده شدم ! دیگر برایم هیچ چیز مهم نبود! اجازه تماس با خانواده را نداشتیم ! اجازه وصل شدن به اینترنت که اصلا نبود! حرام بود! حرام … کتابخانه ای هم وجود نداشت ! آنقدر بیداری داده و از ما کار می کشیدند که از صبح تا شب سر هر کاری که بودیم ، فقط چرت می زدیم !

سازمان مجاهدین! یک سکه ی دو رو است! روی سومی هم ندارد!

یک روی این سکه ویترین بیرونی سازمان محسوب می شود و برای گرفتن ژست سیاسی و فیگورهای حقوق بشری است ، برای بیرونی هاست ، برای فریب است ، برای گول زدن است ، آمارهایش چندین برابر شده و همه دروغ است! همه ی حرفها دراین روی سکه دروغ و فریب است ! یک روده ی راست در شکم گردانندگان این سیمای کذابین وجود ندارد! همه چیز در این ویترین رویائی و خیالی است . بقدری محکم دروغ می بافند که امکان شک کردن به آن ضعیف است !

در این روی سکه ی مجاهدین که روبه بیرون است ، همه چیز رنگ شده و روتوش شده است ! این روی سکه کلا با ماهیت اصلی سازمان متفاوت است ویک پدیده ی آرمانی و مجازی را به تصویر می کشد!
اما آن روی سکه !
آن روی سکه ی مجاهدین و سازمان که چهره واقعی است ، چیست؟

مسئولین می گویند:
سازمان با کسی شوخی ندارد! انتخاب کردید و به سازمان پیوستید، غلط کردید، دندتان نرم ! باید بهایش را بدهید! ما با احدی شوخی نداریم، ما در حال جنگ با یک رژیم سفاک و خون آشام هستیم ! همه باید سلسله مراتب را رعایت کنند، برخورد تشکیلاتی ( نام دیگر زندان انفرادی ) در انتظار کسانی است که از دستورات تمرد و سرپیچی کنند! ما هزاران نفر را در این راه تقدیم رهبری کردیم، شهید دادیم، اعدامی دادیم ، اکنون هم هزاران نفر در زندان های رژیم زندانی هستند، اینجا زن و زندگی و از این خبرها نداریم ، مجاهد خلق انقلاب کرده داریم! مجاهد خلق باید آنقدر کار کند تا بمیرد! مرگ در این راه بزرگترین هدف هر مجاهد خلق وبزرگترین افتخار است ! شما نمی دانید برادر و خواهر چقدر خون دل خوردند تا سازمان به این نقطه برسد! اجازه نمی دهیم که یک پاسدار ، یک مزدور، یک نفوذی ، یک بریده ی مثل شما مناسبات پاک ما را شخم بزند و اینجا را به شعبه ی وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران تبدیل کند! هیچ کس حق لم دادن و خوابیدن در آسایشگاه را ندارد! هیچ کس حق طلبکاری از سازمان و رهبری را ندارد! همه باید گوش بفرمان و آماده ی فدای حداکثر باشند! ما مفت خور لازم نداریم! مسئول، مقدس ترین عنصر در این سازمان بحساب می آید، شما اجازه ی سئوال وجواب از او را ندارید، شما حق تحلیل کردن مسئول را ندارید!

شما نیاز نیست فکر کنید ، یک نفر به فکر همه است ! اوست که باید فکر کند و اوست که در پیشگاه خدا، پاسخگو خواهد بود! آن نفر هم برادر مسعود است ! شما مجاهد ابدالدهر هستید ، شما تا به ابد باید مجرد بمانید و سرنگونی را محقق کنید! شما ظالم هستید ، این را هر روز باید تکرار کنید، شما حق رهبری را خوردید و رویش هم آب نوشیدید، حق برادر ، جایگاه رهبری ایران است و شما آنرا با مفت خوری هایتان، با فردیت هایتان، با طلبکاری هایتان ، با … از او سلب کردید!

شما تعهد داده بودید که خواهر مریم را به میدان آزادی برسانید و نرساندید ، باید جواب بدهید که چرا ؟ شما انتقادات رهبری را روی خود نبردید! خود را پالایش نکردید! ایدئولوژی خمینی در تک تک سلول های شما رسوخ کرده است ! شما برادر را نبردید و این بالاترین ظلم شماست ! خواب زیاد وفکر به زن و زندگی ، شما را با خود برده است ! چه معنی دارد که یک مجاهد استراحت زیادی داشته باشد؟ چرا تا ولتان می کنیم ، به آسایشگاه می روید؟ شما مفت خورانی هستید که فقط می خورید و می خوابید! شما یک مشت انسان مفت خور و انگل هستید که حق برادر و خواهر را خوردید…

اما واقعیت …ها چیست ؟
همه ی کسانی که با فریب و یا بدون فریب به سازمان پیوستند، از همه چیز خود گذشته و با فدای بیکران و اعتماد سرشار ، خود را وقف مسعود رجوی و آرمان آزادی نمودند! در گرمای بالای 50 درجه شبانه روز جان کندند، خواب 4 ساعت شبانه داشته و بقیه ی اوقات را نگهبانی داده و یا روی زرهی های کهنه ی عراق ، کیسه کشی کردند، از همه جا و همه کس ، برای سالیان قطع بودند! اما برای کوچکترین نافرمانی ، زندانی شده و تحت برخورد در نشست های مختلف مغز شوئی قرارگرفتند، اجازه جدا شدن از سازمان را نداشتند و در صورت درخواست جدائی ، به بدترین شکل سرکوب شده و تحت بدترین برخوردها قرار گرفتند، فقط خدا می داند که چه بلایائی بر سر کسانی آمده که درخواست جدائی از سازمان را دادند، مسعود رجوی به صراحت می گفت که: مشت آهنین تشکیلات جواب کسانی است که بخواهد در سازمان بازی در آورده و نقش پاسداران رژیم را بازی کند.
بزرگترین مفت خور ، مسعود رجوی و مریم بوده، که خون اعضاء را ریخته و با شهید سازی و کشته سازی ، برای خود پلکان ترقی درست کردند! مسعود رجوی عرضه ی انجام هیچ کاری را نداشته و فقط وفقط به فکر بوالهوسی ها و شهوت رانی های خود بوده است . او بهتر از همه می دانست که هرگز به کرسی رهبری ایران نخواهد رسید، او سلطنت مینیاتوری خود در عراق را محکم چسبیده بود و بدان نیز قانع بود! مسعود رجوی بنیانگذار یکی از مخوف ترین و دیکتاتورترین فرقه ها در قرن حاضر است که با مانیپولاسیون ذهنی و ترفند های مغزشوئی ، هزاران انسان را سالهاست در چنبره ی خود، در اسارتی مرگبار حفظ کرده است …
فرید

خروج از نسخه موبایل