بالاخره بعد از 37 سال ما توانستیم خبری از برادرمان حشمت الله کاربخش کسب کنیم.

مجاهدین بخاطر منافع خودشان برادرم را به معرکه تلویزیون خود آوردند

بالاخره بعد از 37 سال بقول معروف عدو سبب خیر شد و ما توانستیم خبری از برادرمان حشمت الله کاربخش کسب کرده و تصویری از وی ببینیم.
برادر من در دوران جنگ تحمیلی داوطلبانه برای دفاع از کشورش به جبهه جنگ رفت ولی درسال 62 اسیر نیروهای عراق شد. او بسیار عاطفی و خانواده دوست بود و مرتب در نامه هایی که از اردوگاه برای ما می فرستاد می گفت دلتنگ شما شدم. ای کاش زودتر جنگ تمام شود تا بتوانم دوباره شما را ببینم .

بالاخره جنگ تمام شد و امیدوار به بازگشت برادرمان شدیم. او در بین اسرای بازگشتی به وطن نبود و دیگر نامه ای هم از او  به ما نرسید تا سالها در ناراحتی و نگرانی از سرنوشت او بودیم . تا اینکه بعد از چند سال، بعد از پیگیریهای مستمر با خبر شدیم که وی نزد مجاهدین خلق و در کمپ اشرف است که ما ازاین بابت تعجب کردیم چون برادرم اصلا سیاسی نبود وسالها هم برای بازگشت به وطن لحظه شماری می کرد. پس چی شد که او نزد مجاهدین رفت ؟!

از دیگر اسرا سئوال کردیم که هرکدام صحبت هایی می کردند. بعدا افرادی که از مجاهدین خلق جدا شده بودند را پیدا کرده و از آنها درمورد وضعیت برادرمان واینکه چرا دیگر او برایمان نامه نمی فرستد سئوال کردیم! که وقتی درمورد وضعیت افراد درکمپ اشرف توضیحاتی دادند متوجه شدیم که برادرمان در دام چه گروه خبیثی گرفتار شده .

به هر حال تلاش هایی برای کسب خبر از او کردیم اما فایده نداشت تا اینکه سال 89 به همراه دیگر خانواده های اعضای مجاهدین به امید دیدن برادرم به عراق رفتیم ، جلوی کمپ اشرف که رسیدیم واقعا با صحنه هایی مواجه شدیم که برایم تعجب آور بود!

مجاهدین برادرمان را سالها در زندان خودشان بدون اطلاع خانواده اش نگاه داشتند حالا که برای دیدن وی رفته بودیم اجازه یک دقیقه ملاقات با وی را به ما نمی دادند ! رفتارمسئولان کمپ مجاهدین با ما واقعا شرم آور بود. آنها به ما ناسزا می گفتند و طلبکار بودند که چرا آمدیم عزیزانمان را ببینیم!

هربار که رفتیم عراق بعد ازچند روز انتظار جلوی کمپ دست خالی به کشور بازگشتیم . حالا بعد از چندین سال رهبران مجاهدین که ما را حتی از دیدن تصویری از برادرمان محروم کرده بودند اخیرا بخاطر منافع خودشان او را به تلویزیون خود آوردند تا مثلا از پیوستن خودش به مجاهدین دفاع کند!

البته من و خانواده ام از دیدن برادرم بسیار هم خوشحال شدیم اما خطابم به رهبران مجاهدین این است که چرا این همه سال حاضر نبودید عکس، نامه و خبری از برادرم را به ما بدهید ؟ شما مقصر رنج وعذابی که مرحوم پدرم بخاطر دوری فرزندش کشید و در حسرت دیدار او از دنیا رفت هستید، شما باید در مقابل چشمان مادرم که بخاطر گریه های سالیان از ندیدن فرزندش در حال نابینا شدن هست، پاسخگو باشید ، خواهر و برادرم هم فوت کردند و در حسرت دیدار برادرشان ماندند .

چرا طی سالیان حتی به او اجازه ندادید تا پدرومادر و خانواده اش را با نوشتن یک نامه از نگرانی خارج کند ؟ شما که از خلق دم می زنید آیا پدر و مادر او جزء خلق نبودند؟ حالا بعد از سالها کارمغزشویی اورا به تلویزیون خودتان آوردید تا مثلا از اقدام کثیف شما در فریب دادن اسرا دفاع کند؟ معلوم است کسی را که طی سالیان در قفس و چهاردیواری و زیر بمباران افکار خود نگاه داشتید باید هم بیآید از پیوستن خود به شما دفاع کند ؟

حداقل می گذاشتید وی و بقیه می گفتند که آنها را با چه وعده های کشکی و دروغین از اردوگاه عراق به کمپ خودتان بردید. اما اگر شما دوست دارید حقایق را پنهان کنید ولی افرادی که از شما جدا شدند تمامی حقایق را درمورد وضعیت اسرای جنگی و نحوه فریب دادن آنها توسط شما رهبران دروغگوی مجاهدین به ما گفتند شما آنها را از اردوگاه صدام بردید تا اسیرخودتان کنید .

بنابراین من و خانواده ام اصلا از برادرمان دلخور نیستیم وهمچنان اورا دوست داریم وبرای نجاتش از دست شما شیطان صفت ها باز هم تلاش خواهیم کرد . شما باید در مقابل ظلم وستمی که برما و پدرومادر ما کردید پاسخگو باشید و مطمئن باشید هرگز رجوی را نخواهیم بخشید .

ذبیح الله برادر اسیر حشمت الله کار بخش از شهرستان مسجد سلیمان

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا