مجاهدین؛ سازمانی که اصلی ترین دشمنانش روزگاری بدنه اصلی آن بودند.

به برده داری و اسارت هم، لطفا " نه " بگوئید!

همیشه در طول تاریخ ، متاسفانه قدارترین و خونخوارترین سفاکان ، ژست آزادیخواهی و دمکراسی را بیشتر از بقیه گرفته اند! خانم مریم رجوی در زمره ی همین نقاب زنان است که این بار با نقاب ” نه به اعدام ” توئیت کرده است!

از زبان این جنایت پیشه ی ضد ایرانی، مریم رجوی چنین نوشته شده است :
در آستانه روز جهانی علیه اعدام فریاد شما که می‌گویید نه به ‌اعدام، رسواگر استبداد دینی حاکم بر ایران است. مگر کشتن جنایت علیه بشریت نیست؟ مگر کشتن ده‌ها کودک و نوجوان نقض وحشتناک حق حیات مردم ایران نیست، پس چرا دست روی دست گذاشته‌اید؟ خواست مردم ایران این است: یک هیأت تحقیق بین‌المللی تشکیل دهید…”

مریم رجوی در عراق که پشتش به صدام حسین گرم بود، دسته دسته اعضای گرفتار و در بند اسارت ذهنی و جسمی را به زندان های خویش می افکند! زندان های انفرادی از چند روز تا چند سال! بدون هیچ دادگاهی و حکم و ابلاغی!

چرا آنزمان فریاد دادخواهی سر نمی داد؟ مریم رجوی کجا بود وقتی ما را در زندان های مجاهدین شکنجه می کردند؟ مریم رجوی هرگز نمی تواند از آزادی و دمکراسی دم بزند!

کشتن هزاران انسان بی گناه و مردم عادی در کوچه و بازارها ، اعدام و به کشتن دادن هزاران عضو بی گناه که به شعارهای توخالی شما اعتماد کردند.

آیا این ها نقض حقوق بشر نیست . یا این کسانی که شما به کشتن دادید از نظر شما جزو بشر به حساب نمی آمده اند!!!

یا تاریخچه ی گذشته ی سازمان در عراق دروغ است، یا اشک تمساح امروز مریم رجوی دروغ و کذب است!

ما امروز با سازمانی مواجه هستیم که اصلی ترین دشمنانش، روزگاری اعضا و بدنه ی اصلی این سازمان محسوب می شدند.

پس باید با اندکی تامل و تفحص بیشتر به موضوع بنگریم، آقای مسعود رجوی زمانی که در راس سازمان مجاهدین بود و خانم مریم رجوی را در کنار خود بعنوان اهرم سرکوب در اختیار داشت، تمامی اعضای سازمان خودشان را بی رحمانه قلع و قمع می کردند، صدای کوچکترین اعتراضات درون سازمانی را در نطفه خفه می کردند، احدی حق نداشت دم بربیاورد که فلان کار برای چیست و چرا باید با اهرم انضباط آهنین ، کورکورانه از فرامین خشک تشکیلاتی تبعیت کرد؟

آقای مسعود رجوی در تشکیلات ، در جایگاه خدائی قرار داشت. باید در مقابل عکس او تمام قد ایستاده و سوت و کف می زدیم! فرم ها و اشکال در سازمان مجاهدین از محتوا تهی و خالی بود!

آنروز ما را مجبور می کردند چنان باشیم ، اما امروز دیگر مجبور نیستیم خزعبلات خانم رجوی همسر سوم مسعود را تائید کنیم! جنایت علیه بشریت امروز در سازمانی اتفاق می افتد که صدها و هزارها انسان را در بند اسارت خود دارد. مگر تک تک اعضای گرفتار در سازمان رجوی ها ، انسان نیستند و از حقوق انسانی برخوردار نیستند؟

مگر آنها هم حق حیات ندارند؟ چرا حق ملاقات که کمترین حق یک انسان است از آنها دریغ شده است؟ چرا همه باید مجبور باشند که علیه خانواده های خود موضع گرفته و به خانواده هایشان دشنام بدهند؟

خانم مریم رجوی اگر ذره ای صداقت دارد، باید ابتدا حصارهای فیزیکی اطراف اسارتگاه مانز را که بالغ بر 2000 زندانی در خود جای دارد، بردارد و انسان ها را آزاد بگذارد تا در معرض انتخاب آزادانه و آگاهانه قرار بگیرند. زندانیان رجوی حق دارند با خانواده های خود ملاقات آزادانه داشته باشند و تحت فشار قرار نگیرند که خانواده های خود را وزارتی بنامند!

افشاگری های جداشده ها، نشان می دهد که حتی یک قطره آزادی در مناسبات استبدادی رجوی وجود ندارد. مریم رجوی هم پس از اخراج از فرانسه ، اکنون از آلبانی هم نمی تواند خارج شود. بن بست در پی بن بست! کسانی که مطالبات حقوق بشری داشته ومدعی تشکیل هیات های بین المللی حقوق بشری و تحقیق هستند، ابتدا خود باید اعلام آمادگی کنند که هیات های حقوق بشری از درون مناسبات آنان بازدیدهای آزادانه داشته باشند!

درتاریخ سازمان مجاهدین مسعود و مریم ، سراغ نداریم که یک خبرنگار آزاد از درون این سازمان بازرسی داشته و اخباری مستند ارائه بدهد. هر چه بوده دود و دم کاذب تبلیغاتی بوده وبس. آن تعداد انگشت شمار که هم برخلاف خواست رجویها تحت تاثیر تبلیغات کذب قرار نگرفتند و حقیقت را بیان کردند طبق روال، مزدور رژیم لغب گرفتند.

رجوی در عراق که بودیم ، خیلی از تاریخ و اجتماع صحبت می کرد. پس خودش بهتر می داند که سرنوشت کسی با اینهمه جنایت ، رذالت و خیانت و کسی که بر سه نسل ملت ایران ستم کرده چه خواهد بود!

خانواده ها در طی این سی چهل سال جدائی ، رنج های بسیاری را با مشقت و سختی فراوان تحمل کردند ، اما خواهد رسید روزی که ظالمان به سزای اعمال ننگین شان خواهند رسید!

فرید

خروج از نسخه موبایل