باورم نیست مادررفتی وخاموش شدی
ترک ما کردی و با خاک هم اغوش شدی
خانه را نوری اگر بود ز رخسار تو بود
ای چراغ دل ما از چه تو خاموش شدی؟!
روز پنجشنبه مادری دیگر بعد از سالیان چشم انتظاری دیدار با فرزند و در بستر بیماری و در حسرت و فراغ پسر دلبندش و در آرزوی ملاقات در دیار آخرت چشم از جهان فروبست و آسمانی شد.
زنده یاد خانم عشرت کسایی بیش از 35سال در انتظار دیدن پسرش نصار منصوری از اسیران دربند فرقه رجوی لحظه شماری کرد و چشم به درب دوخت شاید امروز، فردا، ماهها و سال دیگر بیاید. مادر انبوهی سوال بی پاسخ درذهن داشت که چرا و به کدامین گناه باید از دیدن جگرگوشه اش محروم باشد؟
فرزند دلبندی که تحت سخت ترین شرایط و کمبودها از شیره جانش او را تغذیه و بزرگ کرده بود باهمان احساس غیرقابل وصف مادری و سادگی می پرسید که آیا مسعود و مریم رجوی خودشان فرزند ندارند؟ من از سیاست چیزی نمی دانم، سواد چندانی هم ندارم ولی مادرم با یکدنیا عشق وعاطفه به فرزند، فکر میکنم هرکس انسان باشد عواطف انسانی اش اجازه نمی دهد مادری را از دیدن فرزندش محروم کند.
این مریم ومسعود رجوی چه موجوداتی هستند؟ به چه چیزی اعتقاد دارند؟ اینها ادعای مسلمانی می کنند مگر پیامبر بزرگ ما مرتب توصیه نمی کرد که به پدر ومادر خود نیکی کنید؟ مگر نمی فرمود بهشت زیر پای مادران است وشکستن قلب مادر گناه نابخشودنی است؟ گناه من مادر چیست که حتی باید از یک نامه وتماس تلفنی با فرزندم که با شیره جانم بزرگش کردم محروم باشم؟! من به خدا واگذارشان می کنم و ایمان دارم حق من را از رجوی خواهد گرفت. این درد دل ها وسوز جگر مادر کسرایی بعداز هربار دیدار با اعضای انجمن نجات خوزستان بود. وی درتمامی این سالها لحظه ای از تلاش برای دیدار بافرزندش دست نکشید و بهمراه دخترش از خانوادهای فعال مرتبط با انجمن نجات خوزستان بود. وی با مهربانی غیر قابل وصفی می گفت درب خانه من همیشه به روی اعضای انجمن باز است ودعای خیرم پشت سرشما خواهد بود چون یک کار خداپسندانه وانسانی انجام می دهید. خدا خوشحالتان کند که بدنبال خوشحالی خانواده ها هستید.
قلب مهربان وچشمان همیشه درانتظار او پنجشنه شب از تپش ایستاد و برای همیشه بسته شد بی شک با عروج آسمانی اش دربهشت درنزد خدا زبان به گلایه خواهد گشود واز ظلم وستم رجوی شکوه ها خواهد داشت .
همچنین درهفته گذشته پدری مهربان و دلسوز و چشم انتظار دیگری راهم از دست دادیم. آقای کوهیار دهدشت نیا پدر بیژن دهدشت نیا از اعضای تحت اسارت فرقه مجاهدین هفته گذشته بعداز سالیان چشم انتظاری دیدار فرزندش چشم از جهان فروبست و جاودانه شد این پدر عزیز هم داستانی مشابه دیگر خانواده ها داشت. غم دوری از فرزند وفراق دیدار او که هیچگاه محقق نشد!
براستی گناه این پدران ومادران وهزاران پدر ومادر دیگر چیست؟ واقعا رجوی در دادگاه وجدان چه پاسخی برای آن دارد البته اگر وجدانی دراو یافت شود. بی شک روزی رجوی قصاص تمامی این دل شکستن ها وجگرسوختن ها را پس خواهد داد و از آه و فغان پدر ومادری که در حسرت دیدار فرزندش چشم از جهان فروبست هیچ گریزی ندارد.
یاد و راه همه پدر ومادران ازدنیا رفته گرامی و روحشان شاد
اکرامی