روز 9 دی ماه 99 آقای حمید شاعری نامه ای مبنی بر اظهار نگرانی خود و خانواده اش نسبت به عدم اطلاع از وضعیت برادرش احمد که سالهاست اسیر ذهنی فرقه رجوی است درفضای مجازی منتشر کرد.
چند روز بعد سرکردگان فرقه رجوی بجای برخورد اصولی و کمک به رفع نگرانی خانواده آقای شاعری نسبت به سرنوشت فرزند آنها دریک اقدام ضد انسانی وغیر اخلاقی عضو این خانواده را طبق معمول با توجیهات قبلی مجبور به نوشتن مطلبی علیه خانواده اش و بخصوص برادرش کرده وآن را درسایت فرقه منتشر کردند.
اقدامی که درنگاه اول ممکن است خانواده آقای شاعری فکر کنند واقعا برادرشان آن نامه را درصحت کامل فکری وعقلی وبا اراده خودش نوشته اما واقعیت چیست وچرا اعضای فرقه مجبور می شوند علیه خانواده خود مطلب نوشته وبدترین تهمت ها را به خانواده اش نسبت دهد ؟
واقعیت این است که رجوی بعد از شکست درعملیات موسوم به فروغ جاویدان در سال 67 با شم شیطانی خود بخوبی احساس کرد که تشکیلات سازمانش بدلیل بالا گرفتن تناقضات اعضا واز طرف دیگر تغییرمعادلات منطقه ای درآستانه فروپاشی است به همین دلیل ازآن زمان با برگزاری سلسله نشست های مغزشویی به مرور مناسبات فرقه ای را همراه با ایجاد جو خفقان شدید براعضا حاکم کرد.
یکی از موضوعاتی که رجوی برای تسلط بر اعضا و نگاه داشتن انها درتشکیلات جهنمی اش تاکید داشت تخریب کانون خانواده و روابط عاطفی در اذهان اعضا بود. چون می دانست این کانون خانواده است که دشمن اصلی تشکیلات فرقه اش هست و می تواند آن را به مرحله فروپاشی برساند. بیهوده نبود که وی درنشستی بعد از شکست در ماجراجویی خود در سال 67 از موضع طلبکارانه به اعضا گفت عاملی که باعث شکست ما در عملیات شد وابستگی شما به خانواده ، زن و شوهر بود.
رجوی بعد ازان طی سالیان به روش های مختلف مغزشویی تلاش نمود تا بطور کامل اعضا را از وابستگی به خانواده دور کند. اما برای رجوی این کافی نبود! او از اعضا می خواست تا علنا نفرت خود را ازخانواده اعلام کنند. نشست های موسوم به عملیات جاری هم برای این موضوع طرح ریزی شد تا اعضا درآن علنا به خانواده خود ابراز تنفر کنند. رجوی در کنار آن خروج و پشت کردن به فرقه را تبدیل به یک تابو کرد که تاوان سنگینی را برای اعضا بدنبال داشت.
نقطه اوج دشمنی رجوی با خانواده زمانی بود که خانواده های اعضا بعد از سقوط صدام توانستند برای پیگیری سرنوشت عزیزانشان به عراق و پشت کمپ اشرف بروند که همین مسئله و کارکرد مسائل عاطفی برروی اعضا باعث وحشت رجوی شد و دستور داد تمامی اعضا برای ابراز وفاداری به وی در تلویزیون ظاهر شده و علنا از خانواده ، پدر ومادر خود با بکاربردن رکیک ترین الفاظ و تهمت ها اعلام برائت کنند و یا دستور داد تا اعضا از پشت سیاج کمپ اشرف به سوی خانواده خود سنگ پرانی کند. کسی هم که حاضر نمی شد دستور رجوی را اجرا کند به شدیدترین شکل ممکن مجازات روحی و روانی می شد .
به هرحال این روند در فرقه رجوی کماکان ادامه دارد. رجوی وسران جنایتکار باقی مانده از فرقه او هنوز خانواده را بزرگترین دشمن خود می دانند و همچنان اعضا را مجبور می کنند تا علنا علیه خانواده خود موضع گرفته و هرآنچه را که لایق رجوی و سران فرقه اش هست به آنها نسبت دهند . بنابراین احمد شاعری وامثال وی که حاضر می شوند علنا علیه خانواده خود موضع گرفته وتهمت مزدوری و.. بزند به این خاطر است که متاسفانه آنها در لجنزارفکری فرقه مسخ شدند آنها به مانند زامبی هایی هستند که دستور دارند به خانواده خود حمله کنند .
البته هرکس چنین نامه هایی که به نقل از اعضای فرقه علیه خانواده اش درسایت فرقه منتشر می شود را مطالعه کند اتفاقا به این مسئله پی می برد که نویسنده نامه محصول یک دستگاه فکری فرقه گرایانه مزخرف است .
توصیه ای هم در پایان برای احمد شاعری بعنوان کسی که چندین سال از نزدیک با او در مناسبات فرقه کار کردم دارم . به او می گویم کاری نکن که هم دراین دنیا وهم در آن دنیا شرمنده پدر، مادر و خانواده ات شوی. تو بجای اینکه برادرت را ناتنی و مزدور خطاب کنی از مسئولین فرقه سئوال کن کو آن همه ادعا برای سرنگونی؟!
چرا درچنین شرایط حساسی رهبرفرقه درکنارتان نیست ، چرا درچنین شرایط کرونایی سران فرقه به خانواده های شما اجازه نمی دهند تا از وضعیت سلامتی شما با خبر شوند وهزاران سئوال دیگر که اگر به آن فکر کنی یک روز هم درفرقه جهنمی رجوی نمی مانی! البته خانواده های شما مثل شما ها فکر نمی کنند چون می دانند تو وامثال تو تحت فشار و اجبار مجبور به نوشتن نامه علیه خانواده هایتان می شوید ولی بهتراست که درخلوت خودت به متنی که نوشتی فکر کنی آنوقت عرق شرم خواهی ریخت پس هرچه زودتر راه خودت را از رجوی و فرقه اش که آینده ای جز مدفون شدن در زباله دان تاریخ ندارد جدا کن. آنوقت خواهی فهمید که رجوی طی سالیان شما را بازیجه اهداف پلید وشیطانی خود کرده است.
حمید
