در نوشته ی ” اشرف، اسطوره فناناپذیر” که وبسایت های باند رجوی منتشر کرده و با عنوان انتخابی من برای این یادداشت کوتاه همخوانی دارد، چنین آمده است :
” اکنون با گذشت اين ساليان، پس از درخشش خیره‌کننده کهکشان «هزار اشرف»، پس از به صحنه آمدن و ظهور و بلوغ بیش از 300 انجمن و تشکل هواداران مجاهدین در اروپا و آمریکا، پس از تبدیل زندانهای سیاسی به کانونهای شورشی فعال که رژیم با سرکوب جنایتکارانه بند 350 اوین، با اعدامهای جمعی بلاوقفه رژیم تلاش کرد با آن مقابله کند “.
شما برای بدست آوردن ” هزار اشرف “، یک اشرف خودتان را به صفر تقلیل دادید و براساس منطق ریاضی، صفر با یک و یا هزار برابر نیست!
هیچ منبع موثق چنین خیمه شب بازی ها را ” کهکشان ” وحتی یک پروژکتور واقعی ندانسته و اطلاق این صفات سلمبه و قلنبه که از طرف شما رجویان انجام میگیرد، هیچ چیزی را بجز لاف زنی ها ویاوه گویی ها بنمایش نمیگذارد.
و نیز من که ساکن ایرانم ، نشنیده ام که رژیم کار و بارش را که واقعا بر اثر زورگویی ها و ترورهای اقتصادی سلطه گر معلوم که ارباب کبیر شما باشد ، رها ساخته و به اعدام مجاهدین بپردازد.
مجاهدینی که اینک باید با چراغ دنبال آنها رفت و فردی را با این هویت یافت که ماهم مثل مولانا گشتیم و پیدا نکردیم!
بازهم :
” پس از زنجیره‌یی از کنفرانس‌های مقاومت ایران در کشورهای مختلف اروپا و آمریکا که هر کدام در نوع خود حادثه‌یی و تحولی شگرف محسوب می‌شود، همه و همه جهش و درخشش بی‌مانند مجاهدین و مقاومت ایران را، هم به‌لحاظ اجتماعی و هم به‌لحاظ سیاسی به‌نمایش می‌گذارد و ارتقای موقعیت آلترناتیو دموکراتیک شورای ملی مقاومت و انسجام و استحکام آن را، بیش از هر زمان دیگر، بارز و برجسته می‌سازد”.
این زنجیره کنفرانس های بی فروغ ، نظر مثبت افکار عمومی اروپا را بسوی شما جلب نکرد ودولت ها که میدانید با تحلیل های ضرر و زیان خودشان به مسائل برخورد میکنند و ما موضعگیری دندان گیری ازطرف ملت ها ودولتهای اروپا که بنفع باند رجوی باشد، مشاهده نکردیم ودراینجا وانجا هم کسی نگفت که موقعیت مجاهدین بالا رفته. حالا آلترناتیو بودنش پیشکش!
شما استحکام وانسجام تشکیلات خود را درفسیل ماندن آن میدانید ومن با تکیه به دستآوردهای بزرگ جامعه شناسی معتقدم که فسیل ها قدرت بالندگی نداشته وهیچ ارتباط ارگانیکی با جامعه ی پوینده ندارد وبنابراین چیزی بی خاصیت تر ازکشک است!
همینطور :
“جهانیان نیز دیدند که قلب تپنده پایداری در برابر استبداد دینی و پادزهر بنیادگرایی در کجا می‌تپد و برجسته‌ترین اندیشمندان سیاسی اذعان کردند که جهان امروز، نیازمند مجاهدین و الگوی اشرف است و اگر اشرفی در کار نبود، ما باید کمک می‌کردیم که نه یک اشرف، بلکه ده اشرف ساخته شود؛ بینه‌یی بر صحت و حقانیت شعار هزار اشرف!”.
جهانیان مشکلات عدیده ای دارند و توجهی باین کارناوال بازی بی خاصیت نداشته وچنین چیزی را که شما ادعا میکنید در عالم واقعی وجود نداشته وندارد.
برجسته ترین اندیشمندان سیاسی حامی شما که همان روسپیان سیاسی باشند، پول گرفته بودند و کاری جزتعریف وتمجید از شما و درخواست ازآمریکا که برمیزان تروریزم اقتصادی اش برعلیه مردم ایران را که خواست عاجل شماست ، بیافزایند، نداشتند .آنها دروغ بزرگی بر زبان آوردند وچه آرزوهای دست نیافتنی را مطرح کردند.
همچنین :
” از سوی دیگر، رژیم، نه در داخل خود و نه در عراق و سوریه، به هیچ‌یک از آنچه که می‌خواست، دست نیافت”.
همه ی کارهای جمهوری اسلامی ایران دراین مورد جنبه ی قانونی داشت و حداقل نگذاشت که داعش در جوار مرزهای خود و در داخل خاک متحد استراتژیک اش، حکومت خود را مستقر نماید!
سپس :
” در عراق، با اوجگیری قیام مردم و عشایر، دیکتاتور دست‌نشانده ولی‌فقیه ساقط گردید و همه سرمایه‌گذاری رژیم بر باد رفت و با فرو ریختن خاکریز عراق، رژیم آخوندی یک ضربه استراتژیک و غیرقابل جبران دریافت کرده، ضربه‌یی که به‌زودی و خواه ناخواه دیکتاتور خون‌آشام دمشق را نیز به همان سرنوشت مالکی دچار خواهد کرد؛ ضربه‌یی که جبهه منطقه‌یی رژیم را متلاشی کرده و آثار آن تا لبنان و فلسطین و سراسر منطقه را در خواهد نوردید “.
مسئله ونبرد ” که بر که ” در عراق حل نشده ومردم با گرایشات مختلف ، حرفهای خود را مطرح میکنند وچه بسا که جنبه ی غالب این تظاهرات برعلیه حضور آمریکا باشد که البته ماها که به رسانه های مستقل دسترسی هایی داریم، میدانیم که سمتگیری عمده ی این تظاهرات درنهایت برعلیه حضور اشغالگرانه وغیر قانونی آمریکا در عراق است وگرنه هر عاقلی میداند که ایران با حکومت براستی منتخب مردم که منافع مردم عراق را پاس داشته وبه برقراری ثبات وامنیت منطقه کمک کند، بطور منطقی کنار خواهد آمد.
شما ازبین بردن حکومت قانونی سوریه را که اینک به یمن فداکاری های ایران درمبارزه با تروریزم و شجاعت وکارآیی ارتش این کشور ومتحدانش ازموضع قدرت طرفدار انتخابات درکشور است ، درخواب دیده ویا این آرزوی نحس را به گور خواهید برد.
درمورد مردم فلسطین، البته که دردرجه ی اول خودشان خواهند دانست که چه بکنند و ما حضور چندانی در آنجا نداریم.
معلوم است که مصالحه های خائنانه درمورد فلسطین ، قند توی دلتان آب میکند و جزو جبهه ی ضد فلسطین وضد انقلابی جهان محسوب میشوید وآیا با این کثافت معده است که ادعای آلترناتیوی هم میکنید؟!
وحید
