برادر نازنینم محمدتقی جان
سلام عزیزم قربونت برم خوبی؟ سلامتی؟ تو وانفسای کرونای لعنتی خیلی خیلی نگرانتیم . خصوصا اینکه اجازه نمیدن خبری از درون مقرتان به بیرون درز کند .
قبل تر هم برایت نامه نوشتم اما بی جواب گذاشتی و نگرانیم بسا بیشتر و بیشتر شد و تو این وسط بابا مدام توصیه میکند بازم برای دلبندم نامه بنویس شاید که خدا به دلش بندازه یه تماس بعد از 35 سال اسارت و دوری و بیخبری با من بگیره .
محمد تقی جان شنبه گذشته عید سعید غدیرخم همه مون خونه بابا تو روستای زیبای گیلاکجان رودسر بودیم . عموها وزن عموها وعمه ها و شوهرعمه ها هم بودند.
باورکن عزیزم همش صحبت تو و خاطرات تو بود. خصوصا عمه زهرا که بچه نداشت و تو رو بزرگ کرد و میدونم خاطراتش یادته .
تو مهمانی مون فرصتی دست داد تا عموها و عمه ها بتونن برات با عکس خودشون پیام بفرستن و ازت بخوان که زودی برگردی پیشمون محمد جان.
اینم متن پیام کوتاه وعکساشون
سلام تقی جان خوبی عزیزم . من عمو قاسم هستم به همراه زن عمو زیبا.
تقی جان ما همه منتظر هستیم تو رو درآغوش بگیریم. بچه های من همه بزرگ شدن ازدواج کردن.
تواین همه سال اونجا فقط ازاونا دروغ شنیدی بس نیست؟!
دربین خانواده واقعا جات خیلی خالیه همه ما خیلی دوست داریم تو رو هرچه زودترببینیم. قربونت زودی بیا که منتظرتیم .
سلام تقی جان سلامتی عزیزم . من عمو محمد هستم با زن عمو زهره.
تقی جان خوبی؟ توکه اینقدر بی معرفت نبودی مهربون .
این همه سال ما منتظرهستیم تو رو کی درآغوش بگیریم عزیزم .
سلام تقی جان عمه دورت بگردم حتما نشناختی منو.
عمه کیمیا هستم با شوهرعمه. عمه فدای تو بشم . ما چقد دیگه باید چشم براه تو باشیم . دیگه پیرشدیم آرزو داریم تو رو بعد سالیان دوری دوباره ببینیم.
تقی جان این همه سال دوری بسه.. خواهش میکنم هرچه زودتر برگرد پیش ما..
تقی خوبی عزیزم .چقد خاطره باهات دارم ومن بودم که بزرگت کردم .
ازعکسم شناختی قربونت . عمه زهرا هستم دیدی چقد پیرشدم فقط تنها آرزوی من برگشتن تو هست که تورو ببینم و بغلت کنم مثل زمانی که کنارم بودی عزیزم .
خب محمد جان پیامهای عموها وعمه ها را خوندی وعکساشونو دیدی .
میدونم دلت هم تنگ شده و حتما میخوای برگردی زادگاهت در کنار خانواده .
به امید آنروز- خواهرت آمنه