اخیرا با تهاجم وحشیانه دستگاه تبلیغاتی فرقه رجوی علیه درخواست خانواده ها و ایرج مصداقی که مرزی برای لجن پراکنی باقی نگذاشتند اما در این افسار پاره کردنها تمام قلم بدستان و جیره خواران رجوی نیز وارد صحنه شدند تا به دستور عالیجناب ماهیت واقعی خود را نشان دهند . در این بین جالب است سازمانی که مدعی فدایی خلق است هم به روده درازی و لجن پراکنی علیه افشاگری ها وارد کار شدند در این میان می توان به زینت میر هاشمی همسر مهدی سامع که به همراه وی سازمانی دو نفره تشکیل دادند نام برد . او در مطلبی با نام فراخوان به دادخواهی یا جبهه گیری سیاسی عنوان می دارد این فراخوان زیرکانه و ماهرانه برای خاموش کردن چراغ حقیقت و پنهان کردن حقیقت و علیه هدف فراخوان است !!! وی در این فراخوان عنوان می کند که بیانیه حمایت از مصداقی و ستیز با مجاهدین خلق در پوشش دادخواهی اما چرا ؟
البته باید دید که وی سابقاٌ چه پرونده درخشانی در زندان شاه داشته که اکنون نان آن دوران را می خواهد . او در زندان شاه پرونده در انفعال و بریدگی داشته و این را در کتاب خودش هم عنوان داشته است .
سازمان مهدی سامع اساساٌ چند نفر که خود او به همراه همسرش رئیس و معاون بوده و سه نفر دیگر که از بریدگان گذشته بودند تشکیل می شود آنان وقتی پایشان به اروپا رسید به یکباره هوادار مهدی سامع شده و از نعمات دلارهای رجوی سیراب می شوند و خود مهدی سامع در مورد بریدگی شان گفته بود همه کسانی که در زندانهای ایران اعدام نشدند به گونه ای ضعف نشان داده اند لاجرم بر آنها حرجی نیست مهم این است که حالا در صفوف ما به مبارزه ادامه می دهند .
البته در مورد خانم زینت میر هاشمی می توان زیاد نوشت چون فقط به یک مورد اشاره می کنم که وقتی مفت و مجانی به نشست های شورا در عراق می آمدند اصلاٌ برایشان نشست شورا مهم نبوده بلکه بیشتر برای تفریح می رفتند و اصلاٌ نشان نمی دادند که فرد سیاسی هستند و این بسیار جای سئوال داشت که چرا وقتی دم از مبارزان گذشته فدایی ها می زنند این گونه خودشان را نشان می دهند و اصلاٌ به هیچ پرنسیبی به لحاظ سیاسی معتقد نبوده وبیشتر به درد رجوی می خوردند که از آنان استفاده کند .
اما در مورد مهدی سامع باید گفت که او در زمان شاه و در جریان لو رفتن عملیات سیاهکل نشان داد که به همراه غفور حسین پور دستگیر می شود ولی غفور اعدام شده و او جان به در می برد و هیچ وقت هم به این سئوال که چرا او اعدام نشده ؟!
البته در سازمانی که او مدعی رهبری آن است هیچ وقت بحث انتقاد از خود موضوعیتی نداشته و همانگونه که آقای بهزاد کریمی در کتاب کنگره صفحه 20 عنوان می کند در جنبش ما هرگز هیچ رهبری با شجاعت و شهامت از خود انتقاد نکرده است و یا آقای عبدالرحیم پور در کتاب کنگره صفحه 28 عنوان می دارد وقتی رفیقت به چشمت نگاه می کند و دروغ می گوید آیا می توان از آنان انتظار داشت که بدون تحریف و دروغ با مردم سخن بگویند . این دو فاکت بخوبی نشان می دهد که تمام حرفهای سران چپ خصوصاٌ مهدی سامع و زنش که مدعی چپ بودن دارند دروغی بیش نیست و دائماٌ برای گذران زندگی خود در اروپا می باشد تا از خوان نعمت فرقه رجوی سیراب شوند .
اکنون سئوالی که وجود دارد آیا سران این گروه دو نفره نمی دانند که رجوی ها چقدر دروغگو هستند ؟ آیا نمی دانند که حرفهای جدا شده ها از فرقه رجوی درست است ؟ آیا نمی دانند که فرقه رجوی در استراتژی و تاکتیک در عراق شکست خوردند ؟ آیا نمی دانند که مریم رجوی با لابی های جنگ طلب غربی ارتباط دارد و خواهان بمباران ایران و افزایش فشار تحریم روی مردم است ؟ آیا نمی دانند که حمایت از عربستان بخاطر بمباران یمن جنایت جنگی به حساب می آید ؟ آیا نمی دانند که فرقه رجوی یک گروه تروریستی و خشونت طلب است ؟ آیا نمی دانند که همکاری با صدام برای کشتن سربازان ایرانی جنایت محسوب می شود ؟ و هزاران سئوال دیگر که باید آنان پاسخگو باشند . البته همه این مسائل را می دانند ولی به خاطر بحران مالی در تامین هزینه زندگی شغل مداحی و مجیز گویی رجوی ها را انتخاب کردند تا بتوانند سازمان چند نفره خود را اداره کنند سازمانی که همه افرادش را بریده هایی تشکیل می دهند که خودشان هم به آن اشراف دارند و آنان کسانی بودند که توسط فرقه رجوی تفاله شده و دیگر قابل مصرف نبودند .
اکنون این دو فرد می خواهد با مفت خوری پز چریک بودن را بدهند تا در کنار رود سن به زندگی خفت بار خود ادامه دهند بهتر است زینت میرهاشمی اینقدر از جرثومه فساد مریم رجوی تعریف و تمجید نکند چون او هم دست کمی از وی ندارد و اگر وی این قدر مدعی مبارزه می شود چرا وقتی به عراق می آمد چند روز تاب تحمل در هتل های گرانقیمت بغداد را نداشت و سعی می کرد که زودتر از گرمای عراق خلاص شود . البته شما در جریان روستای گاپیلون که به کشتار بین خودتان انجامید به خوبی نشان دادید که از ابتدا شما اهل مبارزه نبودید و بیشتر به دنبال مفت خوری و نوکر صفتی برای رجوی ها بودید .
اکنون روزگار را بنگرید که زینت میر هاشمی لمپن و بی سواد و بریده در زندان مدعی مبارزه می شود و علیه افرادی که خواهان افشای ماهیت رجوی می شوند تیغ کشیده تا بتواند عنوان کند که وی به همراه شوهرش هنوز نفس می کشد . در این دنیای وانفسا کسی از شما یعنی سازمان دو نفره تان یادی نکرده و اصلاٌ به حساب نمی آئید و در جامعه ایران دیگر نامی از شما و مبارزان به اصطلاح گذشته تان یادی نمی کند چون اگر شما مدعی مبارزه با امپریالیسم بودید چرا به همراه رجوی اکنون در قلب بورژوازی نشسته و برای پرچم آمریکا همانند مریم رجوی دم تکان می دهید .
برای ما کاملاٌ روشن است که هر چقدر می خواهید در منجلابی که رجوی ها برای شما درست کردند فرو بروید چون بوی تعفن و خیانت شما تمام عالم را گرفته است و با همان ادعای مسخره ای به نام چلیک خوش باشید .
هادی شبانی