نگاهی به سخنرانی مریم رجوی بمناسبت 30 خرداد – قسمت دوم

وایضا :
اما امروز مقاومت سازمان‌یافته مردم ایران با پایداری طولانی و الگوی ایستادگی، وجدان جمعی مردم ایران را تحت تأثیر خود قرار داده و اوضاع متفاوتی شکل داده است. سلسله قیام‌های ضد حکومتی در همه این‌سال‌ها ادامه منطقی و تاریخی خط سرخی است که از ۳۰ خرداد ترسیم شد “.

شما به هردری که بزنید، نمیتوانید تشکیلات متعفن خود را به مردم بچسبانید و مردم تحمل بوی این تعفن را نداشته ولاجرم بشما نزدیک نمیشوند تا خط وربطی از شما بگیرند واز این رو، این ادعای شما، دروغ شاخداری بیش نیست.
شما برای کسب قدرت بلا منازع درایران بپاخاستید واین مردم بخاطر بهبود وضع معیشت خود اعتراض کردند که امری رایج در تمامی جهان است .
بعبارت ساده تر، جنس اعتراضات مردم، ازجنس خیانتکاری های شما نیست ودر همجنس کردن زورکی مطالبات مردم با خواسته های شیطانی خود، بیهوده سرتان را به سنگ میزنید!

مجددا :
آری، اگر نبود قیام ۳۰ خرداد و نبرد تاریخی برخاسته از آن، لاجرم همه در همین رژیم تحلیل می‌رفتند و پوچ‌گرایی و ابتذال همه‌گیر می‌شد “.
این عمل از یک طرف انتحار سیاسی بود بلحاظ تحلیل متوهمانه ای که مسعود رجوی ازاوضاع داشت وازسوی دیگر، ضدانقلابی ترین حرکتی بود که درآن مقطع میشد کرد!
ازاین رو نه تنها سرمشق مردم تازه انقلاب کرده نشد ، بلکه جو ایجاد شده ی رعب آور آن زمان ، مردم را ازسیاست و اظهار نظر دورنگه داشت ومانع کسب آگاهی بیشتر آنها شده و افسرده ی شان کرد.
من قاطعانه براین نظر استوارم که اگر رجوی دست به این اقدام خطرناک ودشمن شاد کن نزده بود، مردم ایران ازبابت وجود آزادی های مغتنم موجود درآن مقطع، شعور سیاسی بالاتری پیدا میکردند واوضاع خیلی بهتر از حالا بود.

بازهم :
اگر همین مقاومت و ۳۰ خرداد نبود، صحبت از سرنگونی تمامیت رژیم ولایت فقیه موضوعیت پیدا نمی‌کرد … “.

حالا هم صحبت از سرنگونی دربین اقشار نخبه ی جامعه از حیث نبود یک آلترناتیو مردمی قدرتمند و توانائی های حکومت موجود ، وجود ندارد وشما هم این سرنگونی را دراقدامات آمریکا جستجو میکنید وروز بروز بیشتر متوجه میشوید که کبابی درکار نیست!

دوباره :
بدون ۳۰ خرداد، هرگز آلترناتیو دموکراتیکی در برابر رژیم پا نمی‌گرفت. شورای ملی مقاومت تأسیس نمی‌شد و از یک برنامه پیشرو برای آینده ایران اثری نمی‌بود “.
چنین آلترناتیوی وجود خارجی ندارد وچه بسا که با دست نزدن به دیوانگی از طرف شما در 30 خرداد 1360، تصور میرود حالا آلترناتیو نصف ونیمه ای وجود داشت.
شورای ملی مقاومت هم فقط واژه ی دهن پرکنی است ومانند دلو بی سطحی میماند که هرچه آب بر آن ریخته شود ، تهی خواهد ماند.

