واقعاً چرا یک دیدار ساده والدین با فرزند باعث نابودی سازمانتان می شود؟

رجوی و آن روی سکه

همانطور که مستحضرید کوید نوزده متاسفانه در سرتاسر جهان تاکنون صدها هزار قربانی گرفته و در آلبانی نیز افزایش روز افزون این بیماری جانهای بسیاری را گرفته ، این در حالیست که هیچگونه آمار و اخباری ،از درون “اشرف سه” که مقر اصلی این فرقه می باشد،شنیده نمی شود ،حال آنکه در این محل بیش از دوهزار نفر در محیطی کمتراز دو کیلومتر مربع زندگی می کنند و این بی خبری باعث نگرانی خانواده های اعضای اسیر در مقر اشرف سه شده است ، خانوارهایی که بدلیل خودکامه گیهای سران این فرقه ،سالیان از دیدار با عزیزانشان محرومند و اکنون به طور مضاعف نگران وضعیت عزیزانشان هستند.
حال اگر بخواهیم بطور منطقی دلیلی برای عدم انتشار اخبار این ویروس از درون فرقه مجاهدین و یا حتی موضوعات دیگری مانند منع تردد و یا حتی بسته بودن آن بیابیم، بایستی کمی به عمق برویم،ابتدا با این سوال شروع کنیم.

آیا تو چنان که مینمایی هستی؟ اصلا شما راست می‌گویید شما انقلابی،شما در نوک نوک پیکان تکامل، شما همه چیزتون درست ،شما تشکیلات تان مانند مدینه فاضله یا به قول خودتان همانگونه که می گویید مناسباتتان مانند”جامعه بی طبقه توحیدی”،همه گوهر و الی آخر….
اما آنرا که حساب پاک است…… چه منتش به خاک است، واقعا اگر انقلابی و مبارز همانگونه که می نمایید با تاریخی آنگونه شفاف و مملو از پیروزی در فراز و نشیبها هستید “واقعا هستید ؟

پس چرا نفرات را در یک محیط بسته زندانی کرده اید ؟ پس چرا هیچ گزارشگری نمیتواند سر زده بیاید و گزارش تهیه کند ؟ پس چرا در درون همین محیط بسته نیروی امنیتی وجود دارد و این ها از چه کسی و یا بهتر بگوییم با چه تهدیدی مقابله میکنند؟پس چرا در درون مناسبات همواره از سنگین بودن مخارج گفته می شود ولی برای اهالی با صرف هزینه بدنبال نفوذ هستید ؟ پس چرا به نفرات آلبانیای که برایتان کار میکنند ،گفته اید که نباید در خارج از کمپ ،در مورد “اشرف سه” صحبت کنید؟و…. چرا ؟از چه چیزی میترسید؟ مادر و یا پدری سالخورده که تنها آرزویش دیدن فرزندش می باشد و می ترسد به آرزویش نرسد و دار فانی را وداع گوید و فقط می خواهد لحظه ای جگر گوشه اش را بعد از سالیان درآغوش بگیرد، چه گناهی کرده؟

سازمان مجاهدین خلق یا همان فرقه تبهکارمنافقین ادعا می‌کند که دولت ایران برای رسیدن به هدف نابودی مجاهدین از خانواده به عنوان پوشش استفاده می کند در واقع سازمان بدین وسیله می گوید که دیدار افراد با خانواده‌هایشان برابر با نابودی سازمان است اما واقعاً چرا دیدار یک مادر و یا یک پدر باعث نابودی سازمان می شود .آیا واقعاً سازمانی که ادعا می کند در نوک قله تکامل یعنی بهترین نوع بشر است نمی تواند از پس خانواده برآید که اینگونه خانواده را برابر با نابودی خود و سلاحی در دست آخوندها می داند؟ اما حالا چرا پدر و یا یک مادر پیر می تواند این سازمان را نابود کند؟چرا خانواده دشمن است؟ مشکل کجاست؟ شاید نمی دانید که در واقع این فریب بزرگ ، چه در داخل مناسبات ، در میان اعضا و چه در خارج از مناسبات و در بین هواداران یک تناقض بزرگ ایجاد نموده ، موضوع این است که اگر خانواده دشمن است پس چرا آن روی سکه بشکلی دیگر است؟ چرا بعضی از نفرات یعنی همان کسانی که در درون مناسبات هم جایگاه مناسبی دارند و هم محدودیت های کمتر ، نه تنها خانواده شان باعث نابودی نمی شود بلکه خیلی علنی با آنها رابطه دارند، شاید برای اینکه آنها انقلابی تر هستند ، اما در واقع ژن خوب و یا همان آقا زاده های درون مناسبات می باشند.
از اینگونه سوالات و تناقضات کم نیست اما فراتر از همه اینها این است که به اسم آزادی نفرات را به اسارت گرفته اند ، و واقعیت اینست که دیدار خانوادگی این دیواراسارت را در یک لحظه فرو خواهد ریخت و این آن چیزیست که ترس بر پیکره این فرقه افکنده و فنای خود را در این می بیند و مجبور است مسبب نابودی خود را دشمن بداند.
حسن شهباز

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا