آقا مصطفا قره اوغلان کوشیده کمکی به اعتبار یافتن مجاهدین بکند که برعکس عمل نموده و تلویحا قبول کرده که نظر ما در دادن آن صفت شایسته ی (فرقوی منحط وخطرناک رجوی( به این سازمان کاملا درست ومنصفانه است !
باور نمیکنید؟
به نوشته ی منتشره ی خودش در رسانه های رجوی توجه کنید :
” هر آنکس که با مواضع ننگین خود به ضدیت کور و هیستریک و بیمارگونه با مجاهدین پرداخته و می پردازد، چه آگاهانه و چه نا آگاهانه!! خود را در جبهه دشمن قرار داده و میدهد! پس بطور قانونمند اگر کسی ذره ای شرف انسانی (نه مبارزاتی و یا سیاسی و…) داشته باشد، مگر می تواند از در ضدیت با مجاهدینی درآید که با پیکری خون چکان لحظهای – حتی لحظهای- از دشمن اصلی مردم ایران غافل نماندهاند و نه تنها به هیچ کار دیگری جز بالا بردن هر چه بیشتر شعله های مبارزه و جنگ با دشمن پلید نپرداختهاند، بلکه آنرا بر خود حرام نیز کرده اند. در دنیای واقعی و بطور کاملا قانونمند، در صحنه جنگ خونین بین خلق و مقاومت سازمان یافته اش از یک طرف، و دشمن ضدبشری از طرف دیگر؛ هر تحرکی و عملی و موضعگیری سیاسی، نظامی و … عواقب و اثرات و بازتابهای خودش را در این جنگ جدی و تنگاتنگ و خونین داشته و دارد و هیچ چیزی در خلأ انجام نشده و نمی شود “!
دراینجا مثل همیشه نگرش ” سیاه ” و یا ” سفید ” دیدن قضیه است وراه های میانه ای بشدت بسته شده است وآیا این طرز نگرش ازنمادهای بیماری روانی نیست که باند رجوی آنرا حمل میکند ؟
آیا این نوع اظهار نظر نشان نمیدهد که طرف مجذوب یک فرقه ی کنتر ل ذهن، مستبد و انحصار طلب است؟
آیا منطقی نیست که انسانی درجبهه ی دیگری نباشد ودرعین حال ، مخالف باند رجوی بخاطر رفتار وکردار آن باشد؟
آیا دنیا اینقدر کوچک است که انسان های موجود درآن ، در دوصف- مرید یا منتقد رجوی- وجود دارند و دیگرهیچ طرز تفکری وجود ندارد !
این ادعا را تنها کسی میتواند مطرح کند که دیوانگی حاصل از وابسته بودن به یک نحله ی فکری کم طرفدار – فرقه گرایی ازنوع منفی اش – همراه خود یدک بکشد!
ضمنا ما بارها با خاطر نشان ساختن اینکه هیچ قرابتی بین خلق و مقاومت ضد خلق مجاهدین وجود ندارد ، شما را ازکم وکیف قضیه و نظر اکثریت قاطبه ی مردم ایران آگاه کرده و حکم برما تمام شده وتنها این پرروئی بی همتای شماست که بازهم این ادعاها را لقلقه ی دهن میکنید!
بازهم :
” بعبارت دیگر در تعادل قوا و وزن کشی انقلاب و ضد خلق افزودن و یا کاستن هر چیزی از یکی و گذاشتن در کفه دیگر ترازوی تعادل قوا، تاثیرات و کارکرد و عواقب خود را دارد “.
این قیاس مع الفارق است و شما گنجایش مقایسه کردن خود با جمهوری اسلامی ایران وحتی کشور کوچکی مثلا ماداگاسکار را ندارید وبنابراین صحبت ازتعادل این چنینی عین دیوانگی است ومن مطمئنم هروزنه ای را که ازکفه ی ترازوی جمهوری اسلامی برداشته وبه کفه ی باند رجوی بگذاریم ، تعادل همچنان بسود جمهوری اسلامی باقی خواهد ماند .
چرا که درمقایسه با قدرت پوشالی شما ، جمهوری اسلامی میل بسوی بی نهایت شدن دارد و شما هرگز به این نقطه نخواهید رسید.
شما تنها از زورگویی های سلطه گران است که بهره جسته و برای مدتی به زندگی سراسر نکبت وخیانت بار خود ادامه میدهید که اینهم خواهد گذشت!
دوباره :
” بطور دیالکتیکی و اجتناب ناپذیر، مرز انقلاب نیز برای سرنگونی دشمن و حفظ و حراست از منافع و مصالح عالیه انقلاب، دفاع و حمایت و پشتیبانی از “مجاهدین و رهبری” می باشد… در صحنه سیاسی ایران و در دوسر طیف، بین رژیم و مجاهدین هیچ بینابینی وجود ندارد “.
زمانی که سازمان مجاهدین در سراشیبی تند سقوط به دامن امپریالیزم قرار گرفت ، طرح انقلابی بودن ازطرف این جریان به لجن آلوده شده ، جایی ندارد وشما صلاحیت ندارید که با نشخوار تئوری های انقلاب ، اعلام حضور نمایید.
اگر یک طرف قضیه فقط شما وطرف دیگر قضیه فقط جمهوری اسلامی ایران باشد ، ازاین لحاظ که آسیب های شما براو درحد وز وز مگس میماند و برای حکومت درد سری در حد راندن مگس تولید میکند، این حکومت خوش شانس ترین حکومت دنیاست!
همینطور :
” در آخر با تجدید عهد با ” برادرمسعود و خواهر مریم “و همه مجاهدین خلق اعلام می کنم و می کنیم که در صلح و دوستی هستیم با هر آن کس که با آنها در صلح و آشتی هستند و در جنگیم با هر آن کسی که با آنها ( مجاهدین) در جنگند… تا روز قیامت و تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون “.
این بدنامی بدرقه ی راهتان باشد مصطفی جان!
شما بیشتر از هرچیز در درون و با خودتان در جنگ وجدال هستید وتنها کسانی که با شما مبارزه میکنند ( دراصل با مریم ومسعود) ، خانواده های اسرایی است که رجوی به لطایف الحیل فرزندان پیر شده ی آنها را در قلعه ی مانز خود نگه داشته است !
من طرفدار این خانواده های زجر کشیده ومتحمل فراق پایان ناپذیر هستم وآیا شما دارید با این خانواده ها ومن که حق را دراین نزاع نابرابر به خانواده ها میدهم، میجنگید؟!
عجب جنگ بی افتخار وکثیفی میکنید!
صابر