درود به تمام کسانی که در مقابل ننگ سازشکاری با خائن بزرگ،مردانه ایستادند

منفورترین سازمان ، دم از صداقت و رهبری پاکبازش می زند!

امضاء سازی و جعل و تحریف و دروغ و بیانیه سازی از ترفند های قدیمی سازمان مجاهدین در مواجهه با منتقدان می باشد.
سازمانی که در بیس ها و پایه ها مشکل دارد و با بحران موجودیت و هویت مواجه است ، چگونه می تواند ادعای ارزش ها و اعتراض به توهین به رهبری اش رامطرح کند؟
ذکر دو نکته ضروری است :
اول اینکه، در این فرقه رهبری وجود ندارد که توهین به آن مطرح باشد ! اساسا سازمان مجاهدین با یک رهبر غائب و مجازی نمی تواند مدعی توهین به آن باشد، سازمان مجاهدین با بحران و فقدان رهبری درگیر است و موضوع توهین به رهبری صدق پیدا نمی کند.

دوم اینکه ، از بعد از فاز سیاسی بطورخاص، کدام ارزش در سازمان باقی مانده است که اکنون توهین به آن ارزشها مطرح باشد! مسعود رجوی بی محابا، همه ی ارزشهای سازمانی بنیانگذاران را لگد مال کرده است .
پس می توان همین ابتدا نتیجه گرفت که امثال بیانیه ها به نام زندانیان سیاسی و در بند و از بند رسته و … یاوه گوئی هایی بیش نیست و مثل شورای کذائی رجوی است که برای خزعبلات خود از حاضرین تائیدیه می گرفت و این در صورتی بود که همه ی حاضرین ، اعضای گرفتار و دربند رجوی بودند که برای گرفتن ژست بیرونی از اسارتگاه رجوی به این جلسات آورده می شدند!
واقعیت این است که مسعود رجوی آنزمانی که زنده بود و حی و حاضر در اشرف و باقر زاده ، به یمن نیروهای عراقی و تبر و قمه و اسلحه ، بر همه ی اسراء سیطره و تسلط داشت ، حرفش خریدار واقعی نداشت ، چه برسد به امروز که در قبر است و هر از چند گاهی پیام هائی کذائی از زبان او می دهند و غائب است!
مسعود رجوی بجز چند اسیر در بند که بالاجبار – برای مجوز گرفتن جهت اقامت اجباری در سرای سالمندان اشرف 3- برایش سوت و کف می زنند، یک حامی بیرونی و آزاد ندارد، پس سران فرقه ی رجوی هم باید بدانند که با این ترفند های تکراری و قدیمی ، نمی توانند دهان منتقدان را ببندند که هیچ ، بلکه با اثبات پوچی دستشان ، منتقدان را در افشای جنایات رهبران مستبد این فرقه ترغیب و تشویق می کنند!
سازمان مجاهدین و سران سرکوبگر آن ، یک راه بیشتر برای پیمایش مسیر و آینده تاریک خود ندارند، باید مسیر ملاقات خانواده ها را هموار کنند و موانع را بردارند، تا از برچسب اقامت اجباری اسراء در اشرف 3 ، کمی فارغ شوند، دوم اینکه اگر جواب منطقی برای صحبت های مستدل منتقدانی چون آقای ایرج مصداقی دارند ، میز گردهائی ترتیب داده و در حضور خبرنگاران و در یک محیط مستقل، از مواضع خود – اگر برحق است – دفاع کنند!
این موش و گربه بازی ها، دیگر کهنه شده است ، تمامی جداشدگان و منتقدان این فرقه ، آنقدر دستشان پر است که به یقین می توان گفت، از همین الان بازنده ی چنین مناظرات فرضی ، سران فرقه ی منفور رجوی خواهند بود، اتفاقا برای همین است که سازمان تا کنون به چنین مناظراتی ، تن نداده است و از همه چیز و همه کس فراری است و همواره این منتقدان را افراد وزارت اطلاعات و رژیمی می نامد ، همان هائی که در روز اول جدایئ از سازمان ، اعضای وزارت اطلاعات رژیم نامیده می شوند ، در حالیکه تاهمین چند ساعت پیش در درون مناسبات و ” یک مجاهد خلق ” بودند!
به صف کردن اسامی جعلی و دست ساز رجوی ها ، به نام زندانیان سیاسی و … تف سربالائی است که بر سر همین مجعولین و … فرود می آید!

راستی چرا از زندانیانی صحبت نمی شود که در سازمان بودند و باز هم به زندان و شکنجه گاههای رجوی ، پایشان باز شد! چرا از محمد علی رحیمی (سپهر)گفته نمی شود که از همان روزهای اول رسیدن به اشرف در عراق ، دلیرانه در مقابل رجوی ایستاد و “نه” گفت!

امثال این زندانیان آزاد شده در ایران و پیوسته به رجوی در عراق کم نبود، اغلب این زندانیان سابق ، مجددا در عراق و اشرف زندانی و شکنجه شدند و تا به آخر هم به خواستهای رجوی و سازمان تن ندادند، همین جا لازم می دانم به روح و روان تمامی زندانیان رجوی از جمله محمد علی رحیمی درود بفرستم که در روزهای سیاه اسارت در فرقه ی رجوی در عراق ، هرگز تن به اجبارات برده ساز رجوی نداد و صدبار حیف و افسوس می خورد برای رفتگانی که ناآگاهانه به اسم رجوی ملعون ، پای چوبه های دار رفتند! بعنوان یک شاهد عینی ، باید اعلام کنم که عباس قهرمان ، در زندان های رجوی در اشرف در عراق ، بسیار شکنجه و زندان انفرادی کشید، بعضی از زندانیان آزاد شده مثل حسن ظریف و حسین فارسی از مزدوران رجوی ، در استمرار شکنجه های روحی و جسمی ، عباس ( سپهر یا محمد علی رحیمی) نقش خائنانه ای داشتند و بارها عباس را تا مرز سکته و مرگ ، کشاندند و در جمع ، او را کتک زدند! یادم نمی رود در سالن غذاخوری العماره تعدادی از مزدوران رجوی ، عباس راکتک زدند و او را خونین ومالین از سالن بردند! این رجویست ها که امروز امضاء و بیانیه ی جعلی علیه آقای ایرج مصداقی ،جمع می کنند همانهائی هستند که روزگاری عباس را کتک زده و خونین کف سالن غذاخوری اشرف انداختند، درهمین جا به تمامی کسانی درود می فرستم که به رجوی ” نه ” گفتند و ننگ سازشکاری با بزرگترین خائن و وطن فروش را به جان نخریدند…
فرید

خروج از نسخه موبایل