جناب رجوی از آنچه ما می‌بینیم و می‌شنویم شما باید شرم کنید

پیام تازه منسوب به مسعود رجوی که به تاریخ 23 دی ماه در رسانه‌های مجاهدین خلق منتشر شده است، حاکی از پیروزی بزرگی برای تشکیلات مجاهدین خلق است در حالی که در کل رسانه‌های دنیا با کلید واژه مجاهدین خلق – اگر خبر تازه ای وجود داشته باشد — به مرگ و میر اعضای مجاهدین خلق ناشی از کرونا در کمپ اشرف سه درشهرستان مانزای آلبانی می‌پردازد.

قبرستان مجاهدین خلق درکشور آلبانی ( فوتی های جدید کرونایی )
قبرستان مجاهدین خلق درکشور آلبانی ( فوتی های جدید کرونایی )

همچنین، تازه‌ترین خبر به اعتراض بخشی از ساکنین این شهرستان به دفن رو به افزایش فوتی‌های مجاهدین خلق در گورستانشان می‌پردازد. ظاهرا ساکنین منطقه از اجرای مراسم دائمی کفن و دفن اعضای فوت شده مجاهدین خلق و ازدحام ناشی از آن شکایت دارند و به اشغال فضای گورستان منطقه با مرده‌های ناشی از ویروس کرونا از کمپ مجاهدین خلق، معترض هستند.

آمار رسمی که از طریق رسانه‌های خود مجاهدین خلق منتشر شده است نشان می‌دهد که ویروس کرونا در دو ماه اخیر جان این افرد را گرفته است: افسانه پیچگاه، خلیل حاج حسینی، روح اله راموز، حسن صلاح اندیش، خلیل حق حسینی، محمد قلی احسانی، مهدی حق حسینی، غلامرضا پورهاشم، حسن زارعی، جلال پراش، محترم قنواتی، سعیده شاهرخی و لیلی شمس. همچنین بنا به برخی گزارشات شمار بسیاری از اعضای درون کمپ اشرف سه به این ویروس مبتلا هستند.

فوت افراد مجاهدین در اثر کرونا

اما پیام مسعود رجوی گویی از جایی ورای کائنات می‌آید. او –یا به عبارتی پیام منسوب به او– از «آتشفشان شور و شرف انقلابی» در حمایت از تشکیلاتش می‌گوید. شگفتا که ما که ساکن ایران هستیم از این حجم حمایت چیزی نمی‌بینیم و درک نمی‌کنیم!

در خبرها و شبکه‌های اجتماعی اگر کوچکترین نشانه‌ای از ارتباط میان مردم ایران و مجاهدین خلق وجود داشته باشد قطعا به نامه‌های رسمی و سرگشاده و پیام‌های متنی و صوتی و ویدئویی خانواده‌هایی می‌پردازد که به دنبال تماس با عزیزان خود در کمپ اشرف سه هستند. این افراد که اتفاقا کمتر هم در رسانه ها به آنها پرداخته می‌شود، به واسطه گروگان گرفته شدن فرزندانشان در تشکیلات مجاهدین خلق مجبور به تلاش برای ارتباط با آن‌ها از طریق نهاد‌های حقوق بشری، بین المللی و دولت آلبانی هستند.

خانواده های انجمن نجات اهل خراسان رضوی

احتمالا مسعود رجوی در این پیام به نمایش تبلیغاتی گلریزان برای جمع آوری کمک مالی برای تشکیلات اشاره می‌کند که ادعا می‌کند “جنگلی سرسبز و رویان سر برافراشت” و گزاره های مستندی چون “پول مجاهدین و مقاومت ایران را عربستان می‌دهد”، “پایگاه و پشتیبانی در داخل ایران ندارند” و “پیر شده‌اند” را ادعاهایی می‌داند که لابد اکنون خلاف آن ثابت شده است و ما که ندیده‌ایم ونشنیده‌ایم باید برویم “شرم” کنیم !

در پاسخ به ادعاهای غریب مسعود رجوی یا هر آن که این پیام کذایی را مرتکب شده است، ذکر نکات زیر لازم است:

در گذر سالهای زندگی در ایران آنچه بسیار دیده‌ایم حمایت مردمی و کمک مالی برای مجاهدین خلق نبوده است بلکه رنج و درد خانواده هایی است که حسرت یک تماس تلفنی با عزیزشان بر دلشان مانده است؛ رنج خانواده‌ای که جوان بیست ساله ای رعنا را به جنگ ایران و عراق فرستاد ولی اسارت در تشکیلات مجاهدین خلق اکنون از او مردی میانسال ساخته است که تنها از طریق رسانه‌های مجاهدین خلق شاید امکان دیدن چهره فرسوده‌اش پس از سی و چند سال حاصل شود (برای نمونه رجوع شود به سرگذشت محمدتقی یوسفی و محمدعلی ساسانیان)؛ رنج فرزندی که اکنون خود پدر یا مادر است اما در کل عمرش سایه پدر یا مادر اسیرش بر سرش نبوده است و اکنون که کودکی دارد دوست دارد پدر و مادرش در میانسالی بتوانند نوه‌شان را ببینند اما مناسبات مجاهدین خلق این اجازه را به پدر و مادر‌ها نمی‌دهد (برای نمونه رجوع شود به سرگذشت امیر وفایغمایی و غلامعلی میرزایی)؛ رنج پدران و مادران کهنسالی که پس از سالها انتظار برای رهایی فرزندشان از کمپ مجاهدین خلق، پیش از آنکه آرزویشان محقق شود چشم از جهان فرو بستند (برای نمونه رجوع شود به سرگذشت مادر حمید محمد آق آتابای و مادر حسن مرادی)؛ رنج خانواده‌هایی که نگران جان فرزندشان در شرایط شیوع شدید ویروس کرونا در کمپ مجاهدین خلق هستند (رجوع شود به سرگذشت مرحوم روح الله راموز)؛ رنج افرادی که اگرچه از تشکیلات جداشده‌اند اما دوران جوانی و پویایی خود را در ساختار منزوی مجاهدین خلق بربادرفته می بینند و بسیاری موارد مستند دیگر.
آنچه ما می‌بینیم و می‌شنویم نه تنها ما را شرمسار نمی‌کند بلکه قدم‌هایمان را برای حمایت از خانواده‌های بی‌پناه چشم‌انتظار و عزیزان دربندشان در فرقه مجاهدین خلق، استوارتر می‌کند. آنچه ما در نامه‌ها، پیام‌ها، مصاحبه‌ها و ویدئو‌های خانواده‌ها و اعضای جدا شده از مجاهدین خلق می‌بینیم و می‌شنویم را نمی‌توان با یک برنامه گلریزان ساخته شده در استودیوی تلویزیون مجاهدین خلق خدشه‌دار کرد. از این همه ظلم و فریب، شرمساری سهم شماست.
مزدا پارسی

منبع

یک دیدگاه

  1. رجوی پیر کفتار اگر نمرده باشد از جهت جسمانی ولی خیلی وقته از نظر روحی روانی مرده است , گفته های او و پیامش ارزش سیاسی ندارد و بیهوده گرایی و پوچ و بی معناست.لعنت بر او و سایر جنایتکارانش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا