اعلام جدایی باقر محمدی از فرقه مجاهدین خلق با 32 سال سابقه عضویت

اینجانب باقر محمدی که از مرداد ۱۳۶۷ به مدت 32 سال عضو تشکیلات فرقه مجاهدین خلق بودم، جدایی خود را از فرقه خشونت طلب و تروریستی رجوی اعلام می کنم.

باقر محمدی

من باقر محمدی سربازی بودم که برای حفاظت از خاک و ناموس میهنم در شوش در حال خدمت سربازی بودم . در هشتم فروردین 1367 سازمان مجاهدین با کمک تسلیحاتی و لجستیکی ارتش صدام حسین عملیات نظامی را تحت عنوان ” عملیات آفتاب” در منطقه خوزستان ـ شوش انجام داد که من به همراه تعدادی دیگر اسیر شدیم و من به مدت چند ماه در زندان فرقه مجاهدین بودم .

رجوی با تبلیغات وسیع که با پخش سخنرانی های مختلف وی همراه بود و همچنین دادن وعده آزادی در قبال همکاری موقت و شرکت تنها در یک عملیات نظامی سازمان تعدادی از اسرای این عملیات ها را جذب خودشان کردند، من هم متاسفانه فریب وعده های دروغین آنها را خوردم و حرف های رجوی را باور کردم و به فرقه مجاهدین خلق پیوستم و در این مسیر متاسفانه 32 سال از عمر خودم را دور از خانه و خانواده و دور از همه چیز سپری کردم.

تبلیغات فرقه مجاهدین و مغزشویی های مستمر در نشستهای مختلف اراده هر تشخیص و تصمیم جدی را از انسان می گرفت و طوری وانمود میکردند که ترک سازمان مجاهدین خیانت و بی مرزی با دشمن خدا و خلق است .

هدف از این حرفها جز اینکه انسان را از آگاهی و اختیار خودش تهی و بی محتوا کنند و آن محیط کذایی را مدینه فاضله جلوه دهند، چیز دیگری نبود. رجوی با راه اندازی طلاق های اجباری تحت عنوان ” انقلاب ایدئولوژیک ” مسیر فرقه گرایی را تکامل بخشید تا جاییکه خانواده هم از سوی رجوی ” مزدوران ارتجاع ” نامیده شد.

در آن دوران که خانواده ها به اشرف می آمدند چندین بار خانواده من آمده بودند، برادر و مادرم آمده بودند ولی هیچ بار این را به من نگفته بودند و این از پنهان کاریهای فرقه رجوی با اعضای خودش بود که نکنه کسی باخبر شود . من زمانی از این موضوع با خبر شدم که از فرقه بیرون زدم و در تماسهای خانواده فهمیدم که آنها چندین بار به اشرف و لیبرتی آمده اند ولی من هیچ گونه خبری نداشتم .

الان میفهمم که رجوی هیچ موقع با نفرات و اعضای خودش صادق نبوده و همیشه با نیرنگ و فریبکاری و ایجاد رعب و وحشت در نشست های مغزشویی در تلاش بوده است که اعضای سازمان را کنترل کند تا مبادا کسی از تشکیلات سازمان مجاهدین جدا شود.

در پایان برای سایر دوستان اسیرم در زندان اشرف 3 در آلبانی این توصیه را دارم که نترسید از آن چار دیواری های تو در تو بیرون بزنید . هر وقت ماهی را از آب بگیرید، تازه است. فرصت ها را از دست ندهید. خانواده هایمان پشتیبان ما هستند.
باقر محمدی ، تیرانا

خروج از نسخه موبایل