پیام خانواده های چشم انتظار حاضر در جلسه سمینار مرکزی در دفتر انجمن نجات گیلان به تاریخ پنجشنبه مورخه ۲۶ تیر ۱۳۹۹ به جناب آقای پوراحمد مدیر مسول انجمن نجات گیلان
-خانم معصومه فرحناک خواهر دردمند زهرا فرحناک از اسیران رجوی در زندان مانز آلبانی
سلام و سپاس برادر ارجمند جناب آقای پوراحمد
از اینکه به دعوت شما در سمینار مدیران انجمن و خانواده های چشم انتظار حضور یافتم و صحبتها و خواسته هایم را به گوش وجدانهای بیدار بشری رساندم ، بی نهایت از شما مدیر مهربان و دلسوز و تلاشگر تشکر و قدردانی میکنم.
آرزومندم هرچه زودتر حاصل بلافصل زحمات مشترک مان را از خدای منان دریافت کنیم و با ایجاد تسهیلات مکفی راهی کشور آلبانی شده تا با ملاقات نزدیک با عزیزان ، موجبات رهایی و بازگشت آنان به وطن و کانون گرم و پر مهر خانواده را فراهم آوریم.
من به فرارسیدن آنروز در آینده ای نه چندان دور ایمان دارم.
خدا یار و نگهدار شما در کنار همسر مهربان تان باشد.
-خانم مرضیه حسینی از خواهران دردمند زهرا حسینی عضو اسیر رجوی در آلبانی
از زحمات شما واقعا تشکر میکنم آقای پوراحمد که توانستم در جلسه گردهمایی خانواده های چشم انتظار شرکت کنم.
پدر و مادر پیرم فقط چشم انتظار شنیدن صدای دختر دلبندش زهرا هستند تا بتوانند قبل از مرگ در آغوشش بگیرند.
خواهرم زهرا یک فرزند پسر دارد که دارای ۲ طفل است و در آلمان زندگی میکند. دوست دارد برود فرزند و نوه هایش را ببیند اما رجوی بیرحم چنین اجازه ای را به ایشان نمیدهد.
خیلی دردمند و دلسوخته هستم آقای پوراحمد
از شما خواهش دارم کماکان صدای رسای ما خانواده های قربانیان رجوی باشید تا به گوش جهانیان خاصه ادی راما نخست وزیر آلبانی برسد.
به همسر گرامی تان هم سلام گرم و صمیمی دارم و از ایشان قدردانی میکنم بخاطر زحمات بی منتی که در کنار شما برای ما خانواده ها متحمل میشوند.
خدایا خواهرم زهرا را به ما برسان.
-خانم آمنه یوسفی از خواهران چشم انتظار و مقاوم محمد تقی یوسفی از اعضای گرفتار در فرقه تروریستی رجوی
سلام و خدا قوت آقای پوراحمد
از خدا میخواهم که همیشه سالم و تندرست باشید و به شما عمر با عزت بدهد که تا رهایی عزیزان مان از چنگال رجوی در کنارمان باشید.
برادرم هیچوقت رجوی را انتخاب نکرد تا بخواهد نسبت به خانواده اش او را ترجیح بدهد.
برادرم ۱۸ ساله بود که برای دفاع از آب و خاکش راهی خدمت سربازی شد و در جنگ تحمیلی ۸ ساله علیه صدام متجاوز مشارکت داشت تا اینکه به اسارت دشمن درآمد.
موقع تبادل اسرای جنگی در سال ۱۳۷۰ در انتظار بازگشت برادر عزیزتر از جانم به کشور و خانه خود بودیم که مادرم وقتی دید دلبندش برنگشت و گرفتار رجوی شد از غصه دق کرد ودر ۴۹ سالگی درگذشت.
الان تمام اعضای خانواده مخصوصا پدر پیرم دردمندانه در انتظار در آغوش کشیدن محمدتقی هستیم.
به امید رهایی و بازگشت نازنین برادرم به وطن و آغوش گرم خانواده.
در پایان به خانم تان سلام گرم برسانید واز جانب من از ایشان بخاطر تلاش شان تشکر و قدردانی بفرمائید.
-آقای هوشنگ زاداسماعیلی پدر دردمند داود از اسیران رجوی
مقدمتا از شما و آقای خدابنده بخاطر راه اندازی سمینار خانواده های چشم انتظار تشکر میکنم که موجب شدید صدای ما به گوش دولتمردان آلبانی برسد.
من به اتفاق همسرم به دفعات برای ملاقات با فرزندم با مشقات زیاد به عراق ناامن سفر کردیم که متاسفانه با کارشکنی رجویها موفق به دیدار نشدیم و خانمم چشم انتظار بدرود حیات گفت.
الان هم با شرکت در سمینار خواسته ام از دولت آلبانی را اعلام کردم تا بتوانم در واپسین سالهای عمرم در سن ۸۰ سالگی فرزندم را در آغوش بگیرم.
با امید به تحقق آن روز دیدنی و تماشایی.
-آقای مرتضی پورحسن از برادران اسماعیل پورحسن و عضو فعال و مرتبط با انجمن نجات گیلان
خدمت شما آقای پوراحمد عزیز سلام و خداقوت دارم که همیشه در کنارمان بودید و خواهید بود تا زمانیکه بتوانیم عزیزان اسیرمان را از اسارت رجوی نجات بدهیم.
سمینار خانواده ها خیلی خوب برگزار شد و اطمینان دارم حاصل کار و تلاش مان را خواهیم گرفت و برای دیدار و ملاقات با اسیران راهی آلبانی خواهیم شد و بدان امیدوار هستم البته اگر خدا بخواهد.
مجددا قدردان زحمات بی منت تان هستم و از خدا میخواهم عوضش را به شما بدهد که در صدرش سلامتی و تندرستی شما در کنار خانواده محترم تان باشد.
-آقای جعفر حسن زاده از برادران چشم انتظار رضا حسن زاده عضو اسیر رجوی در زندان مانز آلبانی
سلام و خسته نباشید دارم خدمت شما آقای پوراحمد و ممنونم از زحمات شما.
هرچند فرصت نشد من هم در ارتباط زنده سمینار خانواده ها صحبت کنم ولیکن ما خانواده ها از قربانیان رجوی درد مشترک داریم و لذا درد دل سایر خانواده ها حرف من و خانواده ام نیز بود که بیان شد.
همچنانکه مستحضر هستید مادرم در پس ۴۰ سال دوری و بیخبری از دلبندش، چشم انتظار دار فانی را وداع کرد و انشاالله ما بتوانیم برادر اسیرمان را در خانه خود داشته باشیم تا روح مادرمان نیز شاد شود.
در آرزوی در آغوش کشیدن رضای اسیرم نفس میکشم و زنده ام و شاکر خدا هم هستم.
-آقای جلال اکبری کهنه سری از برادران فرهنگی ولیرضا از اعضای گرفتار رجوی
جناب پوراحمد عزیز پیشاپیش از کوششهای بی دریغ شما و جناب آقای خدابنده محترم قدردانی میکنم.
در سمینار زنده خانواده ها صحبتهایم را هرچند کوتاه و فشرده عرض کردم و نیاز به تکرار آن نمی بینم صرفا خواستم با تشکر از شما و سایر دست اندرکاران سمینار انجام وظیفه کرده باشم.
بی صبرانه در انتظار بازتاب مثبت سمینار و آثار پربرکت آن لحظه شماری میکنم.
بدرود تا دیدار با برادر عزیزم ولیرضا در کشور آلبانی.
-آقای فریدون مرادخانی از برادران پرتلاش داود از اسیران رجوی در زندان مانز آلبانی
ممنون از زحماتتون جناب پوراحمد خصوصا از بذل عنایت همسر محترم که زحمت ثبت وقایع این جلسه رو بعهده گرفتند.
امیدوارم سایر خانواده ها نیز این رنج بی منت جنابعالی وهمسر گرامی تون را قدردان باشند وبه شخصه بتوانم جبران کنم.
البته میدانم جنابعالی با ارزشها و باورهای عمیق تان بی منت در پیکار با رجویها فعال هستید واز خود و زندگی تان خردمندانه مایه می گذارید.
بنده هم به دلیل ضیق وقت سعادت نداشتم در سمینار زنده صحبتی داشته باشم ولی دردمان مشترک است و مهم اینست که پیام مان به گوش جهانیان برسد که بنظرم خیلی خوب هم رسید و انشاالله که بزودی آثار پربرکت آنرا ببینیم و به دیدار عزیزانمان نائل بیاییم.
خدا روح مادرم را شاد کند که چشم انتظار و بی آنکه دلبندش داود ( فرامرز) را در آغوش بکشد ، از میان ما رفت و بدرود حیات گفت.
بدرود آقای پوراحمد
خداحافظ شما باشد
ملاحظه :
لازم به ذکر است که یادآور شوم که جناب پوراحمد مدیر مسول انجمن نجات گیلان پیشتر با ارسال پیامهای جداگانه صمیمانه از حضور پرشور خانواده های فوق الذکر در سمینار زنده دفاتر انجمن نجات استاتها تشکر و قدردانی نمودند مبنی بر اینکه ۴ ساعت تمام با صبر و حوصله و انگیزه ستودنی پای سمینار نشستند و صبوری کردند.
تهیه عکس و گزارش : دقتکار