مصطفی جان سلام
امیدوارم با شیوع ویروس کرونا در محلی که زندگی می کنی حال شما خوب باشد! خبری خواندم که در مقر شما ویروس کرونا شیوع پیدا کرده و چند نفر فوت کرده اند و من نگران شما شدم.
راهی وجود ندارد که بتوانم با شما تماس داشته باشم . شما هم چندین سال است ما را فراموش کرده ای! چرا و به چه دلیل؟
زمانی که مادرمان در قید حیات بود به من می گفت مصطفی چرا تماسی با ما نمی گیرد؟ مگر ما چه بدی به او کردیم؟ مادرم در جریان خبرها نبود تنها جواب که به او می دادم نگران نباش مصطفی تماس می گیرد. ولی من در جریان ریز خبرها بودم می دانستم در مقری که زندگی می کنی چه خبر است. واقعا شما کجا زندگی می کنید که از یک تماس با خانواده خود شما را منع کردند! از آزادی شما را منع کردند! برای خودتان نمی توانید تصمیم بگیرید! این چه جور زندگیست که شما دارید.
تا به حال چندین نامه برای شما ارسال کرده ام و به شما گفتم برادرم مصطفی خودت را نجات بده بیشتر از این خودت را تباه نکن. من برادرت هستم و دلم به حال شما می سوزد خودت را نجات بده و آزاد زندگی کن. این زندگی نیست که تو داری یک زندانی در جامعه زندگی او بهتر از شماست تنها حرفم با شما این است ( خودت را نجات بده ) راهی که در آن قرار گرفته ای انتهای آن خودت را از بین می بری . کماکان من منتظر تماس شما هستم .
برادرت محمد رضا فروغی