مدتی بود که باند رجوی روی کرونا و دیوانه بازی های ترامپ که این دو ویروس، الحق هم ملت ایران را مستاصل کردند ، حساب تمام عیاری باز کرده بود و چندان توجهی به منتقدین خود و نامه های پرسوز وگداز اعضای خانواده ها نمیکرد وبقول پیرمردترین شان رحمان کریمی ، موضعی علیه این مسائل نمیگرفت.
زمانی که با تاسف زیاد ، موضوع کرونا جهانی تر شد و ارباب بزرگتر خیلی ضعیف تر از ایران دربرابر آن عمل کرد و شعارهای ترامپ و اقدامات بین المللی اش درجهت انزوای ایران، بیش از هر کس دیگر دامنگیر خودش شد ، مجاهدین خلق را به ترس و لرز و جفتک پرانی های به سیاق های گذشته مجبور کرد.
آنها ابتدا ایرج مصداقی را که جدا شده ای نسبتا مهم ازخودشان بود ودر کنارطرح انتقادها از جمهوری اسلامی ایران، دست به افشاگری های وسیع علیه سازمان سابق خودش زد را به باد اتهام گرفته وده ها مقاله علیه وی نوشتند و اتفاقا آقای رحمان کریمی نوشت که برخلاف سیاست چندین ماهه ی سازمان که کاری با نوشته های دیگران نداشت، نوشته های ایرج مصداقی طوری است که نمیتوان درموردش حرفی نزد.
من با برخورد سازمان با ایرج مصداقی که بدرستی نمیشناسمش ، کاری نداشته وندارم.
اما مسئله با حملات به ایرج مصداقی پایان نیافت وبدنبال تهیه ی طومار 11هزار نفری خانواده ها ، آقای ابراهیم خدابنده هم بشدت مورد حملات ولعن ونفرین قرار گرفت ازاین بابت که به وظیفه ی انسانی وقانونی خود عمل کرده وبنام مدیرعامل انجمن نجات که این تشکل مردم نهاد تنها حامی خانواده ها ومتشکل ازخود آنهاست ، درتشریح مشکلات خانواده ها واسرای رجوی کوشا بود.
مجاهدین بعد از مایوس شدن ازاینکه کرونا وامریکا قادر به قدرت رسیدن آنها نیست، مقالات متعددی در حمله به خانواده ها و برخی رها شدگان فعال منتشر کردند و علاوه براین به تعریف وتمجید از خود که کار دائمی شان هست، التفات بیشتری نشان میدهند که ذیلا نمونه ای ازآنرا ویادداشت کوتاه ضمیمه اش را مشاهده میفرمایید:
” در یکسو مقاومتی سرفراز و تسلیم ناپذیر است که چهل سال بی وقفه و البته با پرداخت بهایی سنگین از خون و رنج بهترین فرزندان این میهن پرچم مقاومت و تسلیم ناپذیری را در مقابل سفاک ترین دیکتاتوری تاریخ این میهن برافراشته است “.
این مقاومت ها دربرابر منطق ومنافع ملی بود وتسلیم کامل دربرابر مسعود رجوی بوالهوس ومتوهم بود و اگر فرزندی از فرزندان ایران دراین راه شیطانی جان باختند ، قاتلی بنام رجوی دارند ومردم چیزی بدهکار بشما نیستند.
بازهم:
” رژیم پابه گور آخوندی یک مشکل بیشتر ندارد و آن هم مجاهدین و مقاومت ایران است که به ناچار سرهر بزنگاهی آدرس و نشانی او را میدهد”.
بیخودی خود را آنگونه که نیستید مطرح نکنید وفکر نکنید که درمیان هزاران سخن که مسئولین میگویند ، یکی دوتا هم مربوط بشما باشد واین امر طبیعی است وفقط شما سوء استفاده ی غیر طبیعی از آن میبرید. واقعیت این است که شما نه از نظر بعد مکانی و نه از نظر نیروهای بازنشسته و فرسوده تان تهدیدی برای حکومت ایران محسوب نمی شوید و اگر به ندرت اسمی از شما به میان می آید به نظر می رسد بیشتر منفعتی در بیان باشد تا ترس از فرقه ی ورشکسته تان .
شبیه خوشحالی زیادی وبیقواره واحمقانه ی رعیتی که بخاطر آنکه ارباب اورا درازگوش خوانده بود و تفسیر رعیت این بوده که التفاتی به او شده است.
بنظر من خوشحالی شما از مطرح شدن هر ازچند گاهی نامتان ، درحد خوشحالی آن رعیت مفلوک است!
نوید