مجددا :
هم‌چنان‌که هفت سال پیش در همین ایام، در بیانیه تفصیلی شورای ملی مقاومت آمده بود: «کد» شناخته شده اطلاعات آخوندها این است که گویا مجاهدین و همراهان شورایی آن‌ها به هرکس که مخالف آن‌ها باشد، بی‌دریغ برچسب اطلاعاتی می‌زنند. منظور از این‌کار تعبیه‌کردن یک چتر و حفاظ سیاسی برای عوامل و مأموران و مرتبطان اطلاعات آخوندهاست تا بدین وسیله سفیدسازی شوند و بتوانند خود را «منتقد» یا «مخالف مجاهدین» جا بزنند “.
شما به اعضای خانواده های مردمی که اسیر دست شما بوده و بعضا خام خیالانه خود را مجاهد هم میدانند ، چنین برچسب هایی زده اید و برای تکذیب آن مثال آوردن لازم نیست.
تنها از خواندن جزوه ی مسعود رجوی در مورد خانواده ها میتوان دریافت که شما اینها را حقوق بگیران اطلاعات معرفی میکنید وزمانی که با وابستگان مجاهدین چنین میکنید، معلوم است که با دیگران چه رفتاری دارید وچه اتهاماتی به آنها میزنید.

درادامه :
هم‌چنین اداره اطلاعات و امنیت هلند که اعلام کرد «سازمان امنیت هلند پی برده است که وزارت اطلاعات ایران، یک شبکه اروپایی را هدایت می‌کند. اعضای این شبکه از اعضای سابق مجاهدین هستند که توسط وزارت اطلاعات ایران جذب شده‌اند آن‌ها وظیفه دارند که افکار عمومی را در مورد مجاهدین خلق به‌طور منفی تحت تأثیر قرار دهند. و برای وزارت اطلاعات ایران درباره مجاهدین اطلاعات جمع کنند “.
اینها جدا شدگان ومنتقدین باند رجوی هستند و با نوشتن مقالات ومصاحبه های تلویزیونی درافشای آنچه که درتشکیلات رجوی بر سرشان آمده وبرسر رفقای رهانشده ی شان میآید ، افشاگری میکنند و دراین کار ، مشخصات دقیق خود را اعلام کرده و هیچگونه مخفی کاری نمیکنند تا پلیس هلند دست به کشفیات خارق العاده ای هم بزند.
کار این جدا شده ها نه جمع آوری اطلاعات بلکه پخش اطلاعات است.

ونیز:
نخست وزیر آلبانی به روشنی گفت «ما بر اساس فاکت‌ها و نمونه‌ها می‌دانیم این رژیم چگونه درآلبانی کار می‌کند، فارغ از این‌که آن‌ها چه ایدئولوژی دارند یا چه اسمی روی خودشان گذاشته‌اند. او تاکید کرد: مطمئنا ما بسیار مفتخریم که توانسته‌ایم به مجاهدین کمک کنیم “.

چگونه کارمیکند وچرا ماهیت این کارها را که جدا شده ها ازتشکیلات رجوی انجام میدهند وچیزی شبیه کار ژورنالیستی است ، توضیح نمیدهد.
دررابطه با قسمت آخر این سخنان نخست وزیر آلبانی باید گفت که البته شما این قول را داده بودید ولی بجای خدمت به اعضای مجاهدین، به مریم- دشمن اصلی آنها- کمک کردید که زنجیر اسارت آنها را محکمتر نماید.
دولت آلبانی در ابتدای تحویل اسرای رجوی قول داده بود که آنها را در کمپی نگه میدارد تا روانپزشکان و مددکاران اجتماعی ، آسیب های مغزی ناشی از کارکرد کلاس های ایدئولوژیک رجوی را ازآنها زدوده و کمک کند که قابلیت جذب در جوامع را – که ازنظر آنها آن موقع نداشتند- فراهم کرده وکمک کند بقایای عمرشان را درحد یک انسان سپری کنند.
من متاسفم که این کمک دولت آلبانی تنها شامل مریم و … شد واین اسرا درهمان موقعیت و وضعیت خود باقی ماندند ودرعوض لکه ی ننگی بردامن دولت آلبانی بود که کمک کرد تا گروهی از فرزندان فریب خورده وخسته شده ی مردم ایران همچنان دراسارت بمانند.
وحید
ادامه دارد…

نگاهی به سخنرانی مریم رجوی بمناسبت 30 خرداد – قسمت یک

 

خروج از نسخه موبایل