تسلیت به خانواده اکبری نسب

آقای مرتضی اکبری نسب به شما تسلیت میگوییم، از این که جگر گوشه ای از شما در غربت و دوری از وطن جان خود را در راه " هیچ " باخته است.

قصد طعنه و کنایه ندارم، که هیچ را در گیومه نوشتم، بلکه هشداری به همه ی آن ها که سال ها در تشکیلات سازمان شاهد جان باختن فرزندان این آب و خاک در راه " هیچ و پوچ " بوده اند.

حاصل ایدئولوژیکی انقلاب مسعود و مریم جز به بن بست همه جانبه سازمان نخواهد بود. ایجاد فضای رعب و وحشت سرکوب و خفقان و عملیات جاری در مناسبات، نتیجه ای جز این نخواهد داشت.

آقای اکبری نسب، چرا یاسر دست به چنین عملی زد؟

آیا واقعاً همانطوری که مسئولین سازمان در موضع گیری هایش مطرح کردند، عمل او یک کار خود به خودی بود؟ آیا تصمیم او آنی بود؟ و یا طی یک پروسه زمانی مستمر به این نقطه رسیده است؟

چرا رسیدن به این نقطه را به شما به عنوان پدر مطرح نکرد؟ و یا حتی با برادرش موسی که بنا به اظهاراتش تا آخرین ساعات قبل از خودکشی با او به سر می برد، در میان نگذاشت؟

آقای اکبری نسب، در چنین فضای تشکیلاتی حاکم بر سازمان ادعای مسئولین از جمله محدثین و برایی اینکه یاسر در اعتراض به ادامه محدودیت های امریکایی ها خودسوزی کرده، یاوه هایی بیش نیست!

آن ها سعی دارند با فرافکنی تشکیلاتی تقصیر را به گردن عوامل بیرونی از جمله امریکایی ها و یا افراد جدا شده و یا حتی رادیو فردا و… بیاندازند.

آن ها اگر امروز با سفسطه و سرهم کردن اطلاعیه و گرفتن گزارش رادیویی از شما و برادر یاسر سعی در وارونه جلوه دادن حقیقت خودکشی یاسر در خارج را دارند، ولی واقعیت موجود در مناسبات اشرف را چه خواهند کرد؟ به شاهدین خودسوزی یاسر چه خواهند گفت؟

امیدوارم که یک بار بدون تعصب تشکیلاتی و با شکستن حصارهای ذهنی به چراهای فوق بپردازید.

مجدداً همدردی بنده را به عنوان یک هم وطن و یک هم رزم رها شده از تشکیلات جهنمی بپذیرید.

صمد نظری

5/7/85

خروج از نسخه موبایل