باند رجوی بعنوان خبیث ترین دشمن داخلی مردم ایران ، میخواهد ثابت کند که خلق قهرمان ایران قیام خواهند کرد و این قیام بنفع او تمام خواهد شد.
حال آنکه اگر این قیام فرضی مردم ایران در راستای منافع خودشان باشد ، آنگاه باند رجوی متضررترین خواهد بود . مگر اینکه قبول کنیم که مردم دیوانه شده وکاری برعلیه خود وبنفع رجوی ها بعنوان دشمن غدار خود خواهند کرد واین امر با قواعد عقلی سازگاری ندارد.
ازقلم خودشان بخوانید:
” سیمای آزادی، تلویزیون ملی ایران، در بیستوپنجمین «گلریزان همیاری» دستاوردی همپای نمرهٔ ۱۰۰ میخواست، به ۱۰۰۰ و بلکه میلیون رسید. کمکها از سقف تومان، دلار، یورو، کرون، پوند و فرانک گذشت و به قلب و جان و روح و جگر رسید و در بالاترین نقطهٔ عشق طنین انداخت. ثروت سرشاری که در این همیاری نصیب مقاومت ایران شد، فراتر از خزانههای مملو از پول و گنجینههای پر از شمشهای طلا و زمرد و برلیان دولتها و کشورها بود…”.
به اینگونه حرف ها مبالغه گویی گزاف میگویند وتقریبا جریانی پیدا نمیشود که اینهمه پر رویی کرده و این سخنان را بر زبان آورد اما فرقه ی رجوی بلحاظ ماهیت عمیقا ماکیاولیستی میتواند و این امر نباید مایه ی تعجب شنونده یا خواننده باشد.
جز در عالم ذهنی متوهم باند رجوی ، ازدلار و کرون وهرنوع ارز دیگر خبری نبود وآنچه که بود چیزی بنام دروغ بود.
اگر بتوان یک حرف حسابی دراین مورد زد، باید گفت که ایجاد جنجال بر سر هیچ بود و بس.
حرف های قلابی عاشقانه هم در این خیمه شب بازی زده شد که هیچ سند و مدرکی که یک عشق وارادت واقعی را درآن نشان دهد وجود ندارد وقابل ارائه نخواهد بود وماها که جریان این بازی را دیدیم ، هیچ تکان کمی وکیفی نخوردیم وتنها افسوس خوردیم که هموطنانی اینقدر وقیح داریم وخواهی نخواهی شرمنده شدیم!
نویسنده ی متن از بدست آوردن جان وروح ما مردم سخن گفته ومن با ندیدن آن درمیان اقلا یکصد نفر ارفامیلان خود که با آنها مانوسم، هیچ اثری از عشق و … به برنامه ی فریبکارانه ی همیاری ندیده و حتی یک نقطه ی مثبت را ازدهان آنها نشنیدم.
دوباره :
“آنچه این همیاری را از دیگر همیاریها با سیمای آزادی متمایز میکند، کیفیت و نوع تماسها بود. تماس ناگهانی، بیپیرایه، عصیانی و دردمندانهٔ یکی از هموطنان آزادیخواه و غیرتمند به نام بهنام از دماوند، صاعقهای سوزان بر فراز آتشهای گدازان این همیاری برافروخت و شور همبستگی برای آزادی ایران را به اوج رساند “.
ما چگونه میتوانیم از صحت این تماس اطلاع حاصل کنیم؟
این تماس گیرنده میتواند در بغل گوش ابریشمچی باشد و با هنر پیشگی و بخدمت گرفتن تکنیک های صوتی ، اینگونه ایفای نقش کند.
وانگهی اگر بپذیریم که این شخص واقعی بود وهنر پیشگی نمیکرد و تقلبات صوتی و … هم در کار نبود ، بازهم با درنظر گرفتن جمعیت 83 میلیون نفری ایران، چنین حرف زدن این شخص موضوع قابل توجهی نبوده ومطمئن باشیم که اگر درهمان لحظه یک مارگیر درگوشه ی یکی از خیابان های بساطی برپا داشت، تماشاگران بیشتر ازبرنامه همیاری رجوی ها داشت والبته درآمد بیشتری هم کسب میکرد وحتما هم چنین بساط های مارگیری وجن گیری بطور فراوان دراقصی نقاط ایران برپا بوده است.
همچنین :
” حلقهٔ مفقودهٔ مردم ایران، «آزادی» است. این آزادی اهدا شدنی نیست. نمیتوان آن را با دریوزگی و بست نشستن در پشت درهای بسته و چشمداشت از قدرتهای بزرگ و عوامل متافیزیک بهدست آورد، آزادی بهدست آوردنی است “.
همه ی انسان ها به آزادی وبیان نظرات خود احتیاج دارند وما نیز جزو بشر میباشیم.
اما حلقه ی مفقوده ی ما درک مردم ازاهمیت بدست آوردن خود کفایی وانجام انقلاب صنعتی است که آزادی بیشتری را هم بدنبال خود خواهد داشت وشما با چسبیدن به دامن کسانی که استقلال وپیشرفت صنعتی ما را قبول ندارند وبا تمام قوا مانع تحقق این امر خطیر هستند ، عملا با این مسئله مخالفت کرده ونشان میدهید که برخلاف ادعایتان ، چه دشمنی کینه توزانه ای با مردم ایران دارید.
مگر دوهزار نفر اعضای مجاهدین انسان نبوده واحتیاج به آزادی ندارند که کلا ازآنها سلب شده؟
اعضای ده ها هزار نفرخانواده های آنها که از یک ملاقات وحتی از یک تماس نلفنی محرومند چطور؟
وحید