آقای حسن حیدریان ابهری ساکن شهر کرج پدر اسیر جنگی داوود حیدریان ابهری می باشد که پسرش سال 1359 یعنی روزهای اوایل جنگ ایران و عراق توسط ارتش عراق اسیر، سپس در معاملات و مبادلات بین ارتش دیکتاتورمعدوم شدۀ عراق و سازمان تروریستی فرقه نمای رجوی به اردوگاه های فرقۀ رجوی انتقال و همچنان پس از گذشت سالها دراسارت تشکیلات مخوف رجوی به سر میبرد. این پدر چشم انتظار 40 سال است که در حسرت دیدار و شنیدن صدای فرزندش روزشماری میکند و در سخنان و نامه های متعدد خود همواره پسرش را دلبندم خطاب میکند . این پدر چشم انتظار با همراهی دخترش عکسی جدید و دلنوشته ای تهیه و تنظیم و به امید رویت این عکس و نامه توسط پسرش، تصاویرآنها را به دفتر انجمن نجات البرز ارسال نمود.
***
با سلام پسرم عزیزم دلبندم داود جان اینجانب پدر پیر و زمین گیر تو در هجران تو چشمهایم را از دست داده ام. برای دیدن روی ماهت و در بغل گرفتن آن جان عزیزت هر روز روزشماری میکنم و از خدا همیشه تقاضا دارم این خواسته به اجابت برسد. داود جان یادت هست به دیدن شما در بندرعباس آمدیم و در کشتی مهمان شما بودیم، یادش بخیر خیلی به ما و خانواده خوش گذشت انشاا… برگردی دوباره دورهم جمع شویم و قدر یکدیگر را بدانیم.
پدرت حسن حیدریان
دفتر انجمن نجات استان البرز در ارتباط تلفنی پس از ابراز همدردی و قدردانی از ارتباط های مستمر این پدر و دیگر اعضا خانواده، اظهار نمود سعی مینماید تا عکس و تصویر نامه این پدر را در رسانه ها انتشار و انعکاس داده تا شاید وجدان های خاموش مقامات کشور آلبانی بیدار شوند و با فشار به تشکیلات فرقۀ رجوی راهی برای ارتباط این پدر و پسر فراهم سازند . باشد که دلها شاد گردد
بیژن